فضاسازی و توصیفات جزئی و دقیق؛ ویژگی نثر «رومن گاری» است. او میداند چطور یک قصهی تلخ را در قالب طنز روایت کند و با نگاه و زبان آغشته به شوخطبعی موضوعات و پدیدههای خشن را در رمان و داستانهای کوتاهش روایت کند. کتاب «قلابی» مجموعهای از داستانهای کوتاه «رومن گاری» است که با موضوعات مرتبط به روابط انسانی آنها را خلق کرده است.
کتاب «قلابی» Une page d'histoire et autres nouvelles اثر «رومن گاری» سال منتشر شده است. این اثر شامل پنج داستان «قدرت و شرافت»، «برگی از تاریخ»، «زمینیها»، «عود» و «قلابی» است که مناسب علاقهمندان به داستان کوتاه است. این اثر از این نویسندهی معروف از ارزش نوشتاری بالایی برخوردار است زیرا توانسته است همچون آثار بلند این نویسنده مسائل و مشکلات پیچیده را بیان کند. این کتاب شال پنج داستان کوتاه است که میتواند لذت خواندن یک اثر بلند را ایجاد کند زیرا نثر و قلم توانای «رومن گاری» در این مجموعه نیز بهوضوح دیده میشود.
«رومن گاری» Romain Gary نویسنده و فیلمنامهنویس اهل فرانسه در 8 ماه مه سال 1914 در یکی از شهرهای لیتوانی به دنیا آمد. او در کودکی با مادرش به فرانسه آمد از همان موقع به کتاب و هنر علاقه داشت. مادرش او را به انجام فعالیتهای ادبی و هنری تشویق میکرد. او در جوانی تحصیل در رشتهی حقوق را آغاز کرد و در نیروی هوایی دورهي آموزش خلبانی گذراند. او در جنگ جهانی دوم حضور داشت و به «نیروهای آزاد فرانسه» پیوست. در آن زمان نازیها فرانسه را اشغال کرده بودند و این نویسنده که بهعنوان خلبان جنگ آمادهی فعالیت بود به انگلستان رفت. او طی سالهای جنگ در برابر نفوذ دشمنان ایستادگی کرد و موفق به دریافت نشان لژیون دونور از «ژنرال دوگول»، از رئیسجمهوران فرانسه شد.
«رومن گاری» پس از جنگ وارد عرصهی سیاست شد و مدتی را در هیئت نمایندگان فرانسوی سازمان ملل ابتدا در نیویورک و بعد در لندن مشغول به کار شد. او از اواسط قرن بیستم از سیاست نیز دور شد و زندگیاش را وقف نویسندگی کرد. او اولین اثرش بانام «ریشههای بهشتی» را سال 1956 منتشر کرد که بندهی جایزهی گنکور، بهعنوان بهترین کتاب داستانی شد. «رومن گاری» آثارش را بانامهای مستعار «فوسکو سینی بالدی» و «امیل آژار» نیز منتشر میکرد و در حال حاضر بهعنوان یکی از نویسندگان معروف فرانسه شناخته شده است. او پس از مرگ همسرش در تاریخ 2 دسامبر سال 1980 به زندگیاش پایان داد و اینچنین نوشت: «به خاطر همسرم نبود. دیگر کاری نداشتم... واقعاً به من خوش گذشت، متشکرم و خداحافظ!»
«رومن گاری» نویسندهی اهل فرانسه کتابهای متعددی نوشته است که معروفترین آن رمان «خداحافظ گاری کوپر» است. این رمان سال 1969 منتشر شد و آن را «سروش حبیبی» به زبان فارسی ترجمه کرده است. داستان این کتاب حول محور شخصیتی به نام «لنی» است و در آن دههی شصت میلادی جامعهی آمریکا شرح داده میشود. «رومن گاری» آثار معروف و پرفروش دیگری ازجمله «پرندگان میروند در پرو بمیرند»، «اوضاع در ارتفاعات کلیمانجارو روبهراه است» و «مرگ و چند داستان دیگر» هم دارد که با ترجمهی «سمیه نوروزی» منتشر شدهاند. نسخهی الکترونیک آثار «رومن گاری» در سایت و اپلیکیشن فیدیبو برای خرید و دانلود موجود است.
شمع چروکخورده به پت پت میافتد. پشتبندش شعله غرق میشود توی حوض کوچکی از چربی. بعد روشنایی روز آرامآرام میآید تو. از لای میلهها سر میخورد، طول دیوار را طی میکند و آن گوشهگیر میافتد. چمباتمه میزند و نگاه میکند. زونار بهش لبخند میزند و روز جوابش را میدهد: یک روشنایی صورتی و خجالتی که بهزور دیده میشود.
مرد مقدونیهای همانطور که سرش لای شانههایش فرو رفته، خرناسی میکشد: همه لای هم چپیدهاند. بلکه گرمتر شوند. حالا دیگر هوا آنقدر روشن شده که شعارهای روی دیوار را بشود خواند. زونار هر روز صبح دوباره میخواندشان: چیزی نیستند جز خشم و نفرتی که خون آدم را به جوش میآورند. درود بر تو ای انسان، ای طلایه دار جاودان خویش! زدراوکو آندریچ، دانشجوی ادبیات دانشگاه بلگراد. انسان چیزی نیست جز اضطراب آینده: یک روز خواهد آمد. پاول پائولویچ. دانشجوی حقوق از سارایوو. کنارش جملهی معروفی از هانری میشو شاعر فرانسوی دربارهی همین موضوع نوشته شده: آنکه هزاران سال پیش با شنیدن فریادهای نفرت و حقارت، لرزه بر اندامش افتاد و همچنان راهش، را ادامه داد. اکنون با خردهسنگی سکندری میخورد. بالاتر، دست خط دیگری دیوار را کنده بود:
میهنپرستان یوگسلاو، طراحان ایدههای شرافتمندانه، امروز صبح توسط آلمانیها به رگبار بسته شدند.
ولی به نظر زونار تنها کار آلمانیها این بوده که پستهای نگهبانی را محکمتر کنند، کمی نورافکنها را دورتر ببرند و آثار پیشگامان مشهور آنها را دنبال کنند. فقط همین. او هم بهنوبهی خود نتیجهی افکارش را با یک جمله به شعارهای روی دیوار اضافه کرده: این است کسبوکار بشر: تاریخی بینهایت کثیف که کوس بدنامی تمامی انسانها در آن نواخته میشود. دیوار بهمراتب محکمتر از خود او بود: وقتی آدم به اینجور دیوارها میرسد: دلش میخواهد بشاشد. قبل از آنکه در مخفی گاههای جنبش چریکی، هوادار تیتو شود، در بلگراد روزنامهنگاری میکرد، زن داشت و سه بچه. در این شش هفتهی پایانی زندگیاش دیگر کلافه شده از اینکه یک رمان پلیسی هم برای خواندن ندارد تا قوت قلبی پیدا کند.
مرد مقدونیهای مثل حیوانی زخمی، از لای شانههایش زوزه میکشد. زونار فکر میکند حتماً دارد خواب خوبی میبیند. دستهایش را میگیرد و بدجور تکانش میدهد. مردی که خوابیده یکهو بیدار میشود و زیر لب من ومنی میکند.
«دوباره آومده زبونشو برام درآورده؛ اینجوری...»
زباندراز و ورمکردهاش را درمیآورد. با پوستی مثل گوسفند، موها و ریش و پشمی درهم. گردنی شبیه گاو نر و دستهایی بسیار بزرگ، شده مثل یکجور هیولای افسانهای که نتوانسته در دنیای واقعی پیروز شود. مرد مقدونیهای «سیاسی» نیست: یک پیرزن را مثل آب خوردن کشته. به خاطر عقیدهاش هم نبوده: فقط برای دزدی. رویهمرفته آدم شجاعی نشان میدهد.
«عجیبه که هميشه زبونشو نشونت میده...»
«چیز عجیبی نیست، چون خفهش کردم.»
«آهان! جالبه.»
خمیازه میکشد.
نگاهش را میاندازد به در. حس میکند کسی توی راهرو قدم میزند. جلو میآید. به نظرش عصبانی هم هست.
«یه دست بازی کنیم؟»
مرد مقدونیهای لبخند میزند: میداند که نمیبازد. از وقتی اینجا هستند. زونار حتا یکبار هم نتوانسته ببردش. زونار فکر میکند شاید بدن او گرمتر باشد. یک بازی قدیمی در همه جای دنیا: شپشهایت را میشماری؛ اگر بيشتر از همبازیات بود. برندهای. شروع میکنند به جوریدن.
کتاب «قلابی» اثر «رومن گاری» را «سمیه نوروزی» به فارسی ترجمه کرده و آن را «نشر چشمه» سال 1389 منتشر کرده است. نسخهی الکترونیک این اثر در این صفحه از فیدیبو برای خرید و دانلود موجود است. «سمیه نوروزی» مترجم این اثر متولد سال 1356 است و تحصیلاتش را در رشتهی زبان و ادبیات فرانسه به سرانجام رسانده است. او از اوایل دههی هشتاد پا به عرصهی ترجمهی آثار بینالملل گذاشت و در این سالها با ناشرین مختلف همکاری داشت. از ترجمههای دیگر این مترجم میتوان به کتابهای «معرکه» اثر «فردینان سلین»، «مرد خسته» اثر «طاهربن جلون»، «شازده کوچولو» اثر «آنتوان دو سنت اگزوپری» و «سپید دندان» اثر «جک لندن» اشاره کرد که نسخهی الکترونیک همهی آنها در سایت و اپلیکیشن فیدیبو برای خرید و دانلود موجود است.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 717.۵۱ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 104 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۳:۲۸:۰۰ |
نویسنده | رومن گاری |
مترجم | سمیه نوروزی |
ناشر | نشر چشمه |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | une page d'histoire et autres nouvelles |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۳/۰۳/۰۸ |
قیمت ارزی | 4 دلار |
قیمت چاپی | 24,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
این کتاب رو همین نشرِ چشمه با همین ترجمه ذیلِ مجموعهی «پرندگان میروند در پرو میمیرند» چاپ کرده! چرا نشرِ چشمه داره کتابسازی و کلاهبرداری میکنه؟؟؟
متأسفانه داستاناش جذبم نکرد، شاید بخاطر سبک نویسنده باشه، داستانا در مورد دوران جنگه، ترجمه عالی
ادبیات رومن گاری رو دوست دارم، در ژانر جنگ کتاب خواندنی هست
خواهشا کتاب ستاره باز رومن گاری رو هم بذارید..
در ژانر جنگ، از مجموعه داستان های کم نظیره
عالی