«جورج اورول» George Orwelln> نویسنده و روزنامهنگار انگلیسی در 25 ژوئیه سال 1903 در هندوستان به دنیا آمد. نام اصلیاش «اریک آرتور بلر» بود و در خانوادهای از طبقه متوسط کودکیاش را گذراند. او در مدرسهای خصوصی دوران ابتداییاش را گذراند و با طبقهی متمول و اشراف آن زمان آشنا شد. او در سال 1922 در سازمان پلیس کشور برمه مشغول به کار شد، در آن زمان این کشور که امروزه آن را بانام میانمار میشناسیم، مستعمرهی انگلستان بود به همین دلیل این نویسنده پس از پنج سال، کار در این کشور را رها کرد. او پس از این دوران به طبقهی کارگر پیوست و مدتی را در آشپزخانهی رستوران کار کرد. او با کارگران فصلی پاریس و لندن معاشرت میکرد و از همان سالها نوشتن را آغاز کرد. او پس از بازگشتش به لندن بهطورجدی نویسندگی را ادامه داد و کتابهایش را بانام «جورج اورول» منتشر کرد. او در همین دوران علاوهبر نوشتن داستانهایش به تدریس نیز مشغول بود و مدتی را هم در یک کتابفروشی فعالیت کرد.
«جورج اورول» هنگام جنگهای داخلی اسپانیا به این کشور سفر کرد و در جنگ شرکت کرد. او از طرفداران جمهوریخواهان بود که پس از مجروحیتش به فرانسه بازگشت. او در جنگ جهانی نیز بهعنوان خبرنگار حضور داشت و رویدادها و وقایع را ثبت میکرد. او اتفاقهای جنگ را به رشتهی تحریر درمیآورد و بهعنوان یک نویسندهی موفق شناخته شد. «جورج اورول» سالهای پایانی عمرش درگیر بیماری بود و در 21 ژانویه سال 1950 درگذشت.
«جورج اورول» نویسندهی برجستهی اهل انگلیس داستانهایش را براساس دیدهها و تجربیاتش از زندگی در کشورهای مختلف مینوشت. او خط به خط روایتهایش را زندگی کرده و تحت تأثیر نویسندگانی چون «ویلیام شکسپیر»، «جاناتان سویفت»، «جیمز جویس» و «تی اس الیوت» کتابهای ماندگاری آفرید. او علاوهبر اینکه بهعنوان یک داستاننویس موفق و مشهور شناخته شد در جایگاه یک منتقد نیز نقدهای ادبی پرمحتوایی به نگارش درآورد. همهی آثارش به فارسی ترجمه شدهاند و براساس بعضی از آنها فیلم سینمایی نیز ساخته شده است. شاهکارهای ادبی این نویسنده دو کتاب «1984» و «مزرعه حیوانات» است.
«جورج اورول» کتاب «مزرعه حیوانات» یا «قلعه حيوانات» را سال 1945 منتشر کرد که براساس انقلاب روسیه و سوءاستفادههای «جوزف استالین» نوشته شده است. نویسنده در این اثر از تمایل انسان به قدرت حرف میزند که در این حالت یک جامعهی بیطبقه شکل میگیرد. این نویسندهی توانا این موضوع مهم را در قالب داستان حیوانات یک مزرعه روایت کرده است. هر یک از حیوانات این کتاب بازتابی از یک طبقه جامعه هستند و رفتارهایشان در برخورد با مسائل مختلف خصوصیات و ویژگیهای آنها را بهخوبی نشان میدهد. در این داستان خوکها همان بلشویکها هستند که کارشان خواندن، نوشتن و سازماندهی حیوانهای دیگر است. «میجر پیر» که از خوکها است از سایرین باهوشتر است و پس از شورش علیه صاحب مزرعه رهبری حیوانات را برعهده میگیرد. شخصیت این خوک ترکیبی از «کارل مارکس»، فیلسوف آلمانی که نظریه کمونیست را مطرح کرد و «ولادیمیر لنین»، رهبر حزب کمونیست روسیه است. «بوکسر» شخصیت دیگر این داستان یک اسب زحمتکش است، او نمایندهی طبقهی کارگر است. درواقع شخصیت او نمادی از «آلکسی استاخانوف» کارگر معدن روسی است که در طول جنگ جهانی دوم در معدن زغالسنگ کار میکرد. این حیوانات علیه بیعدالتیهای مزرعهدار شورش میکنند و سعی میکنند جامعهای مبتنی بر برابری وضع کنند. این مزرعهدار که «آقای جونز» نام دارد نمادی از شخصیت نیکلاس تزار دوم روسیه است. شورش این حیوانات با شکست مواجه میشود و تبدیل به دیکتاتوری خوکها میشود.
این داستان یکی از برجستهترین آثار ادبیات قرن بیستم است که مطالعهی آن آگاهی و بینش نسبت به جامعهی کمونیست و دیکتاتوری را افزایش میدهد. «جورج اورول» این اثر را در نقد استبداد و ظلم حاکم بر جامعهی شوروی نوشت که درواقع انتقادی به نظام سرمایهداری بود. این کتاب را مترجمان مختلفی ازجمله «حميدرضا بلوچ»، «احمد كسايیپور» «عباس زارعی»، «امید خواجه محمودآبادی» و «ساره حسینی عطار» به فارسی ترجمه کردهاند. همچنین براساس این داستان «جوی بچلُر» و «جان هالاس» سال 1954 فیلم سینمایی ساختند و «جان اسفنسون» هم در سال 1999 تلهفیلمی ساخت.
یکی دیگر از شاهکارهای ادبی «جورج اورول» کتاب «1984» است که سال 1949 منتشر شد. داستان خارقالعادهی این کتاب جهان آینده را که همه چیز اعم از افکار و اندیشه مردم تحت کنترل قرار گرفته است، را بیان میکند. در این داستان عشق و حقیقت مفاهیم خود را از دست دادهاند و افراد از زندگی خصوصیشان محروم هستند. داستان این کتاب در سه کشور اوشینیا، اوراسیا، ایستیشیا اتفاق میافتد که دائماً در جنگ با یکدیگر هستند و افراد حق عاشقی ندارند. «وینستون اسمیت» شخصیت اصلی داستان دلبستهی «جولیا» میشود و علیه نظام حاکم بر جامعه قیام میکند. «جورج اورول» نویسندهی این اثر ناتوانی و ناامیدی انسان امروز را به تصویر میکشد که در جامعهی «پاد آرمانشهر» زندگی میکند. براساس این داستان هم «مایکل ردفورد» فیلم سینمایی در سال 1956 ساخت. «حميدرضا بلوچ» و «صالح حسینی» ازجمله مترجمانی هستند که این اثر را به فارسی ترجمه کردهاند، نسخهی صوتی این کتاب هم با صدای «آرمان سلطانزاده» از سوی «آوا نامه» منتشر شده است.
«آس و پاس در پاریس و لندن» کتاب دیگری از این نویسنده است که با ترجمهی «بهمن دارالشفایی» در ایران منتشر شده است. این اثر را «جورج اورول» در سال 1933 براساس زندگیاش در پاریس و لندن نوشت. او در جوانیاش مدتی را در این دو کشور زندگی کرد و براساس تجربهاش از جامعهی فقیر آنها این داستان دلنشین را نگاشته است. این اثر را اولین بار در ایران «اکبر تبریزی» با عنوان «آس و پاسها» در دههی شصت شمسی به فارسی ترجمه کرد. «زنده باد کاتالونیا» نیز اثر دیگری از این نویسنده است که آن را براساس اتفاقهای جنگ داخلی اسپانیا نوشته است. «دختر کشیش»، «همه جا پای پول در میان است»، «زندهباد کاتالونیا»، «هوای تازه» و «جادهای به اسكلهی ويگان» عناوین دیگر کتابهای این نویسندهی موفق انگلیسی است.