آزادی از قید هر تعلق به راستی به چه معناست؟ رمان خداحافظ گاری کوپر به دنبال یافتن پاسخ این سوال است. در این کتاب مفاهیم زیادی به چالش کشیده میشوند و تابوهای زیادیرا میشکنند. خداحافظ گری کوپر نوشتهای متعلق به سبک پستمدرن است.
رومن گاری در ۸ می سال ۱۹۱۴ در شهر ویلنا ( ویلنیوس) واقع در لیتوانی و در خانوادهای یهودی دیده به جهان گشود. او در سال ۱۹۲۸ و در سن چهارده سالگی به همراه مادرش به فرانسه رفت و در آنجا ماندگار شد. تحصیلات متوسطهاش را در شهر نیس گذراند و برای دانشگاه به پاریس رفت. او توانست مدرک دکترای خود را در رشته حقوق بگیرد. هنگامیکه ۲۴ ساله بود جنگ جهانی دوم آغاز شد. رومن نیز به نیروی هوایی فرانسه پیوست. با سقوط پاریس به دست نازیها او در ژوئن سال ۱۹۴۰ به لندن آمد و به دولت فرانسه آزاد به رهبری شارل دوگل ملحق شد. رومن در عملیات آزادسازی فرانسه که به عملیات نورماندی معروف است شرکت داشت و پس از بازپسگیری پاریس در سال ۱۹۴۴ نشان لژیون دونور را گرفت. او در سال ۱۹۴۵ به خدمت وزارت خارجه فرانسه درآمد و در سال ۱۹۵۲ تا چهار سال پس از آن سخنگوی سازمان ملل شد و ماموریتهای دیپلماتیک خود را تا سال ۱۹۶۱ ادامه داد. پس از آن به مدت شش سال به جهانگردی پرداخت. رومن در چهل و هشت سالگی و برای بار دوم با جین سیبرگ هنرپیشه آمریکایی ازدواج کرد و ۸ سال بعد از او طلاق گرفت.
رومن در دوم دسامبر سال ۱۹۸۰ و در سن ۶۶ سالگی و با شلیک گلوله به زندگی خود پایان داد و در پاریس به آرامش ابدی دست یاف.
رومن به ادبیات نیز علاقه زیادی داشت. اولین جایزه ادبی خود را در سی و یک سالگی و بابت نوشتن کتاب تعلیم و تربیت اروپایی کسب کرد. اثر ریشههای آسمان او در سال ۱۹۵۶ جایزه گنکور را برد. از رومن گاری بیش از ۳۰ کتاب و نمایشنامه به جا مانده است. رومن بسیاری از داستانهای خود را با نام مستعار مینوشت. به عنوان مثال چند ماه پس از مرگ او معلوم شد که رومن، تعدادی از رمانهای خود را با نام مستعار آژار منتشر کرده است. او با همین نام مستعار توانست در سال ۱۹۷۵ دوباره جایزه ادبی گنکور را به دست آورد. این جایزه تنها یکبار به نویسندگان داده میشود!
از دیگر آثار شناخته شده رومن گاری میتوان به بادبادکها، سگ سفید، شاه سلیمان، ستاره باز و شب آرام خواهد بود اشاره کرد.
کتاب خداحافظ گری کوپر در فضای جنگ ویتنام اتفاق میافتد. جنگ ویتنام به عنوان یکی از طولانیترین نبردهای قرن بیستم ایالات متحده آمریکا شناخته میشود. هزاران تن از سربازان آمریکایی در این جنگ بیسرانجام جان خود را از دست میدهند. طولانی شدن این جنگ و استفاده از برخی مواد ممنوعه سبب میشود که افکار عمومی آمریکاییها خواهان پایان یافتن این جنگ باشد. دانشگاههای امریکا صحنه اعتراضات فراوان بابت تداوم این جنگ است و بسیاری از جوانان برای نرفتن به خدمت سربازی متواری میشوند.
قهرمان این داستان نیز جوانی ۲۱ ساله به نام لنی است. لنی تصمیم میگیرد برای فرار از سربازی و نرفتن به ویتنام از امریکا فرار کند و به سوئیس برود. لنی پدر خود را در یکی از جنگهای آمریکا از دست داده است به همین خاطر از جنگ انزجار دارد. او عاشق اسکیسواری است و کوهستانهای سوئیس به توریستها کار با اسکی را یاد میدهد. در این داستان با دردها و رنجهای این جوان مهاجر آشنا میشویم خداحافظ گاری کوپر شخصیتهای دیگری نیز دارد. لنی در این داستان به خانه دوستش باگ مورن آمده است. در این خانه جوانانی با عقاید گوناگون و بنابر دلایل متفاوت در کنار یکدیگر جمع شدهاند و روزگار خود را با تنگدستی، ترس از پلیس و تهدید مردم محلی میگذرانند. این کتاب طنز تلخ و عمیقی دارد و در خلال داستان، بحثهای فراوانی درباره موضوعات مختلف میان شخصیتهای آن در میگیرد.
شخصیتهای این داستان ممکن است که هنگام قرار گرفتن در تنگنا به کارهای غیراخلاقی نیز دست بزنند. آنها میگویند که در ارتفاعات اخلاقی عمل میکنند اما در شهر چارهای جز همرنگ جماعت شدن و حقه زدن ندارند.
با وجود طنز تلخ این کتاب میتوان گفت که لنی هنوز امید اندکی دارد. نگهداشتن عکس گاری کوپر توسط او بیانکننده همین باور است. کوپر در این داستان، جنگ را به چالش میکشد و آن را زیر سوال میبرد.
شاید لازم باشد بدانید که رومن گاری این کتاب را ابتدائا به زبان انگلیسی نوشت و سپس آن را به فرانسوی نیز منتشر کرد. شش سال پس از چاپ این کتاب، سروش حبیبی آن را به زبان فارسی ترجمه کرد و نشر نیلوفر آن را به چاپ رساند. خرید کتاب صوتی خداحافظ گری کوپر به همه علاقهمندان به ادبیات ضدجنگ و طرفداران گونه ادبی پست مدرن توصیه میشود.
خرید کتاب خداحافظ گری کوپر برای علاقهمندان به طنزهای سیاسی و اجتماعی نیز مناسب است.
وکیل برای لنی از آمریکا حرف می زد. از آنهایی بود که آن را خوب می شناسند. چون هیچ وقت آنجا نرفته اند. آمریکا کشوری است که آدم ندیده می شناسد. چون از بای بسم اله تا تای تمتش صادر شدنی است. در تمام فروشگاهها می شود پیدایش کرد. لنی گفت درست است. از اصول معتبر زندگی لنی یکی این بود که هر وقت با چیزی مخالف بود بگوید موافقم. چون کسانی که
عقاید احمقانه شان را ابراز می کنند اغلب بسیار حساسند. هر قدر عقاید کسی احمقانه تر باشد کمتر باید با او مخالفت کرد. باگ می گفت حماقت بزرگترین نیروی روحانی تمام تاریخ بشرست. می گفت باید در برابر آن سر تعظیم فرود آورد. چون همه جور معجزه ای از آن ساخته است.
« حال جوانان آمریکایی هم سن شما را که از ماتریالیسم کشورشان فرار می کنند خوب حس
می کنم. نسل شما نسل برباد رفته ایست.»
باگ مورن می گفت: همه نسلها نسل برباد رفته اند. اصلاً علامت یک نسل همین است که برباد رفته است. وقتی آدم این را احساس نکند پیداست که کارش پاک خراب است. نسلهایی که برباد رفتگی خود را حس نمی کنند در گه خفه شده اند. فرزندان من ما به کلی درمانده ایم. وقتی می گویم به کلی تعارف نمی کنم. به کلی کارمان خراب است. و این علامت آنست که هنوز آتشی در ما هست و می توان امیدی داشت.
لنی همچنانکه سرش به قلیه اش گرم بود گفت:« Sir Yes !»
شما باید آمریکا را از صدر تا ذیل از نو بسازید. بنابراین طبیعی است که بعضی مثل شما از ترس بار این مسوّولیت فرار کنند. طوری که من شما را نیم یخزده روی گراند مولاس پیدا کنم. اما شما عاقبت روزی به آمریکا باز خواهید گشت و خود را وقف این تلاش خواهید کرد.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 404.۲۸ مگابایت |
مدت زمان | ۰۹:۴۱:۴۰ |
نویسنده | رومن گاری |
مترجم | گروه مترجمان |
راوی |