کتاب راز خدمتکار نشر انتشارات کتاب کوله‌پشتی

معرفی کتاب راز خدمتکار

کتاب راز خدمتکار اثر فریدا مک فادن درست در جایی آغاز می‌شود که رمان قبلی، خدمتکار، به پایان می‌رسد. میلی کالووی، شخصیت اصلی داستان، به همراه، انزو، به دنبال مسیری جدید در زندگی خود است. اما این آرامش دیری نمی‌پاید، چرا که رمان با جمله‌ای کوبنده آغاز می‌شود: امشب مرا می‌کشند. این جمله آغازگر سفری پر از تعلیق و سردرگمی برای خواننده است. هویت گوینده این جمله، زمان بیان آن، و دلیل انتظار او برای مرگ، همگی در هاله‌ای از ابهام قرار دارند. علاوه بر این، هویت قاتل نیز به معمای داستان دامن می‌زند. فریدا مک‌فادن تا پایان رمان، خواننده را در این پرسش‌ها غوطه‌ور نگه می‌دارد. داستان با مرور خاطرات میلی از ماجراهایش در خانه‌ی وینچستر در رمان قبلی آغاز می‌شود. او که تمام پس‌انداز خود را برای تحصیل در کالج خرج کرده، بار دیگر با خطر بی‌خانمانی روبرو شده است. میلی در این میان رابطه‌ای با وکیلی ثروتمند به نام بروک دارد، اما به دلیل رازهای ناگفته‌ی گذشته‌اش، از زندگی مشترک با او امتناع می‌کند. در همین حین، میلی پیشنهادی وسوسه‌انگیز از داگلاس گاریک، مدیر عامل یک شرکت بزرگ، دریافت می‌کند. او قرار است در ازای دستمزدی بالا، چند بار در هفته به پنت‌هاوس مجلل گاریک رفته و خانه را تمیز کند. اما شرط این کار، عدم ورود او به اتاق مهمان است، جایی که وندی، همسر بیمار گاریک، در آن زندگی می‌کند. همانند رمان قبلی، روایت داستان راز خدمتکار بر عهده‌ی میلی است. با این حال، در بخش‌هایی از کتاب، فریدا مک‌فادن خواننده را به درون ذهن وندی می‌برد و روایت را از دیدگاه او نیز به تصویر می‌کشد. اگر شما هم به خواندن داستان و رمان خارجی حوزه رمان جنایی خارجی علاقه دارید حتما به دسته‌بندی رمان جنایی خارجی فیدیبو سر بزنید.

فریدا مک فادن، پزشک و نویسنده پرفروش

 فریدا مک فادن، نویسنده آمریکایی در سال ۱۹۷۴ در ایالت نیویورک متولد شد. او در دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا در رشته‌ی پزشکی تحصیل کرده است. پس از فارغ‌التحصیلی، به عنوان پزشک متخصص در زمینه آسیب‌ها و مشکلات مغزی مشغول به کار شد. او در طول دوران کار خود، به نویسندگی علاقه‌مند شد و اولین رمان خود را در سال ۲۰۰۷ منتشر کرد. فریدا مک فادن در زمینه‌ی طنز پزشکی و رمان‌های دلهره‌آور روانشناختی فعالیت دارد و با آثار خود، مخاطبان زیادی را در سراسر جهان جذب کرده است. او در سال ۲۰۲۳ برای رمان «خدمتکار» برنده جایزه ITW در ژانر ترسناک و هیجان‌انگیز شد.

جهت مشاهده سایر آثار فریدا مک فادن کلیک کنید.

چرا کتاب راز خدمتکار را بخوانیم

راز خدمتکار رمانی پر از پیچ و خم و راز و راز است که خواننده را تا انتهای داستان مجذوب خود می‌کند. مک ‌فادن با ظرافت تمام، لایه‌های مختلف داستان را رو می‌کند و خواننده را در حدس و گمان نگه می‌دارد. شخصیت‌های داستان، به خصوص میلی، به خوبی پرداخت شده‌اند و خواننده به راحتی می‌تواند با آنها همذات‌پنداری کند. مجموعه‌ی سه جلدی خدمتکار داستانی رازآلود و مهیج است. جلد اول این کتاب خدمتکار The Housemaid ، جلد دوم راز خدمتکار (The Housemaid's Secret) ) و جلد سوم آن خدمتکار می‌بیندThe Housemaid Is Watching نام دارد. این مجموعه از عناوین پرفروش نیویورک تایمز، یواس‌اِی تودِی و وال استریت ژورنال بوده و همچنین در سال ۲۰۲۳ برنده‌ی جایزه‌ی ITW در ژانر ترسناک و هیجان‌انگیز شده است. مک ‌فادن با داستان‌سرایی، خواننده را در تار و پود رازها و اتفاقات غیرمنتظره غوطه‌ور می‌کند. از همان ابتدای داستان راز خدمتکار، با جمله‌ای کوبنده، کنجکاوی خواننده را برمی‌انگیزد و او را به دنبال سرنخ‌ها می‌فرستد. پیچ و تاب‌های داستان، ضرب‌آهنگ تند روایت و شخصیت‌های پرداخته‌شده، باعث می‌شوند که نتوانید کتاب را زمین بگذارید. در خلال روایت داستان، مک‌فادن به مسائلی مانند فقر، خشونت خانگی، بیماری‌های روانی و روابط زناشویی نیز می‌پردازد. این موضوعات به ظرافت و بدون شعارزدگی بیان شده‌اند و به خواننده کمک می‌کنند تا دیدگاهی عمیق‌تر نسبت به دنیای اطراف خود پیدا کند.

در بخشی از کتاب راز خدمتکار می‌خوانیم

امشب مرا می‌کشند.

لحظه‌ای رعدوبرق می‌زند و اتاق نشیمنِ کلبۀ کوچکی را روشن می‌کند که شب را آنجا سپری می‌کنم؛ اینجا جایی است که زندگی‌ام به پایان ناگهانی و ناخوشایندش می‌رسد. به‌سختی می‌توانم کف‌پوش‌های چوبی را تشخیص دهم و لحظه‌ای تصور می‌کنم بدنم رویشان ولو شده است و حوضچۀ سرخی از خون به شکل دایره‌های نامنظم، زیرم تشکیل می‌شود و میان چوب‌ها نفوذ می‌کند. چشم‌هایم بازند و به هیچ خیره شده‌ام. دهانم کمی باز مانده و قطره خونی به‌آرامی از چانه‌ام جاری است.

نه. نه. امشب نه.

دوباره که کلبه تاریک می‌شود، کورمال‌کورمال از پناه کاناپه دور می‌شوم. توفان بدی است اما نه آن‌قدر که باعث شود برق قطع شود. نه، کس دیگری مسئول این کار است. کسی که یک زندگی دیگر را گرفته است و انتظار دارد نفر بعدی من باشم. تمام این چیزها با یک تمیزکاری ساده شروع شد و حالا احتمالاً با پاک کردن خونم از کف کلبه به پایان می‌رسد. منتظر درخشش رعدوبرق دیگری می‌مانم تا راه را نشانم دهد، بعد با دقت به‌سمت آشپزخانه می‌روم. نقشه‌ای در ذهنم ندارم، اما آشپزخانه سلاح‌های بالقوه‌ای دارد. مجموعۀ کامل چاقوها آنجاست، به‌جز اینها احتمالاً حتی چنگال‌ هم به درد می‌خورد. با دست خالی‌ بازنده‌ام. با چاقو شاید کمی شانس داشته باشم.

آشپزخانه پنجره‌های بزرگی دارد که در مقایسه با بقیۀ قسمت‌های کلبه نور بیشتری را به داخل می‌آورد. مردمک‌هایم گشاد شده‌اند و برای جذب هرچه بیشتر نور تقلا می‌کنند. به‌سمت پیشخان آشپزخانه تلوتلو می‌خورم، اما بعد از برداشتن سه قدم روی کفپوش لینولئوم، پاهایم سر می‌خورند و محکم زمین می‌خورم و طوری آرنجم بر اثر این سقوط درد می‌گیرد که اشک در چشم‌هایم جمع می‌شود.

هرچند، انصافاً پیش از آن اشک در چشم‌هایم حلقه زده بود.

وقتی تلاش می‌کنم بایستم، متوجه می‌شوم کف آشپزخانه خیس است. دوباره رعدوبرق می‌زند، فوراً به کف دست‌هایم نگاه می‌کنم. هر دویشان سرخ شده‌اند. من روی آب جمع‌شده یا شیری که روی زمین ریخته باشد لیز نخوردم.

روی خون لیز خوردم.

پیشنهادهایی برای دوستداران کتاب راز خدمتکار

اگر شما هم به خواندن رمان جنایی خارجی علاقه دارید پیشنهاد می‌کنیم حتما کتاب‌های زیر را که در فیدیبو در دسترس هستند، مطالعه کنید.

خانه ای که در آن مرده بودم نویسنده یگو هیگاشینو انتشارات قطره

ماجرای ناپدیدشدن استفانی ملر نویسنده ژوئل دیکر انتشارات البرز

قتل در قطار سریع السیر شرق نویسنده آگاتا کریستی انتشارات هرمس