معرفی، خرید و دانلود کتاب صوتی شکار هیولا قسمت سی و یکم

رمان صوتی «شکار هیولا» داستان پرماجرا و پرهیجان زندگی زنی است که پیوسته در حال فرار است. هدف او نجات جان خود و فرزندانش از دست همسر قاتلش است. اما در این گیر و دار خودش هم چندین بار متهم می‌شود و با پیچیده‌تر شدن شرایط مجبور می‌شود که حتی برای نجات خود تلاش کند. حتما خاطرتان هست که در قسمت قبل سریال صوتی «شکار هیولا»، گوئن چشمانش را باز می‌کند و کم‌کم به خاطر می‌آورد که چه اتفاقی برایش افتاده است! مردی با نقاب ملوین، شوکر برقی و ون. او در تمام تنش درد شدیدی حس می‌کند و نمی‌تواند تکان بخورد. در جعبه بسیار کوچکی حبس شده که نمی‌تواند حرکتی بکند. او تلاش می‌کند به دیوار جعبه بکوبد تا صدایی ایجاد کند، اما موفق نمی‌شود. حتی آنقدر دهانش را محکم بسته‌اند که هرچه سعی می‌کند جیغ بزند، نمی‌تواند. سوال اینجاست که آیا ریچل کین قصد دارد که قهرمان رمانش را نجات دهد یا نه؟ از طرفی، لنی هم که ربوده شده بود، خودش را در ماشینی در حال حرکت می‌بیند و کم کم یادش می‌آید چه اتفاقی رخ داده است! او هم به فکر فرار است. به درهای ون نگاهی می‌اندازد اما نمی‌داند که درها بازند یا قفل! او با خودش فکر می‌کند که هیچ چاره‌ای ندارد. خودش را در یک حرکت سریع به سمت درها پرتاب می‌کند و دستگیره را می‌گیرد که ناگهان...