کتاب کابوس های خنده دار نشر افق

داستان کتاب کابوس‌های خنده‌دار در دوران قاجار اتفاق میوفتد در برهه‌ای که قحطی بزرگ در ایران در حال گسترش است. عطا پسر نوجوان حبیب سلمونی و خانواده‌اش گروه سیاه‌بازی دارند و در بافت سنتی تهران نمایش اجرا می‌کنند. یکی از روزها، مردی سیاهپوش و ناشناس با وعده غذا آنها را وسوسه می‌کند تا چند شب در عمارتش اجرا کنند. این پیشنهاد برای خانواده‌ای که گرفتار فقر و گرسنگی هستند بسیار جذاب است. حبیب سلمونی، ننه عفت، طوطی، نجیبه، بشیر و عطا با اشتیاق راهی عمارتی می‌شوند که به محض ورودشان وحشتی عجیب به سراغ‌شان می‌آید و این تازه آغاز ماجراست...