تلخون را به حمام بردند، سر و برش را شستند، عطر و گلاب به سر و رویش زدند، یک دست لباس سیاه پوشانیدند و پیش مادر آن آقای جوان گمشده آوردند. مادر سخت غمگین مینمود، دل به صحبت تلخون سپرد و او را خوشآیند یافت. کنیزان دیگر حسد بردند که دیرآمده، زود صاحب مقام شد. اما تلخون باز هم نگاه میکرد. هیچ اهمیت نمیداد که ندیم مادر آن آقا باشد یا کنیز مطبخی...
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 158.۷۵ کیلوبایت |
مدت زمان | ۰۲:۴۸:۰۸ |
نویسنده | صمد بهرنگی |
راوی | شهره روحی |
ناشر | انتشارات کتابسرای نیک |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۳/۰۸/۱۶ |
قیمت ارزی | 3 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |