انسانها برای پیشرفت و تعالی به یکدیگر نیاز دارند و این مسئله در انجام کوچکترین فعالیتهای روزمره انسان نقش مهمی ایفا میکند. اما افراد بسیاری از قرار گرفتن در موقعیتهای پیشبینی نشده بیزار هستند. افراد کمرو در این شرایط معذب میشوند و نمیدانند یک مکالمه ساده را چگونه آغاز کنند یا ادامه دهند. هنر گفتوگو مختص به شغل یا طبقهای خاص از افراد جامعه نیست. زیرا این هنر در تمام موقعیتهای اجتماعی میتواند شما را به یک فرد به یادماندنی در ذهن مخاطب بدل کند. چه در یک موقعیت ساده مانند صرف شام در یک رستوران چه در انجام مذاکرات مهم در یک شرکت بینالمللی.
دبرا فاین کتاب پرفروش و محبوب «هنر گفتوگو» را با شرح مختصری از زندگی خود آغاز میکند. او قصد ارائهی زندگینامهی خود را در این کتاب نداشته است بلکه هدف اصلی او ارائهی یک مثال باورپذیر و حقیقی برای خوانندگان است. او خود فردی خجالتی، کمرو و درونگرا بوده است اما اکنون به یک سخنران برجسته در سطح بینالملل تبدیل شده است. به همین علت تجربهی او برای بسیاری از خوانندگان و مخاطبین ملموس و قابل همذات پنداری به نظر میرسد.
او این کتاب را در 15 فصل به نگارش درآورده است و در هر بخش به یک نکته مهم برای برقراری ارتباط در یک موقعیت خاص اشاره میکند. افرادی بسیاری معتقدند هنر گفتوگو و برقراری ارتباط یک استعداد خدادادی است و این موهبت تنها به برخی از افراد داده شده است. دبرا فاین در این کتاب میکوشد این تفکر را اصلاح کند و در مقابل روشهایی برای غلبه بر کمرویی و آداب گوش کردن، برقراری ارتباط در شرایط مختلف را به مخاطب بیاموزد. او معتقد است روشهای قدیمی دیگر پاسخگوی ارتباطات پیچییدهی دنیای امروز نیست. اولین قدم برای حرفهای شدن در این مسیر سرمایهگذاری بر آن است.
گفت گو و برقراری ارتباط یکی از ملزومات زندگی انسان است و از زمانهای گذشته با انسان بوده است. بنابراین نمیتوان از آن فرار کرد. بلکه باید با آن روبهرو شد. اگر شما از رویدادهای اجتماعی یا مهمانیها در هراسید، به محض شروع مکالمه با یک فرد غریبه سریعا به دنبال پایان دادن به آن هستید، از شرکت در جلسات و گردهماییهای کاری گریزانید و یا فردی درونگرا هستید اما برای انجام وظایف کاری به برقراری ارتباط و گفتگوی موثر با دیگران نیاز دارید این کتاب برای شما نوشته شده است. کتاب «هنر گفتوگو: چگونه بتوانیم در هر موقعیتی سر صحبت را باز کنیم» با ترجمه مرجان مهدی پور با 188 صفحه توسط نشر قطره به بازار عرضه شده است.
دبرا فاین سخنران شناخته شدهی بینالمللی در سال 1950در ایالات متحده به دنیا آمد. او اکنون یکی از برجستهترین مدرسان خود پروری و انگیزشی به مردم در سراسر دنیا است. او در دوران نوجوانی و جوانی فردی با اعتماد به نفس کم و خجالتی بود. اضافه وزن همیشگیاش مزید بر علت بود تا او همواره از جمع دوستانش کنارهگیری کند. به همین دلیل به دنیای کتابها پناه برد و بهترین دوستانش را کتابهایش تشکیل میدادند.
این حس تنهایی و انزوا در دوران بزرگسالی نیز با او باقی ماند. به همین دلیل او تصمیم گرفت مهندسی را انتخاب نماید. زیرا دروس مهندسی بیشتر به مسائل فنی میپردازد و مانند رشتههای علوم انسانی گفتگو محور نیستند. او با انتخاب رشته مهندسی در توضیحات مسائل فنی و ارائه مباحث پیچیده در کنفرانسها مشکلی نداشت. اما همچنان از عدم برقراری ارتباط رنج میبرد. او در گردهماییها نمیتوانست با همکاران خود ارتباطی جز صحبت کردن در مورد مسائل کاری برقرار کند.
او مدتی از کار کناره گرفت و در همین دوران از همسرش جدا شد. بیست و سه کیلو کاهش وزن قدرت او را در ایجاد تغییر نشان میداد. او اکنون در آستانه چهل سالگی بود و باید روابط خود را با دیگران گسترش میداد. او با اصرار یکی از دوستانش تصمیم گرفت برای اولین سر صحبت را با یک غریبه در یک مکان عمومی باز کند. او پس از این تجربه دریافت قدرت برقراری ارتباط به او اعتماد به نفس بیشتری میبخشد و ابزاری قدرتمند برای پیدا کردن انسانهای جذاب و گسترش دایرهی دوستانش است.
دبرا فاین پس از یادگیری اصول برقراری ارتباط و بهبود مهارتهای اجتماعی خود تصمیم گرفت دانستههای و تجربیات خود را به دیگران بیاموزد. او فعالیت خود را با تاسیس شرکت تحت عنوان FINE Art of Small Talk در دنور آغاز کرد. دبرا فاین در این موسسه به افراد و شرکتها در مورد گسترش روابط تجاری، کسب توافقات مشاوره میدهد. دبرا فاین یکی از اعضای «انجمن ملی سخنرانان» آمریکاست وبری برگزاری کارگاههای آموزشی به سراسر جهان سفر کرده است.
او پس از شروع کار خود در زمینه مشاوره و سخنرانی، نگارش کتاب خود را با همین موضوع تحت عنوان «هنر گفتوگو : چگونه بتوانیم در هر موقعیتی سر صحبت را باز کنیم» آغاز کرد. این کتاب خیلی زود به یکی از کتابهای پرفروش در آمریکا تبدیل شد. او علاوه بر این کتاب، مجموعه کتابهایی با موضوع گفتگوهای مهم و ضروری را به رشته تحریر درآورده است.
ما نیمی از ضرورتهای برقرار کردن مکالمهای خوب را معرفی کردیم: چه طور سررشتهی کلام را به دست بگیریم. و بتوانیم به آن دوام ببخشیم. شما میدانید چه چیزهایی در پیشبرد این کار موثر است و کدام ها نیست. به هر حال» هیچ کدام از اینها تضمینی برای موفقیت نیست. یک مکالمهی خوب بر دو پایه استوار است: صحبت کردن و گوش دادن. پژوهشهای علمی نشان داده است که یک فرد میتواند در هر دقیقه ۳۰۰ کلمه را بشنود. اما از سوی دیگر اغلب ما میتوانیم فقط ۱۵۰تا۲0۰ کلمه در دقیقه تولید کنیم.
مشکل این است که ظرفیت پردازش اطلاعات فرد بیش از ظرفیت ابراز این مقدار اطلاعات در زمانی مشابه است. خوب پس با این ظرفیت اضافه چه باید کرد؟ باید از آن استفادهای درخور کرد. ما با این اضافهی توان» ناخودآگاه به مکالمات دیگران گوش میدهیم. به فکر این میافتیم که برای شام شب چه درست کنیم. ذهنمان میرود سراغ موضوعات شخصیمان... و ناگهان میبینیم کلی از فضای مکالمه دور شدهایم و نکتهی مهمی از دستمان رفته است.
کارل راجر روانشناس, گفته است«بزرگترین مانع بر سر راه مکالمه، ناتوانی فرد در هوشمندانه گوش دادن است.» روانکاو معروف دکتر ان اپلباوم. دربارهی منبع امرارمعاش خود میگوید:«تصویر فردی که در بیابانی فریاد میزند تجسم تنهایی است؛ و تجسم رسیدن به مرزجنون از تصور اینکه صدای فرد به گوش هیچکس نمیرسد. نیاز و تمنای ما برای تأیید گرفتن چنان اهمیتی دارد که کسی که خوب گوش فرادادن را بلد باشد در مقابل پاداش میگیرد. به طور مثال، یک روانکاو با گوش دادن و واکنش نشان دادن مراجع خود را تصدیق میکند و از این راه پول درمیآورد.»
آیا تا به حال شده که کسی شما را به نهار دعوت کرده باشد فقط برای اینکه به حرفهایش گوش بدهید. شاید حتی لازم نشده باشد که یک کلمه همصحبت کنید. شما فقط طرف مقابل را تأیید میکنید. یا تنها چند کلمه از سرهمدردی می زنید. یا سری تکان می دهید. و فقط گوش می دهید. آن فرد بعد از این که حرف هایش را زد احساس بهتری پیدا می کند و از شما به خاطر چنین گفت وگویی تشکر می کند.