0

آثار احمدرضا احمدی

آثار احمدرضا احمدی

کتاب‌های این لیست

درباره ی آپارتمان، دریا

در سرما به ساختمان رسیدم. آسانسور مثل همیشه خراب بود. جلوی آپارتمان من یک بشقاب غذا بود. نمی‌دانم چه کسی غذا آورده بود؛ ماکارونی بود و کمی سالاد و یک بطری آب معدنی. گفتم شاید دختر ساکن آپارتمان روبروی ......

توضیحات کامل
مشاهده کتاب
آیا می توان با فقر پاریس را دوست داشت
٪60

آیا می توان با فقر پاریس را دوست داشت

کتاب متنی
منتظر امتیاز

درباره ی آیا می توان با فقر پاریس را دوست داشت

اگر قرار بود عاشقانه ترين شهر جهان را نام ببريم، پاريس اسمي فراموش نشدني مي بود و آيا مي توان با فقر پاريس را دوست داشت تعريف متفاوتي از اين فضاست. پاريس شهري است که بسياري بر اين باورند که زندگي کردن ......

توضیحات کامل
مشاهده کتاب
از پنجره ی مسافرخانه
٪60

از پنجره ی مسافرخانه

کتاب متنی
2
(2)

درباره ی از پنجره ی مسافرخانه

من و تو همه ی گوشه ها، زاویه ها و کل دایره را که در آن محاصره هستیم فراموش کرده‌ایم چه زود دانستیم که ما در یک دایره سیاه محبوس هستیم. گاهی با کلمه ای آتش می‌افروزیم که با آن آتش گرم می‌شویم و سیگار ر ......

توضیحات کامل
مشاهده کتاب
دفترهای واپسین، دفتر سوم
٪60

دفترهای واپسین، دفتر سوم

کتاب متنی
2
(1)

درباره ی دفترهای واپسین، دفتر سوم

تب نه حرف از چشم‌های زیبا است و نه حرف از کشتی‌هایی که در اوهام ما غرق می‌شوند وقتی تب به چهل درجه رسید تازه متوجه می‌شویم قطارها حرکت کرده‌اند و ما تنها باید در تب بسوزیم شاید مرگ تا ......

توضیحات کامل
مشاهده کتاب
دفترهای واپسین، دفتر دوم
٪60

دفترهای واپسین، دفتر دوم

کتاب متنی
2
(1)

درباره ی دفترهای واپسین، دفتر دوم

ادامه‌ی روزها ما چه پاسخی برای صداهایی که از دور می‌آمد داشتیم برای ادامه‌ی روزها نه شتاب داشتیم نه نور داشتیم باید در تاریکی راه می‌رفتیم ما می‌خواستیم برای جواب فقرمان ماهی‌ها را به خ ......

توضیحات کامل
مشاهده کتاب
دفترهای واپسین; دفتر اول
٪60

دفترهای واپسین; دفتر اول

کتاب متنی
منتظر امتیاز

درباره ی دفترهای واپسین; دفتر اول

پرنده‌ها با ستایش ما پرواز می‌کنند آسمانن برای پرواز پرنده‌ها کوچک است تا لحظه‌ای دیگر ما خبر مرگ پرنده را می‌شنویم ابرها نمی‌توانند به این‌همه سؤال ما جواب بدهند م ......

توضیحات کامل
مشاهده کتاب
دری بسوی دریا
٪60

دری بسوی دریا

کتاب متنی
منتظر امتیاز

درباره ی دری بسوی دریا

هیچ‌وقت نخواستم خودم را در شعرهایم دفن کنم بسیار حریق‌ها در شعرم در لیوان‌های خالی اتفاق افتاد که مرا به وحشت انداخت اما دیگر از سقوط شعرم در لیوان‌های خالی هراس ندارم حتی از مرگ هم هراس ......

توضیحات کامل
مشاهده کتاب
مهمان
٪60

مهمان

کتاب متنی
منتظر امتیاز

درباره ی مهمان

هر صبح وظیفه دارم صدای موج‌های دریا را گزارش کنم. نمی‌دانم گزارش‌های مرا چه کسی می‌خواند و چه قضاوتی درباره‌ی آن‌ها دارد. من هر شب گزارش را به مادام تحویل می‌دهم. مادام زنی لاغر، قد بلند، با گیسوان نق ......

توضیحات کامل
مشاهده کتاب
روی دریا فقط یک قایق کاغذی مانده است
٪60

روی دریا فقط یک قایق کاغذی مانده است

کتاب متنی
منتظر امتیاز

درباره ی روی دریا فقط یک قایق کاغذی مانده است

تا این دریا از آن صدف تا این دریا از این دریا تا این عکس که در آلبوم کدر شده است راهی نیست فقط باید صبور بود تا آواز این مرغ دریایی به پایان برسد تا ما یاد همه‌ی کافه‌های جوانی را به دریا بر ......

توضیحات کامل
مشاهده کتاب
یک منظومه دیریاب در برف و باران یافت شد
٪60

یک منظومه دیریاب در برف و باران یافت شد

کتاب متنی
منتظر امتیاز

درباره ی یک منظومه دیریاب در برف و باران یافت شد

ما روی بالکن ایستاده بودیم باران بیداد می‌کرد ما انتهای خیابان را نگاه می‌‌کردیم تنها سخنی که به هم گفتیم آه بود و سکوت از جمعه‌ی گذشته می‌خواستیم گلدان‌های شمعدانی را از بالکن به اتاق بیآوریم ......

توضیحات کامل
مشاهده کتاب
دفترهای واپسین، دفتر هفتم
٪60

دفترهای واپسین، دفتر هفتم

کتاب متنی
منتظر امتیاز

درباره ی دفترهای واپسین، دفتر هفتم

شاید تشنگی ما را متوجه پنجره‌ی بسته کرد به ما گفته بودند این پنجره هیچ‌وقت باز نمی‌شود ما یک بار هم از سرما آموخته بودیم که شب و خیابان بی‌پایان است در تاریکی دو سه کبریت روشن کرد ......

توضیحات کامل
مشاهده کتاب
دفترهای واپسین; دفتر چهارم
٪60

دفترهای واپسین; دفتر چهارم

کتاب متنی
منتظر امتیاز

درباره ی دفترهای واپسین; دفتر چهارم

در تابستان غرش خوشه‌ی انگور در پاییز خوشه‌ی انگور خاموش می‌شود در زمستان خوشه‌ی انگور در لابه‌لای برف گم می‌شود ای همه‌ی عمر باید شرح حال خوشه‌ی انگور را بخوا ......

توضیحات کامل
مشاهده کتاب
دفترهای واپسین; دفتر ششم
٪60

دفترهای واپسین; دفتر ششم

کتاب متنی
منتظر امتیاز

درباره ی دفترهای واپسین; دفتر ششم

ماه آسمانی در گوشه‌ی تقویم شکفت و زود مُرد ما می‌دانستیم در هیاهو متولد شده بودیم کتابی که اعتقادات ما در آن کتاب حک شده بود روی فرش افتاده بود ما اعتقاد به بیما ......

توضیحات کامل
مشاهده کتاب
دفترهای واپسین، دفتر پنجم
٪60

دفترهای واپسین، دفتر پنجم

کتاب متنی
منتظر امتیاز

درباره ی دفترهای واپسین، دفتر پنجم

چراغ روشن شد جهان آغاز شد دیگر از کسی گله‌ای نداشتم می‌خواستم سرم را در دستم بگیرم یا به عمق آب ببرم کسی شاهد نبود در انتظار فقط یک شکوفه در بهار بودم که میوه بشود پیکره‌ام از گچ و شبنم ......

توضیحات کامل
مشاهده کتاب