اگرچه سالهاست که از جنگهای جهانی و تبعاتی که به بار آورده است عبور کردهایم اما داستانهای آن همچنان خواندنی و درعینحال غمانگیز است. همینگوی با انتخاب عنوان وداع با اسلحه حرف خود را این کتاب را به سادگی بیان کرده است. او این کتاب را در مذمت و بیهودگی تمام جنگها نوشته است. این کتاب نظر بسیاری از منتقدان و رمان دوستان را به خود جلب کرد. همینگوی در این کتاب به زیبایی و با روایتی شفاف و تأثیرگذار جنگ و درندهخویی انسانها و البته عشق را به تصویر کشیده است.
کتاب «وداع با اسلحه» ارتباط نزدیکی با زندگی و تجربیات او در جنگ جهانی اول دارد. او شخصیتهای اصلی این کتاب را بر اساس اشخاص حقیقی ترسیم کرده است و میتوان آن را به نوعی تجربهی زیستهی او تلقی کرد. کتاب ماجرای جنگ خونین سالهای ابتدایی قرن بیستم، میان امپراتوریهای اتریش – مجارستان و آلمان را در برابر ایتالیا به تصویر میکشد. همینگوی از دل این جنگ، داستان عاشقانهای را در بستری تلخ و خشن توصیف میکند. یکی از دلایل مهمی که این کتاب را به یک اثر شاخص تبدیل کرده است اعلام برائت از جنگ و اشاره به مسئلهی صلحطلبی است. نویسنده با هنرمندی تمام سرگردانی و انزجار قهرمان داستان، هنری را نسبت به جنگ روایت میکند. زبان ساده و روان کتاب به همراه احساسات چندلایه، این کتاب را به رمانی کلاسیک تبدیل کرده است. در سال 1932 فیلم وداع با اسلحه با بازی «گری کوپر» و «هلن هایز» ساخته شد. این فیلم موفق شد در آکادمی اسکار جایزهی بهترین تدوین و بهترین صداگذاری را دریافت کند.
داستان از روزهای آرام جنگ آغاز میشود و زندگی و لحظات زندگی ستوان هنری را روایت میکند. او در شهر کوچکی در شمال ایتالیا در بخش آمبولانسهای جبههی این کشور در حال خدمت است. او در این روزهای آرام و به دوراز هیاهوی جنگ جهانی اول با پرستاری به نام کاترین بارکلی آشنا میشود و تظاهر میکند که به او علاقمند شده است. در این میان شعلههای جنگ شعلهور میشود و هنری در یکی از حملات به سختی آسیب میبیند.هنری برای درمان به یکی از بیمارستانها شهر میلان منتقل میشود که کاترین در آنجا مشغول به کار است. آن دو در بیمارستان دلباختهی هم میشوند. هنری دوباره به جبههی نبرد اعزام میشود. جنگ هر روز شدت مییابد. هنری و همرزمانش در یکی از حملات مجبورمیشوند آمبولانسها را به عقب برگردانند. اما او و سربازانش را به دلیل عقبنشینی دستگیر میکنند و برای محاکمه و تیرباران راهی یک چمنزار میشوند. در راه، هنری خودش را نجات میدهد و فرار میکند. پس از این اتفاق متوجه میشود که هیچ علاقهای به جنگیدن ندارد.
«ارنست میلر همینگوی» نویسندهی مشهور آمریکایی در 21 ژوئیه سال 1899 در ایالت ایلینوی به دنیا آمد. او در خانوادهای فرهیخته بزرگ شد. پدر او پزشک و مادرش معلم پیانو بود. همینگوی پس از اتمام دوران دبیرستانش بهعنوان روزنامهنگار مشغول به کار شد. با شروع جنگ جهانی او به ارتش پیوست و به عنوان رانندهی آمبولانس صلیب سرخ مشغول به کار شد. همینگوی در طول سالهای خدمت بهشدت مجروح شد و تا چند سال درگیر بیماری و تبعات حاصل از جنگ بود. ارنست همینگوی فردی ماجراجو بو و زندگی پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشت. علاوه بر جنگ جهانی اول، در جنگ داخلی اسپانیا حضور داشت، 4 بار ازدواج کرد و به نقاط مختلف دنیا سفر کرد و حیات وحش آفریقا را از نزدیک دید علاوه بر آن زندگی در کوبا را تجربه کرد.
همینگوی فردی سرسخت بود. او به بیماریهای خطرناکی مانندسیاه زخم، مالاریا، سرطان پوست، هپاتیت و ذات الریه مبتلا شد. اتفاقات مرگباری مانند دو سانحهی هوایی، یک تصادف اتومبیل، شکستگی جمجمه و ستون فقرات آسیبدیده را پشت سرگذاشت. همینگوی در آخرین سالهای زندگیاش دچار افسردگی شدید شد و این بیماری در نهایت او را به کام مرگ کشید. او یک روز پس از بازگشت به خانه تفنگ دو لول محبوبش را برداشت، به فضایی باز رفت و به با شلیک اسلحه با زندگی وداع گفت.
ارنست همینگوی را میتوان یک نویسندهی صاحب سبک نامید. او با نگاهی متفاوت، واقع نگری را با ادبیات پیوند زد و خالق سبکی نوین در دنیای ادبیات شد. به همین علت است که او را پدر ادبیات مدرن نامیدهاند. همینگوی فردی سختگیر و کمالگرا بود و برای کلمات ارزش زیادی قائل میشد. همین وسواس بود که در نهایت جایزهی نوبل ادبیات را برای او به ارمغان آورد.
«خورشید هم طول میکند» اولین رمان اوست که بر اساس تجربیاتش در اسپانیا نوشته شده است. برجستهترین اثر همینگوی، کتاب «پیرمرد و دریا» است که در سال 1952 نگارش آن را در کوبا به پایان رساند. این کتاب برشی از زندگی نویسنده و علاقهی شخصی اوست، «همینگوی» از کودکی به دریا و ماهیگیری علاقهی فراوان داشت. در این اثر میتوان به خوبی پختگی قلم او را مشاهده نمود. کتاب «وداع با اسلحه» یکی از شاهکارهای ادبی جهان به شمار میآید. این کتاب ماجرای عشقی شورانگیز را در خلال روزهای ترسناک و سیاه جنگ جهانی اول توصیف میکند. از دیگر آثار این نویسندهی پرآوازه میتوان به کتابهای «مردان بدون زنان»، «برنده هیچ نمیبرد» و «پاریس جشن بیکران» اشاره کرد.
انتشارات آوانامه کتاب صوتی وداع با اسلحه را با ترجمهی نجف دریابندری عرضه کرده و در اختیار علاقهمندان قرارداده است.
کتاب صوتی وداع با اسلحه در دستهی کتابهای رمان و ادبیات آمریکایی قرار دارد. این کتاب صوتی برای گروه سنی بزرگسال مناسب است. خوانش کتاب صوتی صوتی وداع با اسلحه را امید تقوی بهعهده داشته است.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 700.۳۶ مگابایت |
مدت زمان | ۱۱:۴۷:۱۷ |
نویسنده | ارنست همینگوی |
مترجم | نجف دریابندری |
راوی | امید تقوی |
ناشر | آوانامه |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۸/۰۶/۱۶ |
قیمت ارزی | 5.۵ دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
من پیش از خرید نظرات رو خونده بودم که اکثرا از راوی انتقاد کرده بودند ولی به نظر من صدا و روایت بد نبود و من بعد از گوش دادن ٢، ٣ بخش کاملا به صدای راوی عادت کردم و اون رو پذیرفتم. مشکل اونجاست که تمام شخصیت های این رمان رو یک نفر روایت میکنه و اینجاست که کار میلنگه. این یک شاهکار ادبیه که شخصیت های متعددی داره، واقعا جای افسوس داره که شرکت تهیه کننده این اثر حاضر نیست کمی هزینه کنه و از چند گوینده استفاده کنه. پ. ن : وداع با اسلحه، اولین ترجمه «نجف دریابندری» است و مثل باقی ترجمه های ایشون عالی و شنیدنی است. پ. ن ٢ : این کتاب صوتی از نسخه اولیه ترجمه این کتاب (چاپ امیرکبیر) خوانده شده است. دریابندری درسال ۷۶ ویرایش تازه و بهتری از ترجمه قبلی انجام داد که زبان اثر رو بهتر کرد. (چاپ انتشارات نیلوفر) من هر دو نسخه رو مطابقت دادم و ای کاش در خوانش این اثر از نسخه ویراست شده استفاده می شد.
به نظر من صدای راوی خوب بود. مخصوصا «نه» گفتنهاش و «چقدر تو ماهی» گفتن هاش ?
راوی واقعاً افتضاح و مبتدیه و صدای خشک و بیروحی داره.
متاسفانه کتاب با نحوه خوانش و گویندگی گوینده، تبدیل به کتابی بی روح و خشک شده که ادامه دادن و تحمل کردن آن بسیار دشوار شده است. فی المثل گویندگی شخصیت کاترین بسیار لوس و تصنعی انجام شده است و گویندگی شخصیت اصلی نیز به همین سیاق غیر ملموس و دوست نداشتنی است. وقتی کار ایشان و بقیه گوینده ها را با گویندگی آقای سلطان زاده مقایسه میکنید متوجه اختلاف های فاحش بین ایشان می شوید. آقای سلطان زاده برای هر شخصیت در هر داستانی صدایی جدید و بالتبع باور پذیر ایجاد می کنند که نشان دهنده احترام ایشان به مخاطب است.
کتابه به این خوبی اخه این چه راوی بدیه که براش انتخاب کردین، ما اعتماد میکنیم که کتاب خریداری میکنیم.. من تو ماشین کتاب صوتی گوش میدم و واقعا نمیتونم بیشتر از یه بخش تو یه روز گوش بدم.. صحنه جنگ و جوری تعریف میکنند که هیچ حسی توش نیست
ترجمه عالی و گوینده هم خوب بود، نظرات دوستان روی گوینده کمی منفی بود ولی وقتی گوش دادم به نظرم اشکال از گوینده نبود در کل روند داستان خسته کننده است، به هیچ وجه قابل مقایسه با پیرمرد و دریا نیست.
واقعا عالی بود.مخصوصا پایانش که خیلی منو تحت تاثیر قرار داد.بنظر من راوی هم کارش و خیلی خوب انجام داد مخصوصا صدای میس بارکلی رو خیلی خوب درآورده بود
چرا
خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی عالیع
صدای راوی را نپسندیدم. روایت شخصیت های زن با تقلید صدای راوی مرد به شدت تجربه اعصاب خرد کنی بود. به سختی کتاب را تمام کردم