کتاب صوتی از مزرعه نشر آوانامه

جان آپدایک، نویسنده، شاعر و منتقد ادبی و هنری آمریکایی

جان آپدایک هجدهم مارس سال ۱۹۳۲ در ریدینگ، واقع در پنسیلوانیای آمریکا، به دنیا آمد. سیزده ساله بود که خانوادگی به زادگاه مادرش، پلوویل، نقل مکان کردند و جان نیز همان‌جا به تحصیل خود ادامه داد. جان از تلاش‌های مادرش برای نویسنده شدن الهام گرفت. بذر علاقه به داستان‌نویسی از همان زمان در وجود او کاشته شد و شاید به همین دلیل، بسیاری از داستان‌های اولیه‌ی آپدایک برگرفته از تجربیات کودکی و نوجوانی او در پنسیلوانیاست. جان در سال ۱۹۵۴ از دانشگاه هاروارد در رشته‌ی زبان انگلیسی فارغ‌التحصیل شد. آپدایک پیش از فارغ‌التحصیلی با مری پنینگتون ازدواج کرد. آن دو سپس عازم آکسفورد شدند. آپدایک در مدرسه‌ی طراحی و هنرهای زیبای راسکین به تحصیل پرداخت. پس از اتمام تحصیلات آپدایک، آن‌ها به ایالات متحده برگشتند و در ماساچوست اقامت گزیدند. جان آپدایک همکاری خود را با مجله‌ی نیویورکر در سال ۱۹۵۵ آغاز کرد و در طول زندگی حرفه‌ای پربار خود، بیش از ۶۰ رمان، مجموعه داستان‌های کوتاه، شعر و نقد ادبی منتشر کرد. رمان‌های وی برنده‌ی جوایز بسیاری از جمله جایزه‌ی پولیتزر (دو بار)، جایزه‌ی کتاب ملی، جایزه‌ی محافل کتاب ملی، جایزه‌ی روزنتال و مدال هاولز شدند. «از مزرعه» و «ثروتمند در روسیه» از جمله کتاب‌های پرمخاطب آپدایک به شمار می‌روند. جان آپدایک در ۲۷ ژانویه ۲۰۰۹ در سن ۷۶ سالگی درگذشت.

در جستجوی آرامش و عشق

«از مزرعه» به معنای واقعی کلمه یک شاهکار کوتاه است. آپدایک استاد بی‌همتای فرم ادبی است. جویی شخصیت اول رمان به همراه همسر دوم و پسرخوانده‌اش به مزرعه‌ی مادری بازمی‌گردد. فضای مزرعه‌ی مادری در این مدت عرصه‌ی کاوش در روح چهار انسان است، انسان‌هایی در جستجوی آرامش و عشق. اما با وقوع تراژدی، خانواده در برابر افقی تازه قرار می‌گیرد.

بخشی از کتاب «از مزرعه»

«مادرم در آشپزخانه داشت بشقاب‌ها را می‌چید. به سمت راه‌پله که رفتم، مادرم خیلی نرم و آهسته از من پرسید: «ناراحت نمی‌شن شامو زود بخورن؟» گفتم: «از خودشون بپرس.» احساس کردم که مادرم در باغچه احساس گناه را به پگی تحمیل کرده بود، توانسته بود نقطه ضعف او را آشکار و علنی کند، و همین پیروزی‌اش باعث شد صبرم در مقابلش لبریز شود. به او اجازه نمی‌دادم که وانمود کند من و او علیه این دو غریبه با هم تبانی کرده‌ایم. بازی‌هایش باعث دلزدگی و بیزاری‌ام شده بود. با این حال، در راه‌پله، وقتی صدای مادرم را شنیدم که از آن دو سوال کرد، و بعد صدای پگی را شنیدم که با شور و نشاط جواب او را داد، دلسرد شدم و احساس کردم که به حلقه ارتباط آن‌ها راه ندارم. در طبقه‌ی بالا، لباس‌های خیسم را در‌آوردم و از میان اشباح برهنه گذشتم. نقطه‌ای که مادربزرگم در تلاش برای بلند شدن از جایش بر روی تخت، روی آن افتاده و مرده بود، تاریخ و سرگذشتش را در لفاف مرموز و اسرارآمیز تکه‌چوبی ساییده پیچیده بود. پنجره هنوز مشرف به چمن‌ها، انبار و جاده بود، انگار چشمان پدربزرگم هنوز منتظر دیدن پستچی بودند.»

کتاب صوتی «از مزرعه»

نشر صوتی آوانامه با همکاری «انتشارات ققنوس» کتاب صوتی «از مزرعه» اثر «جان آپدایک» را با ترجمه‌ی «سهیل سمی» تهیه و تولید کرده است. در این کتاب، «میثاق ابطحی» گویندگی کرده است. آوانامه پیش از این ترجمه‌های زیادی از سهیل سمی تولید و منتشر کرده است که می‌توانید از این لینک ببینید.