کتاب 35 کیلو امیدواری نشر افق

از اون دسته از کتابایی بود که واقعا آدم رو به سمت خودش میکشوند و یه وقتایی نویسنده از طرف شخصیت داستان، به طور مستقیم با مخاطب حرف میزد خیلی جذاب بود.... در واقع داستان داشت حقیقت تلخی رو میگفت که در بین بچه های کشور ما هم چنین چیزی دیده میشه و خیلی وقتا پدر و مادر ها به استعداد های واقعی بچه هاشون اهمیتی نمیدن، نمونش هم مثلا بچه استعدادی در علوم تجربی و رشته پزشکی نداره اما به اجبار خانواده باید فشار استرس کنکور پزشکی رو روی دوش خودش بکشه و یا در خییلی از رشته های دیگه.....

این کتاب برای کسب تجربه‌ی خوندن کتاب با موضوعات روزمره خیلی عالیه. برخلاف خیلی از کتاب‌های مشابه با این موضوعات، نویسنده خیلی خوب داره ما رو با فضای درون و بیرون شخصیت اصلی آشنا میکنه. هم چنین کتاب کم حجمی هست چون نویسنده بهترین حرف‌هارو در بهترین جاها استفاده میکنه. شاید خوندن این کتاب واقعا برای همه‌ی سنین مناسب باشه و به نظر من اصلا بچگانه نیست. اگر از این کتاب خوشتون اومد پیشنهاد میکنم کتاب "فعلا خوبم" از گری دی.اشمیت و ترجمه‌ی نشر پیدایش بخونید. مطمئنا خوشتون میاد?

silA sth

۱۴۰۳-۰۸-۱۲

5

یه داستان کوتاه انگیزه بخش از یه بچه‌ی نابغه⚙️ بچه‌ای که بخاطر دوست نداشتن مدرسه و سازگار نبودن با محیط آموزشی «کودن» خطاب میشه جامعه‌ای که فقط به هوش ریاضی اهمیت میده و بقیه هوش ها رو به حساب نمیاره… گرگوری یه نابغه‌ست، نابغه‌ای که کارش خلق کردنه🪛 این کتاب و داستان کوتاه برای درک هرچند کمه افرادی مثل گرگوریه بچه‌هایی که بخاطر متفاوت بودنشون نادیده گرفته میشن💔 بخونید و لذت ببرید از این درک جدید از دنیای یه انسان خاص💡

کتابهای انا‌گاوالدا جز بهترینها هستند نور روان موضوعی عام اما دیدگاهی زیبا و‌در عین حال نزدیک به درون همه ما. به همین خاطره که حس همذات پنداری در ما ایجاد میکنه و این کتاب نمونه بارز اکثریت ماهاست که از کودکی قرار بوده دکتر یا مهندس بشیم و اون علاقه و استعداد زیر خروارها سرزنش مدفون شده. کتابهای این نویسنده همه ارزش خوندن دارند مخصوصا این کتاب که کلا نیم ساعت هم وقت نمیگیره

داستان کوتاه و جذاب بود . تصویر سازی برای. چنین داستانهایی بسیار زیبا است. . همیشه خواننده خودش را جای راوی داستان میگذاره و تجربه حالات و احساسات شخص اول داستان را میگیره . نوشته ها خیلی مشابه. نوشتهای النا فرانته نویسنده کتاب دوست نابغه من بود . چنینین داستانهایی مخاطب را با خودشون میکشن ولی احساس میکنمد چنین داستانی طولانی تر در حد. رمان باید نگارش بشه .dbj

این کتاب روایت زندگی خیلی از کودکان و نوجوانان دنیا هست که پدر و مادر صرفا بچه‌ را مانند یک ربات می بینند تا در سال های تحصیل موفق و نابغه و شادمان باشد. اما موضوع این هست که کودک جدا از فراهم سازی شرایط تحصیل نیاز به عشق و محبت دارد! ممنون از واقع بینی نویسنده!

بعد از مطالعه کتاب شاید بتوان درک کرد که قرار نیست حتما همه آموزش رسمی داشته باشند بعضی ها با دستهایشان فکر می کنند

...کتاب روخیلی خیلی زیاددوست داشتم: کوتاه ومختصروساده ولی عمیق،منوبه پنجاه پنج سال قبل بردوقتی برای اولین باربه مدرسه رفتم وتازمانی که درس میخواندم این احساس بامن بود...

چقدر حیف که زود تموم شد... بسیار زیبا و تاثیر گذار من هم همراه گرگوری اشک ریختم... چقدر قشنگ موفقیت و حس کرد و چه پایان خوبی داشت.

با این کتاب می‌تونین ببینین موفق نبودن در مدرسه چطور تمام ابعاد زندگی یک کودک رو تحت تاثیر قرار می‌ده. خیلی باهاش همدلی داشتم و دشوار بودن زندگیش رو درک می‌کردم.