در دوم دسامبر ۱۹۸۰، رومن گاری در آپارتمانش واقع در پاریس دراز كشید، شمعی را در شمعدانی هم اندازهی شمعدانهای كنیسهها، پای تختش روشن كرد و سر یك تپانچه كالیبر ۳۸ مارك «اسمیت و وسون» را در دهانش گذاشت. چند ثانیه بعد، زندگی یكی از مشهورترین و پركارترین نویسندگان فرانسه - كه در عین حال یك قهرمان نشان شجاعت گرفته، یك دیپلمات جهاندیده و یك اغواگر بدنام نیز بود - به پایان رسید.
گاری در انتهای حیاتش داستان دیگری را هم برای پس از مرگش برنامه ریزی كرد: یادداشتی پشت جلد یكی از كتابهایش نوشت با عنوان «زندگی و مرگ امیل آژار» كه اعترافی بود درباره ترفندی كه موجب شد او با امضای دروغینِ «امیل آژار» خود را نویسندهای جوان جا بزند و در سال ۱۹۷۵ جایزه گنكور را تصاحب كند. در حالی كه نوزده سال پیش از آن، رومن گاری با نام اصلی خودش این جایزه را دریافت كرده بود. اما با یك شلیك، فرانسه دو نویسنده بزرگش را از دست داد.
«قلابی» مجموعهایست از رومن گاری که پنج داستان دارد. حال و هوای این داستانها کاملاً باهم متفاوتاند؛ طوری که بعد از خواندن این مجموعه حس خواندنِ پنج رمان سنگین به خواننده دست میدهد. مفاهیم عمیق و در عینحال عجیبی که نویسنده سعی کرده به آنها بپردازد، خواننده را با دنیایی خارقالعاده روبهرو میکند.