دوران نوجوانی دورانی است که زمان زیادی را صرف تخیل میکنیم. تخیل دنیایی عجیب و دیدنی با داستانهای عجیب و غریب. موجوداتی غیر واقعی و فضایی پر از وهم و خیال. نویسندهها و البته کتابها بسیاری در این خیال پردازیها نقش داشتهاند. ژول ورن یکی از همین داستان نویسهایی است که تخیل خیلی از ماها را به چالش کشیده است. ما با اون از مرکز زمین با بالن به دور دنیا و از آنجا به ماه سفر کردیم.
در سال ۱۸۲۷ «پییر ورن» که فارغالتحصیل رشتهی حقوق و از خانوادهای نام آشنا بود با دختری به نام «سوفی الوت دلافری» که او هم از خانوادهای متمول بود ازدواج کرد. یک سال بعد در زمستان، هشتم فوریهی سال ۱۸۲۸ اولین فرزند آنها به نام «ژول گابریل ورن» به دنیا آمد. فزرندی که قرار بود دنیا آن را با داستانها و قلم حیرتانگیزش بشناسد. ژول ورن از کودکی به نویسندگی علاقه داشت اما به خواست پدرش حقوق خواند. با اجازه از پدر برای ادامهی تحصیل به پاریس رفت. در آنجا هم درس خواند و با آرزوی روی صحنه رفتن نمایشنامههایش مینوشت. اما اوضاع برای ژول ورن جوان آنطور که باید پیش نمیرفت و حقوق ماهیانهاش هم کفاف هزینههای او را در پاریس نمیداد، بهگونهای که او برای رفتن به یکی از تاترهای ویلیام شکسپیر مجبور شد یه روز غذا نخورد. وی به نوشتن ادامه داد تا جایی که با الکساندر دوما آشنا شد و تحت تاثیر او توانست سه نمایشنامه بنویسد. یکی از این نمایشنامهها به تایید دومای پدر درامد و در سال ۱۸۵۰ نمایشنامهی مذکور با نام «پوشالهای برباد رفته» به روی صحنه رفت.
ژول به نانت، شهر زادگاهش بازگشت و به دادخواهی مشغول شد. عشق به نوشتن او را مجدد به پاریس کشاند و وی مجبور شد برای گذران زندگی تدریس کند. در کنار اینها دست از نوشتن برنداشت و سری داستانهای «فضانوردان شگفت انگیز» منتشر شد. در سال ۱۸۵۲ نیز اولین نوشتهی بزرگ خود را با نام «مارتین پاز» منتشر کرد و در سن ۲۴ سالگی به اوج نام آوری رسیده بود. نام او در کنار نویسندگان خوش فریحه زمانهاش برده میشد و او را بهعنوان فردی آگاه و ماهر به فن نوشتن میشناختند.
در ابتدا تنها طرفداران او کودکان و نوجوانان خیال پرداز بودند تا اینکه نویسندهای به نام مارسل موره چندین مقاله درمورد ژول ورن نوشت. مارسل با نوشتن دو کتاب ژول ورن شگفتانگیز و اکتشافات ژول ورن او را به دنیا معرفی کرد.
در سال ۱۸۵۷ ژول ورن با مورل که بیوهای ۲۶ ساله بود آشنا شد و با او ازدواج کرد. بعد از ازدواج به سفری طولانی و پژوهشی رفت و بعد از بازگشت در سال ۱۸۶۱ تنها فرزند او به نام میشل ورن به دنیا آمد. سال بعد از تولد فرزندش او با پیر ژول اتزل که ناشر بود قرار داد بست و این همکاری ۲۰ سال به طول انجامید. او در سال ۱۸۶۶ که در اوج نام آوری و ثروت بود، یک کشتی تفریحی خرید نام فرزندش را به روی آن گذاشت. این کشتی به دفتر کار ژول ورن تبدیل شده بود.
در سال ۱۸۷۱ پدر و در سال ۱۸۸۷ مادر خود را از دست داد. برادرش به دیار دیگری رفت و خود نیز در سال ۱۹۰۲ به آب مروارید دچار شد. در سال ۱۸۸۷ هم از طرف برادرزادهش که مشکل روانی داشت مورد اصابت گلوله در ناحیه پا قرار گرفت که هیچ زمان دلیل اصلی آن بیان نشد. گفته میشود در سالهای پایانی عمرش دچار افسردگی شده است اما شواهدی هم مبنی بر رد این ماجرا وجود دارد. او برای خواهرش اینطور مینویسد: «پاریس دیگر مرا نخواهد دید. هر جور خوشی و شادی برایم برنتافتنی شده و شخصیت و منش من به کل تغییر کرده و کوفتهایی بر من راه یافته که هرگز از آن رهایی نخواهم یافت.»
ژول ورن در تاریخ ۲۴ مارس سال ۱۹۰۵ به دلیل دیابت به ابدیت پیوست. وی از سال ۱۸۹۲ که این نامه را برای خواهرش مینوسد تا زمان مرگش۱۰ کتاب دیگر نوشت.
ژول با نگاهی روشن بینانه مینوسد. او که نویسندهی داستانهای علمی تخیلی است، در هشتاد و هفت سال زندگیاش، نزدیک به هشتاد داستان بلند و کوتاه و مقالههای پژوهشی مانند تاریخ مصر و فرانسه و مستعمرههایش نوشته است. علاوه بر اینها پانزده نمایشنامه نوشت که بر روی صحنه رفت. با تمام اینها شهرت ژول ورن با سه داستان پنج هفته در بالن، سفر به مرکز زمین و از ماه به زمین آغاز شد.
آگاتا کریستی اولین نویسندهای است که آثارش به زبانهای مختلف ترجمه شده است. دومین نفر در تاریخ ژول ورن است و بعد از آن نیز شکسپیر بزرگ. این سه تن آثارشان در دنیا بیشترین ترجمه و چاپ را داشتهاند.
در ادامه به چند اثر این نویسنده اشاره خواهیم کرد؛
جزیره اسرارآمیز، دور دنیا در هشتاد روز، نوولِ مارتین پاژ، نمایشنامه کولی مابارد، ارباب زکریا، ترانه کمدی «یازده روز در پایتخت»، پنج هفته در بالن، سفر به مرکز زمین، از زمین تا ماه، فرزندان کاپیتان گرانت ، جغرافیای مصور فرانسه و مستعمرات آن، بیست هزار فرسنگ زیر دریا، سفر به مدار ماه، روز، جزیره اسرار آمیز، میشل استروگوف، خطهای سیاه، تاریخ مسافتهای بزرگ و مسافران نامدار، ناخدای پانزده ساله، مسافرت در راه چین، پانصد میلیون، اشعه سبز، فاتح شبگرد، فرشته لجباز، جزیرهای در آتش، ماتیاس ساندرو، دو سال تعطیلات، کاخ کارپاتها، جزیره آفتابپرستان، در برابر پرچم، تونل زیر دریایی، یک درام در لیونی، صاحب جهان،جایزه بزرگ، جنگلهای تاریک آمازون، انسانهای میمون نما، شهر شناور، کاروان لجوج، پایان دنیا، مدرسه رابینسونها، اژدهای دریایی، خانه متحرک، سرزمین تاریکی، دیوار چین، آوارگان جزیره، ابوالهول یخی، روبر فاتح، آتشفشان طلایی، فاتح آسمانها، آخرین هدیه، زیر زمین اژدها، پانصد میلیون ثروت، اسرار کشتی سنتیا، سوداگرای پوست، فانوس دریایی، ماجراهای ناخدا هاتراس، ماجراهای آفریقا، آقای سزار، قهرمان سرزمین زمرد، فرزند ایرلند(جلد دوم قهرمان سرزمین زمرد، جزیره یخبندان، حادثهای در لیونی، شکار شهاب، در سیارات چه میگذرد؟، کشتی شکستگان، سفر به صحرای اسرار آمیز، هجوم دریا،قلعه مرموز، قصر کارپاتها، سفر پر ماجرا، سیاره سرگردان، سفر به کره ماه، دلاور، ستاره جنوب، جزیره ناشناخته، پاریس در قرن بیستم