حکایت کینههای قدیمی از زمانهای خیلی دور باعث اتفاقات جبرانناپذیری در مقیاسهای بزرگ و کوچک بوده است. کینههایی که حتی به جنگ ملتها ختم شدند و یا باعث فروپاشی خانواده، دولتها و روابط انسانی شدند. اگر به عمق و ریشهی موضوعاتی که بذر کینه را در دل افراد کاشته نگاه کنیم گاهی مواردی را پیدا میکنیم که از سادهترین چیزها ناشی شدهاند و به اتفاقات اسفناکی ختم شدهاند. سیامک گلشیری در کتاب مهمانی تلخ داستانی رازآلود از کینهای قدیمی را روایت میکند.
تورج بعد از سالها یکی از اساتید قدیمیاش استاد رامین ارژنگ را در اتوبان میبیند. رامین ارژنگ که قبلاً باعث اخراج شدن تورج از دانشگاه شده سوار ماشین تورج میشود و صحبت میان آنها شروع میشود. تورج به استاد میگوید که گذشتهها را فراموش کرده است و حالا ازدواج کرده و زندگی مرفهی دارد. تورج با اصرار از استاد دعوت میکند تا آن شب به همراه همسرش به باغ آنها بیایند؛ اما این مهمانی که ابتدا ظاهر شیرینی دارد تبدیل به ضیافتی تلخ و هولناک میشود.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 250.۱۷ کیلوبایت |
مدت زمان | ۰۴:۲۶:۵۰ |
نویسنده | سیامک گلشیری |
راوی | سیامک گلشیری |
راوی دوم | گلاره عباسی |
راوی سوم | اشکان عقیلی پور |
ناشر | رادیو گوشه |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۲/۱۰/۱۰ |
قیمت ارزی | 3 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
به خاطر مدل خوانش آقای گلشیری و موسیقیهایی که پخش میشد، همش منتظر بودم یه اتفاق هیجان انگیز بیفته 🤦🏻♀️ ولی تو کل این ۴ ساعت و خردهای، نه اینکه فقط یه داستان خطی شنیده باشم، بلکه بیشتر شبیه به گوش دادن خاطرات به غریبه بود! بدون اوج و فرود یا نقطهی عطف. خوانش گویندهها هم شبیه نبود و این بیشتر اذیتم میکرد. فقط اینو بگم که البته حکم اسپویل داره: اگه رامین و ماهرخ خودشونو به موقع به خونه برسونن، میتونن با ثریا اینا برن نمکآبرود!
واقعا بی محتوا بود... یه داستان بی نتیجه و بی محتوا... حیف پولی که دادم و اینو گرفتم.... خیلی میتونست هیجانش و ماجراش بهتر از این باشه ولی واقعا بی محتوا بود
من این کتابو قبلا دو بار خونده بودم. ولی صوتیش فوق العاده بود. انگار داشتم فیلم میدیدم. ای کاش یه فیلم هم از روش درست بشه.
قشنگ بود ولی پایان داستان میتونست بهتر ازین باشه تصویر سازی خیلی خوبی داشت صداها عالی بود
داستانی پرکشش که مخاطب را تا لحظهی آخر درگیر میکند همراه با خوانشی بسیار خوب.
یکی از بهترین رمانهای ایرانی که تا حالا خوندم. تا لحظه آخر میخکوب شده بودم
بشدت تخیلی و هیجان انگیز دلم برای تورج و بغض و تنهاییش سوخت....
قشنگ بود