کتاب جاده نشر روزگار

این رمانِ هولناک (و این تنها واژه مناسب برای توصیف آن است) در مورد مردی بدون نام و پسر نحیف‌اش که احتمالا حدود ده سال سن دارد می‌باشد. و عشقی که مرد به پسرش می‌ورزد، عشقی به وسعت و شدت اندوهش، که می‌تواند خوانندگان اثرِ قبلی مک‌کارتی را شگفت زده کند. عقاید اسرارآمیز مک‌کارتی در مورد نوع بشر، جای چندانی برای عشق باقی نمی‌گذارد. در حقیقت بزرگ‌ترین عشق موجود در آثار وی در رمان گذرگاه بین بیلی پرهم و یک گرگ بوجود آمده است. اما در این اثر، عشقِ پدری مستأصل به پسر مریض احوالش بالاتر از جملگی اینها قرار می‌گیرد.