کتاب وقتی نیچه گریست نشر قطره

آقا من قبلا هم گفتم توجه نشد، لطفا کتاب های انگلیسی که توی آمازون و گوگل بوک و... به صورت الکترونیکی فروخته میشه رو هم بیارید. اینجوری فیدیبو شاهکار میشه. مخصوصا الان که دیجیکالا پشت فیدیبو هست حتما قابل اجرا هست. و این که گوگل پلی بوک خیلی محیط عالی ای داره، طراحی محیط کاربرش فوق العادس. الگو برداری کنید. یه چند نفر هم لایک کنن بلکه توجه بیشتر بشه، البته الانم فیدیبو شاهکاره

در تکمیل عرضم: کسی که کتابهای خوبی نمی خواند؛ هیچ برتری نسبت به کسی که کتاب نمی خواند ندارد. کتاب خواندن مهم نیست کتاب خوب خواندن مهم است ...

هر روز صبح اولین کارم اینه که به فیدیبو سر بزتم ببینم ، نمیتونم جلوی خودم را بگیریم و هر بار بابت کمپین بیشتر بخوانیم و کتابهای رایگان تشکر نکنم. دست مریزاد.

عارضم خدمتتان که این کتاب بسیار با تبحر و با درآمیختن فلسفه نیچه و روش های روان درمانی آقای فروید با داستانی بسیار جالب و خواندنی نوشته شده است. جناب آقای دکتر یالوم نیز در آخر کتاب اشاره می کنند که قرار بود این کتاب برای دانشجویان روان درمانی نوشته شود ولی داستان پردازی عالی و ذهن خلاق دکتر یالوم و ساده نویسی و دوری از عبارات تخصصی باعث شد تا این کتاب به زودی در سراسر جهان مشهور شود. آقای یالوم این کتاب را در ۲۲ بخش تنظیم کرده است که مانند یک سریال تلویزیونی، آخر هر یک از بخش هارا چنان جذاب و کنجکاوکننده تنظیم کرده است که خواننده در پایان هر یک از بخش ها می خواهد بیشتر به خواندن ادامه بدهد. سیر روند داستان به نظرم خیلی خوب پیش میرفت تا این که پایان بخش های آخر با نامه ها و یادداشت های نیچه و برویر تمام می شد که به نظر بنده کنجکاوی لازم را در خواننده ایجاد نمی‌کرد و خیلی تکراری بود. ولی در پایان کتاب، شور و هیجان زیادی بر کتاب حاکم بود و من خودم داشتم از فرط هیجان گریه می کردم که ناگهان دیدم که فروید کار خودش را کرده بود و همه هیجانم فرو کش‌ کرد که کار جالبی بود و دکتر یالوم را تحسین میکنم. در کل کتاب عالی بود. دوست دارم برای دومین بار هم بخوانم. کتاب همچنین خوانندگان ناآشنا به فلسفه را با فلسفه نیچه آشنا می کند و آن ها را به خواندن کتاب های این فیلسوف بزرگوار ترغیب می کند.

در این کتاب یک شخص به نام برویر که دکتر است با روش درمانی جدید به دنبال مداوای نیچه فیلسوف بزرگ آلمانی است زیرا که او دچار ناامیدی است به طور خلاصه در این کتاب گفته میشه البته به نظر من،نکته اول:آنچه که ذهن ما را مشغول می کند و درگیر می کند آن قدر واقعی و حقیقی نیست بلکه نشانگر چیزی دیگر است به طور مثال در مورد عشق برویر نسبت به برتا برویر به دنبال معنی در زندگی خود بود و برای اینکه از حجمه این نگاه خارج شود به عشق برویر پناه برده است در نتیجه خود را دچار مشکل کرده است برای رهایی آن به مشکل اصلی که همان معنی زندگی و انتخاب چگونگی زیستن باید پرداخت و این جمله که اگر برویر به برتا فکر نمی کرد یه چه فکر می کرد این جمله دقیقا مشخص می کند که او برای فرار از فکر اصلی که توانایی برای جواب و انجام آن را نداشت به این کار و دغدغه دست زده است و این کار تا حدود بسیار زیادی ناخودآگاه انجام شده است.نکته دوم:این جمله نیچه که اگر انسان چرایی زندگی خود را بداند چگونگی زندگی برایش هر سخت قابل تحمل است این جمله در جواب برویر است که به دنبال آسایش و زندگی بدون رنج و درد بوده است که نیچه به حق به او می گوید مشکل وجود درد و رنج نیست بلکه مشکل این است نمی دانیم این درد و رنج برای چیست یا آیا این درد و رنج ارزش چیزی را که به دست آورده اند را دارد (اینطور است که زندگی پر از مشقت پیامبران و عرفا قابل فهم تر است باید گفت مصیبت بودن درد و رنج حداقل به طور نسبی نیست بلکه معنایی برای زندگی خود متصور نیستیم که همه این ها قابل تحمل و در وهله بعد مانند پیامبران و عرفا قابل لذت و عشق باشد این جاست علامه حسن زاده آملی می گوید :اگر تمامی این عالم ریگ شود و شما گنجشگی و بگویند آن را بردار و به جای دیگر بگذار باز ارزش دارد که شما وارد سیر و سلوک الی الله شوید می بینید این همه درد و رنج در مقابل آن معنای عمیق از زندگی آسان و بلکه لذت بخش جلوه می کند.والسلام)    

واقعا این کار فیدیبو قابل احترام و تقدیره هر روز یک کتاب رایگان و اون هم کتاب های خوب و ارزشمند نه کتابای سطحی که کنار انقلاب کیلویی میفروشن و البته انتخاب بهترین نشر و ترجمه ی اون کتاب برای رایگان کردن

برویر پزشکی پر اوازه که سعی میکنه با طرح نقشه ای از طرف معشوقه نیچه اونو از ناامیدی و فکر خودکشی رها کنه و با مقاومت و بی اعتمادی شدید از جانب نیچه مواجه میشه و این چالشی هست برای درمان نیچه (پذیرفتن درمان زمانی که بیمار درمان رو رد یا اظهار بی نیازی در موردش میکنه) اما نهایتا برویر متوجه میشه خودش بیش از هر کسی به درمان نیاز داره در ژانر خودش بی نظیر هست و حتی اگه به مسائل روانشناختی علاقه نداشته باشید باز هم داستان شیرینی داره شخصیت نیچه و برویر کاملا قابل درک هست یالوم خیلی خوب فلسفه ی نیچه رو به رفتار و گفتار نیچه داستانش نزدیک کرده و داستان طوری طرح ریزی شده که از تکاپو نمیافته و همچنان خواننده رو با خودش همراه نگه میداره کتاب سرشار از جملات زیبای فلسفی و زیباست که تا مدتها میشه بازهم طعمشو توی ذهن احساس کرد ناامیدی عشق مساله چیستی زندگی و چرایی های سرنوشت، گذر زمان و انتخاب، لذت بردن از زندگی در سایه این انتخاب ها و البته وسواس با توصیفی متفاوت از وسواسی که میشناسید برای من خیلی لذت بخش بود

کتابیست که به دلیل تخصص نویسنده در روانشناسی، با ان شالوده شده، در مورد یک دکتر و فیلسوف است، که دکتر برویر که هم از نظر شأن و منزلت اجتماعی هم در وضع مالی بسیار خوبیه ، ولی خودش از زندگیش راضی نیست، و فیلسوف داستان اقای نیچه که در ظاهرش میخواهد نشان بدهد، که مردیست که هیچ وابستگی به دنیا ندارد، ولی بازی یک دختر چنان او را از پا در اورده، که مرض های جسمانی را برای او به ارمغان اورده، و نیچه با غروری که دارد حاظر نیست برای روانش به دکتر مراجع کند، پس با نقشه ای او را به این کار وادار میکند، واین دو به درمان هم میپردازند. به نظرم برای اونایی خوبه که قدر داشته هاشون رو نمیدونن، و زندگی خودشون رو خرج کسانی میکنند که حتی حاظر نیستن ثانیه به اونا فکر کنند.البته من از جایی که ادمو قانع میکنه که انتخاب هایی که دوست داره انجام بده به هیجان اومدم، بعد یه جوری تموم کرد که ادم میترسه بره سراغ انتخاب هایی که دوستشون داره

بسیار کتاب زیبایی است اگر به روانشناسی و روانکاوی علاقه مندید حتما این رمان را بخوانید.ترجمه ی خوب و روانی دارد.البته این کتاب با ترجمه های دیگر هم در بازار موجود است. «جوینده ی  حقیقت، باید به موشکافی روانی خود دست بزند و اصطلاح "کالبدشکافی اخلاقی" را برای این منظور به کار برده بود. در واقع تا آنجا پیش می رودکه می گوید خطای بزرگترین فیلسوفان نیز در این بوده است که از بررسی انگیزه های شخصی خود غفلت کرده اند. او معتقد است برای کشف حقیقت، فرد بایستی در ابتدا خویشتن را به درستی بشناسد. برای رسیدن به چنین مرحله ای، باید از چشم اندازهای روزمره و حتی از زمان و مکان خویش رها شد و از دور به ارزیابی خود پرداخت!» بالاخره نیچه به او نگریست و صریحاً او را مورد خطاب قرار داد: «آیا جمله ی ماندگار مرا که چهارشنبه به زبان آوردم به خاطر دارید؟ "بشو، هر آن که هستی!" امروز می خواهم دومین عبارت ماندگار را به شما بگویم: "آنچه مرا نکشد، قوی ترم می سازد." پس تکرار می کنم که بیماری من یک موهبت است.»

بین کتاب با شرحی که در بالا در رابطه با شخصیت های داستان داده شده است علاوه بر اینکه سبک درمانی اروین دی یالوم که برای درمان وسواس های فکری رایج مناسب است مطرح می شود(البته در پس این موضوع روان درمانی اگزیستانسیال و رابطه عمیق پزشک و بیمار معرفی می شود) ، ما تقابل خصوصیات رفتاری دو شخصیت برجسته تاریخ فلسفه اروپا، فردریش نیچه و زیگموند فروید را نیز شاهد هستیم.کما اینکه در پشت کتاب ترجمه شده این اثر می خوانیم: ” وقتی نیچه گریست آمیزه‌ای است از واقعیت و خیال، جلوه‌ای از عشق، تقدیر و اراده در وین خردگرای سده‌ی نوزدهم و در آستانه‌ی تولد دانش روانکاوی. فردریش نیچه بزرگ‌ترین فیلسوف اروپا، یوزف برویر از پایه‌گذاران روان‌کاوی و دانشجوی پزشکی جوانی به نام زیگموند فروید، همه اجزایی هستند که در ساختار رمان در هم تنیده می‌شوند تا حماسه‌ی فراموش نشدنی رابطه‌ی خیالی میان بیماری خارق‌العاده و درمانگری استثنایی را بیافرینند. “ منبع: سایت پابیشا