در مرامش گاهی جانت زودتر از عمرت تمام میشود به خودت که می آیی میبینی هزار سؤال بی پاسخ در قامت تجربه های ناتمام مقابلت صف کشیده اند از زندگی چه می خواستی؟ عشق؟
یار مهربانی که از قصه ها می آمد و خوشبختی را برایت صرف میکرد؟ آنچه زندگی را به ما بدهکار میکند صبر است. صبر، هر چه قدر هم بلند زورش به گذر زمان نمیرسد. حتی سیندرلا هم که باشی باز نیمه شب که از راه برسد جادوی حقیقت خیال عاشقانه ات را خراب می کند. آدمیزاد است دیگر... گاهی قلبش را درست مانند استکان کمر باریک خالی شده از چای برعکس
می کند و با نعلبکی روی میز میگذارد تا فرشته ی مرگ بیاید و بردارد و با خود ببرد بساط زندگی که قهوه خانه ی ته بازار می شود، چهره های غریبه ی آشنا اشتیاق نوشیدن چای دوم را از آدم میگیرند میپرسم امروز چندم است؟» و پاسخ تقویم کهنه یادم می آورد قلب را که برعکس کنی پنج بار خواهد تپید پنج بار در امتداد پنج روز تا فرصتی باشد برای تانتهای دالان ،زندگی کنج تنهایی، وقتی تقویم روزانه پنج بار ورق خورده باشد من که مادرم نامم را به گوشم فاخته»خوانده بود، مرده ام.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۹۷ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 143 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۴:۴۶:۰۰ |
نویسنده | گلاره عباسی |
ناشر | نشر چشمه |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۴/۰۱/۲۵ |
قیمت ارزی | 3 دلار |
قیمت چاپی | 150,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |