0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
کتاب  بار هستی نشر قطره

کتاب بار هستی نشر قطره

کتاب متنی
درباره بار هستی

امروزه با رشد آگاهی و پیچیده‌تر شدن ذهن انسان‌ها، یافتن رابطه‌ی اجتماعی و عاشقانه‌ای که در بستری سالم شکل بگیرد، دشوار شده است. دغدغه‌‌ای که بسیاری از مردم، راه‌حل مناسبی برای آن پیدا نمی‌کنند. «میلان کوندرا» برای پاسخ به این پرسش، کتاب بار هستی که روایت ارتباط میان آدم‌هاست را نوشته است.

about book image

درباره‌ی محبوب‌ترین کتاب میلان کوندرا؛ بار هستی

کتاب بار هستی روایتی منسجم از روابط انسان‌هاست که درون‌مایه‌ای فلسفی و روان‌کاوانه دارد. او گذشته و سابقه‌ی خانوادگی آدم‌ها را در شکل‌گیری شخصیت‌شان موثر می‌داند. کوندرا تاثیر ناخوداگاه که در سن پایین معمولا به شکل نادرستی شکل می‌گیرد را در برداشتی که هر کدام از شخصیت‌های داستان از محیط بیرون دارند را واکاوی می‌کند.

کوندرا وزن زندگی را به دو‌ کفه‌ی ترازو شبیه می‌داند؛ سنگینی یا سبکی بار هستی روی بشر؟

او چهار شخصیت اصلی کتاب یعنی توما، ترزا، سابینا و فرانز را در موقعیت‌هایی قرار می‌دهد تا جوابی برای این سوال که بخشی از متن کتاب است، پیدا کند.

«چگونه بار هستی را به دوش می‌کشیم؟ آیا سنگینی بار، هول‌انگیز و سبکی آن دلپذیر است؟

سنگین‌ترین بار، ما را در هم می‌شکند، به زیر خود خم می‌کند و به روی زمین می‌فشارد. بار، هر چه سنگین‌تر باشد، زندگی ما به زمین نزدیک‌تر، واقعی‌تر و حقیقی‌تر است.

در عوض فقدان کامل بار موجب می‌شود که انسان از هوا هم سبک‌تر شود، به پرواز درآید، از زمین و انسان دور گردد و به صورت یک موجود نیمه واقعی درآید و حرکاتش هم آزاد و بی معنا شود.

بنابراین کدام‌یک را باید انتخاب کرد: سبکی یا سنگینی؟»

توما، پزشک و جراح توانمندی‌ست که با نقدهای زیادش به کمونیست‌های چک شغلش را از دست می‌دهد. او پس از ازدواج ناموفقش، روابط آزاد و متعددی را شکل داده است. معشوقه‌اش سابینا، هنرمندی‌ست که عصیان زنانه را ستایش می‌کند. توما به طور اتفاقی با ترزا دیدار می‌کند و به او دل می‌بندد. ترزا پیش‌خدمت رستوران است و بعد از سختی‌هایی که در زندگی با مادرش داشته، یک شبه آن‌جا را ترک می‌کند و به پراگ می‌رود. توما و ترزا ازدواج می‌کنند و معنی بسیاری از مفاهیم، به دغدغه‌ای بین شخصیت‌های داستان تبدیل می‌شود.

کوندرا در این کتاب موضع‌گیری اخلاقی نمی‌کند. او جهان‌بینی خود که «خرد تردید در یقین» و «نسبی بودن مسائل بشری» است را در بستر قصه‌گویی‌اش برای خواننده روشن می‌کند.

فیلم «بار هستی» با بازی ستارگان سینما

در سال ۱۹۸۸ فیلمی با اقتباس از کتاب بار هستی (The Unbearable Lightness of Being) با همین نام ساخته شد. کارگردان فیلم، فیلیپ کافمن به داستان کتاب وفادار ماند اما روایت غیر خطی کتاب را تغییر داد. بازیگران مطرحی چون دنیل دی‌لوئیس و ژولیت بینوش در این اقتباس سینمایی نقش‌آفرینی کردند. فیلم بار هستی توانست تحسین منتقدین را بدست آورد. اما بسیاری از دوست‌داران کتاب، مقایسه‌‌ی این اثر با اقتباسش را نشدنی می‌دانند.

از میلان کوندرا چه می‌دانیم؟

میلان کوندرا (Milan Kundera) در سال 1929 در جمهوری چک کنونی، در خانواده‌ای با سطح بالای فرهنگی به دنیا آمد. او با نوشتن شعر، وارد دنیای ادبیات شد. مجموعه داستان «عشق‌های خنده‌دار» و رمان «شوخی» را نوشت که تنها آثار او به زبان مادری‌اش هستند. نمایشنامه‌ی «ژاک و اربابش» را در سه پرده و بر اساس رمان «ژاک قضا و قدری» اثر «دیدرو»، فیلسوف فرانسوی نوشت. به دلایل سیاسی و اجتماعی تا پانزده سال بعد از چاپ،  هویت اصلی نویسنده‌ی این اثر مشخص نبود. رمان بار هستی را در سال 1982 منتشر کرد. او در بستر داستانی عاشقانه، مسائل مربوط به فلسفه، هنر و تاریخ را در ذهن خواننده به چالش می‌کشد. اثری که به محبوب‌ترین کتاب او بدل شد. از دیگر آثار مهم او می‌توان به کتاب‌های «والس خداحافظی»، «کتاب خنده و فراموشی» و «آهستگی» اشاره کرد.

 آخرین کتاب میلان کوندرا به نام «جشن بی‌معنایی» در سال 2014 یعنی چهارده سال بعد از چاپ آخرین کتابش منتشر شد. در جایی از کتاب می‌نویسد: «ما از مدت‌ها پیش فهمیده‌ایم که دیگر ممکن نیست این جهان را واژگون کرد، نه حتی شکل آن را تغییر داد یا بدبختی پیشرونده‌ی آن را متوقف ساخت. یک راه مقاومت بیشتر نمانده است؛ جدی نگرفتن جهان.»

میلان کوندرا چند بار نامزد جایزه‌ی نوبل ادبیات شد، اما تا امروز موفق به دریافت این جایزه نشده‌است. هرچند در تاریخ، نویسندگان بزرگی وجود دارند که لایق چنین افتخاری بودند اما این جایزه به آن‌ها داده نشده است. از نویسندگان نامداری همچون تولستوی، ناباکوف، پروست، چخوف، بورخس و زولا گرفته تا نویسندگان صاحب سبک معاصری چون اتوود، راث، موراکامی و البته کوندرا.

رویکرد سیاسی نویسنده‌ای که وطن و ملیت‌اش تغییر کرد

میلان کوندرا در سال 1948 به حزب کمونیست پیوست. اما دو سال بعد از حزب اخراج شد و تا 1956 اجازه‌ی ورود به سازمان را نداشت. او در سال 1968 به همراه بسیاری از هنرمندان دیگر، از جنبش اصلاح‌طلبانه‌ی حزب کمونیست چکسلواکی که به «بهار پراگ» معروف است، حمایت کرد. سرانجام فعالیت‌های آزادی طلبانه‌اش در چکسلواکی و اشغال کشور توسط ارتش شوروی، محدودیت زیادی برایش ایجاد کرد. در لیست سیاه قرار گرفت، انتشار آثارش ممنوع و از دانشگاه اخراج شد. او در 1975 به فرانسه تبعید شد و شش سال بعد به تابعیت فرانسه درآمد.

سکوت طولانی کوندرا در رسانه‌ها و شایعات پیرامون‌اش

 کوندرا معتقد است باید از آثارش سخن گفت نه از خودش. شاید به همین دلیل است که از سال 1986 با مطبوعات مصاحبه نکرده است. با این حال گاهی شایعاتی درباره‌ی مرگ و یا گذشته‌اش در رسانه‌ها منتشر می‌شود. جنجالی‌ترین شایعه، اتهامی بود که در سال 2008 مطرح شد. نشریه‌ای در کشور چک با انتشار یک سند از پلیس مخفی پراگ در دهه‌ی پنجاه، کوندرا که آن زمان بیست سال داشته را به همکاری با پلیس کمونیست پراگ متهم کرد. در طی این همکاری، او یکی از هموطنانش را به عنوان جاسوس به دولت تحویل می دهد.

بعد از عنوان شدن این اتهام، میلان کوندرا مجبور شد تا جمله‌ای در دفاع از خود بگوید: «من کاملاً غافلگیر شدم از چیزی که نه مطلقاً انتظارش را داشتم، نه تا دیروز از آن خبر داشتم و نه اتفاق افتاده است.»

نویسندگان مطرح به این خبر واکنش نشان دادند. یاسمینا رضا، نمایشنامه‌نویس و داستان‌ نویس صاحب سبک فرانسوی با انتقاد شدید از عملکرد رسانه‌ها، در دفاع از کوندرا، یادداشتی در روزنامه‌ی لوموند چاپ کرد. گابریل گارسیا مارکز و فیلیپ راث نیز که از نزدیک، این نویسنده‌ی بزرگ را می‌شناختند، از او حمایت کردند.

ترجمه و نشر کتاب بار هستی

رمان بار هستی (The Unbearable Lightness of Being) برای اولین بار در سال ۱۳۶۵ توسط پرویز همایون پور به فارسی ترجمه شد و نشر گفتار آن را چاپ کرد. دلیل انتخاب این عنوان در مقدمه‌ی کتاب آمده است: «عنوان کتاب در اصل سبکی تحمل ناپذیر هستی بوده که اندیشه‌ی زیربنایی و درون‌مایه‌ی رمان است. ولی چون این عنوان تنها پس از مطالعه‌ی رمان مفهوم می‌گردد، مترجم بار هستی را برگزید.»

بعد از مدتی نشر قطره امتیاز چاپ کتاب را از نشر گفتار خرید و کتاب را با طرح جلدی متفاوت و اضافه کردن مقدمه و چند پیش‌گفتار، تجدید چاپ کرده است. 
نسخه الکترونیکی (pdf)  کتاب بار هستی میلان کوندرا ترجمه پرویز همایون پور را می‌توانید از همین صفحه دانلود کنید. 

about book image

در بخشی از کتاب بار هستی می‌خوانیم

واقعه‌ی هولناک یک زندگی را می‌توان به کمک استعاره‌ی سنگینی توضیح داد. می‌گویند بار سنگینی بر دوش داریم و این بار را حمل می‌کنیم، خواه قدرت تحمل آن را داشته و خواه نداشته باشیم. با آن مبارزه می‌کنیم، خواه بازنده باشیم، خواه برنده شویم. اما به‌راستی چه اتفاقی برای سابینا روی داده بود؟ در واقع هیچ. مردی را ترک کرده بود که خودش نخواسته بود با او بماند. آیا او را دنبال کرده بود؟ آیا کوشیده بود از او انتقام بگیرد؟ نه، او دست به هیچ کاری نزده بود. واقعه‌ی هولناک زندگی سابینا فاجعه‌ی سنگینی نبود، بلکه عارضه‌ای بود که از سبکی ناشی می‌شد. آن‌چه بر شانه‌های او فرو ریخت بار سنگینی نبود، بلکه «سبکی تحمل‌ناپذیر هستی» بود...

توما به دیوار کثیف حیاط نگاه می‌کرد و‌ نمی‌دانست که این حال، احساس عصبی زودگذری‌ است یا عشق.

و در این شرایط که یک مرد واقعی می‌داند چگونه سریعا تصمیم بگیرد، توما از شک و دو دلی خود شرمسار بود. این تردید زیباترین لحظه‌ی عمرش را از هر معنایی تهی می‌ساخت.

توما خود را سرزنش می‌کرد، اما سرانجام دریافت که شک و تردید امری کاملا طبیعی است: آدمی هرگز از آن‌چه باید بخواهد، آگاهی ندارد، زیرا زندگی یک‌بار بیش نیست و نمی‌توان آن را با زندگی‌های گذشته مقایسه کرد و یا در آینده تصحیح نمود.

-با ترزا بودن بهتر است یا تنها ماندن؟

هیچ وسیله‌ای برای تشخیص تصمیم درست وجود ندارد، زیرا هیچ مقایسه‌ای امکان‌پذیر نیست. در زندگی با همه چیز برای نخستین بار برخورد می‌کنیم. مانند هنرپیشه‌ای که بدون تمرین وارد صحنه شود. اما اگر اولین تمرین زندگی، خود زندگی باشد، پس برای زندگی چه ارزشی می‌توان قائل شد؟ این است که زندگی همیشه به یک «طرح» شباهت دارد. اما حتی طرح هم کلمه‌ی درستی نیست، زیرا طرح همیشه زمینه‌سازی برای آماده کردن یک تصویر است، اما طرحی که زندگی ماست، طرح هیچ‌چیز نیست، طرحی بدون تصویر است.

توما این ضرب‌المثل آلمانی را با خود زمزمه می‌کرد: یک‌بار حساب نیست، یک‌بار چون هیچ است. فقط یک‌بار زندگی کردن مانند هرگز زندگی نکردن است.

دسته‌ها:

شناسنامه

فرمت محتوا
epub
گوینده هوشمند (AI)
راوی
حجم
1.۹۲ مگابایت
تعداد صفحات
336 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۱۱:۱۲:۰۰
نویسندهمیلان کوندرا
مترجم پرویز همایون پور
ناشرنشر قطره
زبان
فارسی
عنوان انگلیسی
L'Insoutenable L'egèeretè de l'être
تاریخ انتشار
۱۳۹۵/۰۵/۲۰
قیمت ارزی
7 دلار
قیمت چاپی
140,000 تومان
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
epub
راوی
۱.۹۲ مگابایت
۳۳۶ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
دیگران نقد کردند
4
از 5
براساس رأی 559 مخاطب
پربار 🌳 (9)
آموزنده 🦉 (4)
5
54 ٪
4
15 ٪
3
12 ٪
2
5 ٪
1
11 ٪
148 نفر این اثر را نقد کرده‌اند.
5

نظر نمیشه داد. این کتاب جز نبایدهاست، این کتاب رو نباید فهمید ، فهمیدن این کتاب دقیقا شروع لحظه ای هستش که دلت میخواد بگی نادانی نعمته، هم عاشق نویسنده اس هستم هم متنفر. کل کتاب ادم رو یاد یه جمله از کتاب یا این یا آن کیگارد میندازه که میگه ازدواج کنی پشیمان میشوی نکنی پشیمان میشوی به زنی اعتماد کنی پشیمان میشوی به زنی اعتماد هم نکنی پشیمان میشوی، در هر صورت پشیمان خواهی شد.

5

یه قسمت عالی از کتاب: من در زندگیم به تمام این موقعیت ها برخورده و با آنها درگیر شده ام، ولی با این وصف شخصیت واقعی من از هیچ کدام آنها ناشی نشده است. شخصیت های رمانی که نوشته ام امکانات خود من هستند که تحقق نیافته اند. بدین سبب تمام آنها را هم دوست دارم و هم هراسانم می کنند. آنان هر کدام از مرزی گذر کرده اند که من فقط آن را دور زده ام. آنچه مرا مجذوب می کند، مرزی است که از آن گذشته اند (مرزی که فراسوی آن خویشتن من وجود ندارد). آن سوی دیگر، راز و رمزی که رمان در پی آن است، آشکار می شود. رمان اعترافات نویسنده نیست، بلکه کاویدن زندگی بشری در دامی است که جهان نام دارد.

5
پربار 🌳
سخت‌خوان 💎

این کتاب یک رمان ساده نیست کتابی سراسر اموزهای زندگی کتابی که باید هر صفحه اش را چند بار خوند کتابی که فلسفه وجودی انسان رو به چالش میکشه روانشناسی فلسفی سیاسی پر از سوالهای که افکار رودرگیر میکنه با تمام این تفاسیر برای کسانی که زیاد علاقه به فلسفه ندارند یا تازه شروع به خواندن کتاب کردن توصیه نمیکنم سوال مهم این کتاب در زندگی ایا سبکی رو انتخاب میکنید یا سنگینی اما واقعا سنگینی موحش وسبکی زیباست سنگینترین بار مارادرهم میشکند وبروی زمین میفشارد بار هرچقدر سنگین باشد زندگی ما به زمین نزدیکتر است وواقعی وحقیقیتراست درعوض فقدان بار باعث میشود که انسان از هواسبکترشود وبه پرواز درایید واز رمین وآسمان دور گرددوحرکاتش آزادو بیمعناتر شودبنابراین کدامیک را انتخاب می‌کنید

3

اولین کتابی بود که از کندرا خوندم. تا حدود نیمه کتاب بنظرم سطحی و رمان عاشقانه حوصله سر بر اومد ولی در ادامه بسیار جذاب شد. کتابی که خواننده را مرتبا به تفکر عمیق در باب هستی و انسان و ...وادارد و سعی کند بسیاری از جملات زا به خاطر بسپارد،قطعا ارزش خواندن دارد. ضمن اینکه احتمالا آهسته خواندن و مزمزه کردن مفاهیم آن و دوباره خواندن از ابتدا احتمالا در درک بیشتر کتاب کمک کند. جنبه های سیاسی مطرح شده هم چون با فضای سیاسی روز جامعه همخوانی داشت، خواندنی بود.

5

این کتاب رو خیلی دوست داشتم چون میتونستم از دیدگاه آدم های مختلف به عواطف و آرزو ها و مسئله ی عشق نگاه کنم. میتونستم بدون تنفر و قضاوت به شخصیت هایی که تفکرات نامتعارفی داشتن نگاه کنم.البته اینطور هم نبود که کاملا درک کنم تمامی شخصیت هارو اما متفاوت بودنشون آزار دهنده نبود. قطعا از مهم ترین کتاب هایی بوده که خوندم چون دریچه ی جدیدی از پذیرش لغزش های انسانی و رفتار ها و عقاید غیر قابل درک برای من به روم باز کرد.

4

از اون دسته کتابهاییه که یه سری جملات خاص و عمیق و گیرا توش وجود داره. از طرفی هم یه جاهاییش در نگاه اول (و چه بسا دوم و سوم) نامفهوم بنظر میرسه اما باید دربارشون فکرکرد. در کل بنظرم کتابیه که یک نفر اهل فن باید تحلیلش کنه تا خوب واسه آدم جا بیفته.

1

در آغاز جوانی این کتاب و بازی اتواستاپ اثر زیادی روم گذاشته بود ولی الان بعد از نزدیک به دو دهه اصلا نتونستم به نیمه برسونم. به نظرم سطحی و حوصله سر بر اومد. اینکه پر از جملات سنگین و مثلا فلسفی باشه باعث عمق متن نمیشه. در این صورت می شد با جمع کردن جملاتی از فلاسفه یک رمان نوشت نکته در اینه که رمان بتونه اون مفاهیم فلسفی رو در قالب دراماتیک طرح کنه.

5

شخصیت پردازی به قدری دقیق و با ظرافت انجام شده که می شود مانند تکه چوبی با امواج نوشته ها بالا و پایین شد و با هر جمله خود را جای شخصیت قرار داد... جالب اینکه نویسنده خواننده رو مجبور به تفکر راجع به موضوعاتی میکنه که برای شخصیتهای رمان مهم هستن بنظرم کتابیه که باید چندبار خونده بشه

4

بشدت خوشحالم از اینکه به صحبت یکی از دوستانم گوش دادم و این کتاب رو مطالعه کردم. در هم گره خوردن کاراکترهای داستان کمی من رو اذیت کرد شاید بع این خاطر که خیلی آرام آرام و با وقفه های طولانی کتاب را خوندم. ولی فصل اولش رو بارها خوندم. همونی که داره راجع به معیار سبک بودن و سنگین بودن توضیح میده. اینکه چه کسی میتونه مشخص کنه سیاه بد است یا سفید...

2

اصلا آدمو جذب نمیکنه و خیلی سخته خوندنش

نمایش 138 نقد دیگر
4
(561)
پربار 🌳 (9)
41,000
تومان
%30
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو
٪30
بار هستی
بار هستی
میلان کوندرا

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
بار هستی
میلان کوندرا
نشر قطره
4
(561)
پربار 🌳 (9)
41,000
تومان