0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
کتاب  1984 نشر چشمه

کتاب 1984 نشر چشمه

کتاب متنی
فیدی‌پلاس
نویسنده:
درباره 1984

 نقد و بررسی کتاب 1984

رمان 1984 نوشته‌ی جورج اورول، یکی از مشهورترین و پرفروش‌ترین آثار ادبی جهان در ژانر علمی‌، تخیلی و سیاسی است. این کتاب که در سال 1949 منتشر شد. اورول در این رمان، داستانی تکان‌دهنده از وینستون اسمیت، کارمندی در وزارت حقیقت را روایت می‌کند که وظیفه‌اش دستکاری تاریخ و پروپاگاندا به نفع حزب حاکم است. وینستون در تناقضی درونی با وظایف خود، به دنبال حقیقت و آزادی است و در پی رابطه‌ای عاشقانه با جولیا، زنی همفکر با خود، برمی‌آید. اما سرانجام، هر دوی آنها توسط پلیس مخفی دستگیر و شکنجه می‌شوند تا تسلیم ایدئولوژی حزب شوند. رمان 1984 از زمان انتشار تا به امروز، تاثیر عمیقی بر ادبیات، سیاست و فرهنگ عامه داشته است. مفاهیمی مانند برادر بزرگ، پلیس فکر و دوباره‌نویسی تاریخ که در این کتاب به کار رفته، به واژگانی رایج در فرهنگ عامه تبدیل شده‌اند. این رمان به عنوان هشدار دهنده‌ای در برابر خطرات تمامیت‌خواهی، سرکوب آزادی و کنترل اندیشه تلقی می‌شود. اورول با به تصویر کشیدن جامعه‌ای تاریک و هولناک، خوانندگان را به تفکر در مورد اهمیت آزادی، حقیقت و استقلال فکری وا می‌دارد. اگر شما هم به خواندن داستان و رمان خارجی بخش فانتزی علاقه دارید حتما به دسته‌بندی داستان و رمان خارجی فیدیبو سر بزنید.


جورج اورول، خالق دنیای تاریک 1984

«جورج اورول» George Orwelln نویسنده و روزنامه‌نگار انگلیسی در 25 ژوئیه سال 1903 در هندوستان به دنیا آمد. نام اصلی‌اش «اریک آرتور بلر» بود و در خانواده‌ای از طبقه متوسط کودکی‌اش را گذراند. او در مدرسه‌ای خصوصی دوران ابتدایی‌اش را گذراند و با طبقه‌ی متمول و اشراف آن زمان آشنا شد. او در سال 1922 در سازمان پلیس کشور برمه مشغول به کار شد، در آن زمان این کشور که امروزه آن را بانام میانمار می‌شناسیم، مستعمره‌ی انگلستان بود به همین دلیل این نویسنده پس از پنج سال، کار در این کشور را رها کرد. او پس از بازگشتش به لندن به‌طورجدی نویسندگی را ادامه داد و کتاب‌هایش را بانام «جورج اورول» منتشر کرد. او در همین دوران علاوه‌بر نوشتن داستان‌هایش به تدریس نیز مشغول بود و مدتی را هم در یک کتاب‌فروشی فعالیت کرد. «جورج اورول» در جنگ جهانی نیز به‌عنوان خبرنگار حضور داشت و رویدادها و وقایع را ثبت می‌کرد. او اتفاق‌های جنگ را به رشته‌ی تحریر درمی‌آورد و به‌عنوان یک نویسنده‌ی موفق شناخته شد. «جورج اورول» سال‌های پایانی عمرش درگیر بیماری بود و در 21 ژانویه سال 1950 درگذشت. آپارتمان اورول در لندن، جایی که او 1984 را در آن نوشت، در حال حاضر به موزه‌ای تبدیل شده است که به زندگی و آثار او اختصاص دارد.

جهت مشاهده سایر آثار جورج اورول کلیک کنید.


چرا کتاب 1984 را بخوانیم

رمان 1984 به عنوان یکی از برجسته‌ترین آثار ضدّ اتوپیایی شناخته می‌شود. اورول در این کتاب، تصویری هولناک از جامعه‌ای تمامیت‌خواه را به تصویر می‌کشد که در آن، حزبی قدرتمند به رهبری برادر بزرگ بر تمام جنبه‌های زندگی مردم نظارت و کنترل دارد. در این جامعه، حریم خصوصی به طور کامل از بین رفته و پلیس مخفی به طور مداوم حرکات و افکار مردم را زیر نظر دارد. همچنین، از طریق تلقین و پروپاگاندا، حزب تلاش می‌کند تا افکار و باورهای مردم را کنترل کند. در جامعه‌ی 1984، هویت و فردیت انسان‌ها از بین رفته و آنها به صرف ابزاری در خدمت حزب تبدیل شده‌اند. شکنجه و سرکوب مخالفان، یکی از ابزارهای اصلی حزب برای حفظ قدرت خود است و زبان به ابزاری برای فریب و کنترل مردم تبدیل شده است. حزب از طریق دستکاری زبان و تعریف مفاهیم به گونه‌ای خاص، تلاش می‌کند تا واقعیت را وارونه جلوه دهد و حقیقت را از مردم پنهان کند. اورول در 1984 از تکنیک‌های روایی مختلفی برای روایت داستان و انتقال مفاهیم خود استفاده می‌کند. داستان از دیدگاه وینستون اسمیت روایت می‌شود. این تکنیک به خواننده کمک می‌کند تا با افکار و احساسات وینستون ارتباط برقرار کند و به دنیای او نزدیک شود. اورول از نمادهای مختلفی در رمان خود استفاده می‌کند. برخی از مهم‌ترین این نمادها عبارتند از: برادر بزرگ، پلیس فکر، وزارت حقیقت، دوشاخه و اتاق 101 و همچنین فضای رمان 1984، تاریک و خفقان‌آور است. اورول با ظرافت و مهارت، فضایی را خلق می‌کند که حس اضطراب، ترس و ناامیدی را در خواننده القا می‌کند. 1984 در دنیای امروز نیز اهمیت و اعتبار خود را حفظ کرده است. با وجود اینکه این رمان در سال 1948 نوشته شده، اما مضامین مطرح شده در آن همچنان بسیار مبهم و روزآمد هستند.


در بخشی از کتاب 1984 می‌خوانیم

یک روزِ نورانی و خنک آوریل بود و ساعت‌ها سیزده‌بار می‌نواختند. وینستون اسمیت، برای آن‌که از بادِ گزنده در امان بماند، چانه را به سینه چسبانده بود و تیزوتند از درهای شیشه‌ای «منزلگاه‌های پیروزی» به داخل سُرید؛ هر چند نه آن‌قدر سریع که مانع شود گردبادی از خاک و شن همراهش به درون بِچپَد.

سرسرا بوی کلم پخته و پادری کهنه می‌داد. یک سرش پوستری رنگی به دیوار میخ‌کوب شده بود که به درد نمی‌خورد در داخل به معرض تماشا گذاشته شود چون زیادی بزرگ بود. چیزی را نشان نمی‌داد جز چهره‌ای عظیم، با پهنای بیش از یک متر. سیمای مردی حدوداً چهل و پنج‌ساله، با سبیلِ مشکی و خطوط چهره‌ی خشن و خوش‌ترکیب.

وینستون به طرف پلکان رفت. فایده نداشت آسانسور را امتحان کند. در بهترین ایام هم اغلب کار نمی‌کرد، و فعلاً برق طی روز قطع بود. این هم یکی از صرفه‌جویی‌ها برای تدارکِ «هفته‌ی نفرت» بود.

آپارتمانش طبقه‌ی هفتم بود و وینستون، که سی و نُه سال را رد کرده بود و قوزکِ راستش بر اثر واریس زخم بود، آهسته بالا می‌رفت و تا برسد چند نوبت به خود استراحت داد. در هر پاگرد، مقابل اتاقکِ آسانسور، پوستری که چهره‌ی عظیم را نشان می‌داد از روی دیوار به آدم زُل می‌زد. با ترفندی نقاشی شده بود که به نظرمی‌رسید چشم‌ها به هر طرف که بروی دنبالت می‌کنند. نوشته‌ای زیرش خودنمایی می‌کرد، «برادرِ بزرگ شما را می‌پاید.»

داخل آپارتمان، صدایی دلنشین فهرست ارقامی را که به تولیدِ شمشِ آهن مربوط می‌شدند بلندبلند می‌خواند. صدا از صفحه‌ی فلزی مستطیلی می‌آمد که به آینه‌ای کدر می‌مانست و در دیوارِ سمتِ راست جاسازی شده بود. وینستون دکمه‌ای را چرخاند و صدا ضعیف‌تر به گوش رسید، گرچه کلمات همچنان مشخص بودند. صوتِ این دستگاه (اکران دوربُرد نام داشت) خفیف می‌شد اما هیچ‌جور امکان نداشت کاملاً قطع شود. رفت طرف پنجره. ریز‌نقش بود و شکننده به نظر می‌رسید و روپوش آبی، که یونیفُرم اعضای حزب بود، اندامِ لاغرش را نحیف‌تر جلوه می‌داد. مویش خیلی بور بود و صورتش در حالت عادی هم سرخ‌گون. صابون نامرغوب و تیغ‌های ریش‌تراشی کُند و سرمای زمستان که تازه پایان گرفته بود پوستش را زِبر کرده بود.


پیشنهادهایی برای دوستداران کتاب 1984

اگر شما هم به خواندن رمان و داستان‌های خارجی علاقه دارید پیشنهاد می‌کنیم حتما کتاب‌های زیر را که در فیدیبو در دسترس هستند، مطالعه کنید.

مرد صدساله ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد نویسنده یوناس یوناسن انتشارات نیلوفر

به خدای ناشناخته نویسنده جان استاین بک انتشارات افق

رنسانس فرقه ی اسسین ها نویسنده الیور باودن انتشارات آذرباد



دسته‌ها:

شناسنامه

فرمت محتوا
epub
گوینده هوشمند (AI)
راوی
حجم
2.۳۴ مگابایت
تعداد صفحات
349 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۱۱:۳۸:۰۰
نویسندهجورج اورول
مترجمکاوه میرعباسی
ناشرنشر چشمه
زبان
فارسی
تاریخ انتشار
۱۳۹۹/۰۳/۲۱
قیمت ارزی
6 دلار
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
epub
راوی
۲.۳۴ مگابایت
۳۴۹ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
دیگران نقد کردند
4.1
از 5
براساس رأی 306 مخاطب
تلخ ☕️ (9)
پربار 🌳 (9)
5
56 ٪
4
18 ٪
3
10 ٪
2
3 ٪
1
10 ٪
98 نفر این اثر را نقد کرده‌اند.
5

اتفاقا اگر جامعه ایران را خوب و بدون تعصب نگاه کنید کاملا کمونیستی است و این کتاب علاوه بر انطباق با کشورهای درگیر جنگ سرد که شما فرمودید به شدت شامل حال ایران می شود. حکومت ایران تمام الفبای وجودیش را از دنیای کمونیست تقلید کرده. در ضمن این کتاب قابلیت نسبت دادن به هر شرایطی را دارد حتی در حد قسمتهایی از آن پس خوانندگان را محکوم به نگاه سطحی و عدم درک درست نکنید!

3

بعضی نظرات دوستان واقعا جالبه! اینکه اوضاع تصویرشده در کتاب رو به شرایط ایران ربط بدیم و آه و ناله کنیم کاملا مشخصه که هیچ چیز از مفاهیم عمیق کتاب متوجه نشدیم! این کتاب فراتر از این نقدهای سطحی است . داستان در سال ۱۹۸۴ (۳۵ سال بعد از تاریخ نگارش کتاب) در شهر لندن رخ میدهد و به نوعی داستانی تخیلی در مکانی به نام لندن در آینده است . نویسنده با جزییات ریزی مانند کنترل و تغییر گذشته و ایجاد جنگهای ساختگی برای مطیع کردن مردم ،کل یک تفکر سیاسی را هدف قرار داده که بیشتر مردم اروپای بعد از جنگ جهانی مفاهیم انرا درک میکنند! مردمی که به بهانه های مختلف در جنگهای بیهوده تلفات شدید دادند. در جایی از کتاب گفته میشود آن تعداد بمبی که گاهی روی شهر ریخته میشود کار خود دولت است تا مردم را بترساند و گوشه هایی از جنگ خانمانسوزی را نشان دهد که هرگز رخ نداده است درست مانند واقعه یازده سپتامبر ... باید بدون غرض تاریخ را بخانید تا منظور نویسنده و نمادهای کمونیستی اش را متوجه شوید . در کل کتاب حوصله سربریست برای کسانیکه به سیاست علاقه ای ندارند.

4

دیگه این کتاب تعریفی نداره. داریم زندگیش میکنیم. همه ی انتشارات ها چاپش کردند ولی این ترجمه بهترین ترجمست. خیالتون راحت

4

این کتاب رو همه باید بخونن واقعا. خیلیا فک میکنن دارن جای گل و بلبل زندگی میکنن اما وقتی این کتاب رو میخونی متوجه میشی چقد شبیه جایی که داریم توش زندگی میکنیم. بخونید و برای آگاهی هرچه بیشتر به دوستانتون هم پیشنهاد بدید

5

این کتاب به شدت توصیه میشه... حتما بخونش هم‌وطن، شک نکن که باید بخونیش و به اون حسِ همذات‌پندارانه‌ای که با کمالِ تاسف درونت موج خواهد زد اجازه‌ی بروز و ظهور بدی... شما یک نگاه به دیسلایک‌های کسانی که شرایطِ کتاب رو با ایران مقایسه کردن بندازید تا ببینید که مصداقِ اتفاقاتِ کتاب در همین اپلیکیشن هم جاریه... شک نکنید که خاصه‌ی این کتاب و مزرعه‌ی حیوانات و هر کتابی که نقد کننده‌ی سیاست‌های کمونیستی و سرسپردگیِ عام در مقابل طاغوتِ ظالم باشه از طرف برخی مردم‌فروشانِ حامیِ ظالم و ظلم رصد میشه و در مسیرش کارشکنی‌هایی ولو با یک دیسلایک صورت می‌گیره... هم خودت بخون و هم به دیگران معرفیش کن و هم تا ممنوع‌الچاپ نشده تهیه‌ش کن

5

کتابیه که بایدددددد خونده بشه... با چیز های سطحی حواستون رو پرت میکنن و نمیذارین به حقیقت پی ببرید و تنها راهشم خوندن کتابه و چه کتابی بهتر از این. این کتاب برای علاقه مندان سیاست یه موهبت بزرگ و برای کسایی که از سیاست و مسائل مربوط به اون خوششون نمیاد یه کتاب واجب برای خوندنه. قشنگ متوجه میشید چه اتفاقی داره اطرافتون میوفته! مثل ایران خودمونه...

5

یک سری کتاب ها رو باید دوبار خوند اگر انگلیسی تون قویه نسخه انگلیسی کتاب رو هم بخونید...... کتاب خیلی مفاهیم عمیقی داشت شاید حتی چیزایی توش بود که هر کس با یک بار خوندن متوجه نشه ولی واقعا واقع گرایانه نوشته شده بود اونقدر شبیه به واقعیت بود که نمیشد بخشیش و انکار کرد واقعا حکومت ها به کل اینقدر افراد رو با چیز های سطحی و بی اهمیت درگیر میکنن که افراد ،خودمم جزوشونم ، یادشون میره پشت تمام این چیز ها مفاهیمی عمیق هست که کسی بهش نمی‌پردازه کسی حتییییی فکر نمیکنه.... ،جرم اندیشه، شاید اسپویل: بخش هایی از کتاب خیلی دردناک و زیبا بود اونجا که مردم و بمب بارون میکردن که جنگ و صلح مصنوعی ایجاد کنن اونجایی که وینستون بالاخره عدد چهار و پنج دید گروه دختران ضد.... با کمربند های قرمز که این مورد برای منی که نوجوونم قابل درک ترین بخش بود چون همسنای من دارن دو دسته میشن و به عمق قضایا فکر نمیکنن...

5

ببینید من دیروز کتاب چاپی رو تمام کردم خیلی خوبه و ترجمه اش هم نسبت به سایرین بهتر و کم سانسور تر هستش...ولی اگه خیلی از روحیه خوبی بر خوردار نیستید پیشنهاد میکنم کتاب را نخونین چون کتاب دردناکی برای من بود

5

سالها پیش این کتاب رو خوندم ولی هنوز حس خفگی اونو فراموش نکردم.

5

برای شخص من پایان غافلگیر کننده‌ای داشت هنوزم تو باورم نمیشه اینجوری تموم شد. گاهی به خودم میگم بعضی از هنرمندها، نویسنده‌ها، کارگردان‌ها واقعا مریض اند بعد خودم رو میبینم که غرق آثارشون شدم و اون موقع هست که پی میبرم خودم شاید از اونها مریض ترم یه پیشنهاد هم دارم براتون به جای اینکه غرق فرم جامعه‌ی درون کتاب بشید سعی کنید به شخصیت شخص اول داستان و تجربیاتش توجه کنید

نمایش 88 نقد دیگر
4.1
(360)
پربار 🌳 (9)
70,000
تومان
%30
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو
1984
1984
جورج اورول

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
1984
جورج اورول
نشر چشمه
4.1
(360)
پربار 🌳 (9)
70,000
تومان