اکنون زمان آن است که در ادبیات کودکان به دو نکته توجه کنیم و اصولاً این دو را اساس کار قرار دهیم.
نکتهی اول، ادبیات کودکان باید پلی باشد بین دنیای رنگین بیخبری و در رؤیا و خیالهای شیرین کودکی و دنیای تاریک و آگاه غرقه در واقعیتهای تلخ و دردآور و سرسخت محیط اجتماعی بزرگترها. کودک باید از این پل بگذرد و آگاهانه و مسلح و چراغ بهدست به دنیای تاریک بزرگترها برسد. در این صورت است که بچه میتواند کمک و یار واقعی پدرش در زندگی باشد و عامل تغییردهندهی مثبتی در اجتماع راکد و هردم فرورونده.
نکته دوم، باید جهانبینی دقیقی به بچه داد، معیاری به او داد که بتواند مسائل گوناگون اخلاقی و اجتماعی را در شرایط و موقعیتهای دگرگونشوندهی دایمی و گوناگون اجتماعی ارزیابی کند.