کتاب صوتی پزشک قانونی نشر استودیو نوار

قتلی رخ‌داده است و باید به دنبال قاتل باشیم. ماجرا زمانی هیجان‌انگیز می‌شود که یکی از مقتولان زنده باشد.

ژانر ترس و جنایی یکی از ژانرهای پرطرف‌دار است که در آن خواننده با جریان هولناک کتاب همراه می‌شود. باشگاه قتل زنان از جمله سری رمان‌های جنایی و ترسناک است که در هرکدام از رمان‌های آن یک ماجرای قتل رخ‌داده که زنان ماجرای داستان را پیش می‌برند. اگر از دوستداران این ژانر ادبی هستید، این کتاب را از دست ندهید.

درباره‌ي کتاب صوتی پزشک قانونی

کتاب پزشک قانونی، داستان رازآلود و خطرناک قتلی را به تصویر می‌کشد که از قاتل و هدف از قتل خبری نیست. چند جسد را به سردخانه‌ی پزشکی قانونی می‌آورند و پزشک آنجا یعنی آقای کلر شروع به کار می‌کند که متوجه می‌شود صدایی از یکی از کابینت‌ها می‌آید. یکی از اجساد در یخچال‌ها زنده بود. زنی که بدنش از خون پوشیده شده بود و از درد و سرما ناله می‌کرد. بعد هوشیاری کامل آن زن میلیونر داستان را این‌گونه روایت می‌کند که در اتاق یکی از هتل‌های گران با مردی که به قتل رسیده تنها بوده که چند تن به آن‌ها سوءقصد می‌کنند. او که از دلیل آن‌ها برای اقدام به قتل بی‌خبر است، از پلیس می‌خواهد آن چند نفر را پیدا کند. اما سوال بعدی بعد از دلیل قتل این است که بعد از حادثه چطور شده که این زن جان سالم به سر برده است.

کتاب‌های باشگاه قتل زنان، در بین پرفروش‌های نیویورک تایمز رتبه‌ی اول را دارد و جیمز پترسون نویسنده‌ی این سری از کتاب‌های جنایی، پرفروش‌ترین نویسنده‌ی جهان است. با شروع این کتاب شما وارد ماجرایی جذاب و البته مرموز می‌شوید. پس زمانی گوش دادن به کتاب صوتی پزشک قانونی را آغاز کنید که وقت کافی برای شنیدن یک کتاب سه ساعت و پنج دقیقه‌ای را داشته باشید.

درباره‌ي جیمز پترسون، نویسنده‌ی کتاب پزشک قانونی

جیمز پترسون متولد ۲۲ مارچ سال ۱۹۴۷ در نیویورک است. او در کالج منهتن هنر در زبان انگلیسی را خواند و در مقطع کارشناسی از دانشگاه وندربیلت فارغ‌التحصیل شد. جیمز پترسون که به نوشتن رمان‌های تخیلی معروف است، در سال ۲۰۱۶ از طرف مجله‌ي فوربز به عنوان پردرآمدترین نویسنده سال معرفی شد. دارایی او در دهه‌ی اخیر حدود ۷۰۰ میلیون دلار تخمیم زده شده است. او یک نویسنده معمایی و جنایی‌نویس آمریکایی است که به عنوان پرفروش‌ترین و معتبرترین داستان‌سرای جهان شناخته می‌شود. جیمز پترسون در حال حاضر رکورد جهانی گینس را برای جایگاه شماره یک پرفروش‌ترین کتاب نیویورک تایمز در اختیار دارد و بیش از 380 میلیون نسخه از آثارش تاکنون به فروش رفته است.

پترسون اولین شخصی بوده که یک میلیون کتاب الکترونیکی فروخته است. همچنین در سال 2015 جیمز پترسون جایزه ادبیات را از بنیاد ملی کتاب ایالات متحده دریافت کرد و از او به خاطر ایجاد شور کتاب‌خوانی در میان مردم تقدیر شد. او اولین نویسنده‌ای به شمار می‌رود که به طور هم‌زمان در صدر لیست پرفروش‌ترین کتاب‌های بزرگسال و کودک نیویورک تایمز قرار گرفته و همچنین از روی آثار او چندین فیلم سینمایی ساخته شده است. برخی از مهم‌ترین رمان‌های این نویسنده آمریکایی عبارت‌اند از: «مجموعه باشگاه قتل زنان، من، آلکس کراس هستم، سرجوخه وگاس، رزها قرمزند و ... .»

درباره‌ی ترجمه‌ي کتاب صوتی پزشک قانونی

کتاب پزشکی قانونی را مهدی قربانی در سال ۱۳۹۸ به زبان فارسی و به درست‌ترین شکل ممکن ترجمه کرده است. نشر مجید (به سخن) نیز این ترجمه‌ی گیرا را به چاپ رسانیده است. مهدی قربانی، کتاب‌های فراتر از هوشمندی، مبانی آمار، مبانی دوزیمتری و ... را نیز ترجمه کرده است. استودیو نوار در سال ۱۴۰۰ دست به تولید نسخه‌ي صوتی این اثر پرفروش زد و کتاب صوتی پزشک قانونی را با صدای تایماز رضوانی منتشر کرد. برای دانلود نسخه‌ي صوتی کتاب پزشک قانونی می‌توانید از طریق سایت فیدیبو اقدام کنید و یا با نصب اپلیکیشن رایگان فیدیبو این کتاب شنیدنی را همه‌جا و همه‌وقت گوش دهید.

کتاب صوتی پزشکی قانونی برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به دنبال داستان‌های جنایی و پلیسی با درون‌مایه‌ی ترس دارید، کتاب صوتی پزشکی قانونی بهترین انتخاب شما خواهد بود.

در بخشی از کتاب صوتی پزشک قانونی می‌شنویم؛

کلر لباس پزشکی، دستکش‌ها و ماسکش را درآورد و به پرسنلش گفت که برای ناهار بیرون می‌رود و تا یک ساعت دیگر بر می‌گردد. مک بین، بار و کبابی‌ای واقع در پایین خیابان، سمت اداره‌ی پلیس بود که به یاد کاپیتان قهرمان پلیس سان فرانسیسکو که حالا مرده بود، نام‌گذاری شده بود. دخترش سیدنی صاحب بار بود. او متخصص پخت برگر و سیب‌زمینی‌های پنج دلاری بود؛ بار از ساعت دوازده ظهر تا نیمه‌شب پر از کارمندان اداره‌ی پلیس می‌شد. کلر، لیندسی و یوکی مشتریانی بودند که کارت عضویت داشتند. سیندی با این‌که در اداره‌ی پلیس کار نمی‌کرد؛ ولی کارت عضویت داشت. روی کارت نوشته بود. خبرنگار. سیدنی مک بین از کارش راضی بود. بی‌شک یک ربع بعد از تایم ظهر دسته‌ای از مشتریان پشت در صف ایستاده بودند. کلر به آن‌ها ملحق شد و لحظاتی بعد، یوکی به او سلام کرد و دو دوست همدیگر را در آغوش کشیدند. یوکی بعد از یک سال کار داوطلبانه‌ی نظامی و دورکردن انسان‌های شرور، به دفتر دادستان ایالتی برگشته بود. او به‌تازگی پرونده‌ای درمورد سهام‌های ملی و جهانی را ازدست‌داده بود و مشتاق بود با ورود به پرونده‌ی بعدی آن را هم پیگیری کند و کلر شکی نداشت که دوستش در این مورد کار فوق‌العاده‌ای انجام خواهد داد. یوکی گفت: «همه چیز رو درباره‌ی این زن که توی سردخونه از مرگ برگشته بگو»

- می‌تونم بهت بگم. فقط به خاطر این‌که زنده‌اس و هم این‌که سیندی این‌جا نیست. کلر با انگشت یک علامت x روی جیب سینه‌ی ژاکتش کشید تا یوکی قسم بخورد که رازنگه‌دار باشد و به او گفت: «سوژه‌ای که باید بدون نام بمونه؛ عریان زیر بدن عریان یه مرد پیدا شده که شوهرش نبوده. مرد چندتا گلوله به پشتش و یکی هم به بازوش اصابت کرده و چند تا تیر هم به زن شلیک شده. زن به نظر مرده می‌اومده؛ ولی درواقع دچار جمود عضلانی شده بوده»