کتاب کیت مرگ اثر سوزان سانتاگ نشر نیماژ

کتاب کیت مرگ نوشته سوزان سانتاگ، رمانی کوتاه که در سال 1960 منتشر شد. این کتاب، دومین اثر بلند داستانی نویسنده است و از نظر فرم، بسیار خاص است. جملات کوتاه و تاکیدی هستند، روایت واقع‌گرایانه و به فضای داستان‌های کافکا نزدیک است و خواننده را در میان ذهن پرتنش شخصیت اصلی رها می‌کند. داستان درباره مردی سی‌وسه‌ساله است که سابقه ازدواج داشته است، در وضعیت روانی بدی قرار دارد و تازه از یک تجربه خودکشی گذر کرده است. روایت‌ها از دیدگاه او در مرز خیال و واقعیت قرار دارند و موقعیت‌های اضطراب‌آوری برای خواننده می‌سازند.

کتاب ترکیبی از روایت‌های اول شخص و گزارش‌های مستندی است و دائما خواننده را به این سوال وا می‌دارد که واقعا چه اتفاقی افتاده است. این کتاب با ترجمه خوب شیوا مقانلو توسط نشر نیماژ منتشر شده است و برای علاقه‌مندان به رمان‌های سبک کافکا مناسب است.

خلاصه کتاب کیت مرگ اثر سوزان سانتاگ

کتاب کیت مرگ، سفری به ذهن کسی است که در میان میل به زندگی و سایه مرگ گرفتار شده است. راوی داستان، مردی در آستانه فروپاشی است که بعد از تجربه تلخ زندگی‌اش تصمیم می‌گیرد موقتا از جهان فاصله بگیرد؛ اما به‌جای آرامش، وارد فضایی می‌شود که هر لحظه بیشتر دچار توهم و اضطراب می‌شود. او تلاش می‌کند تا دوباره حس کنترل بر خودش را به دست آورد؛ اما هر اقدامی که بر می‌دارد مرز میان واقعیت و خیال را برای او کم‌رنگ‌تر می‌کند.

نویسنده، ذهن شخصیت اصلی را به صحنه اصلی کتاب تبدیل کرده است و حاضران ذهن او مانند خاطرات، تصویرها، تردیدها و امیدها را به تصویر می‌کشد. راوی فقط با گذشته خود درگیر نیست، بلکه با سوال‌هایی روبه‌رو است که نمی‌داند چگونه باید جواب آن‌ها را پیدا کند؛ سوالاتی مثل اینکه چطور می‌توان حقیقت را از میان تفسیرهای مختلف ذهنی پیدا کرد؟ آیا ممکن است انسان آن‌قدر در درون خود غرق شود که دنیای بیرون را تحریف یا بازسازی کند.

جذابیت این رمان آن‌جاست که نویسنده هیچ پاسخ آماده‌ای به مخاطب نمی‌دهد. او اجازه می‌دهد خواننده در ذهن راوی کاوش کند و خودش تشخیص دهد چه چیزی درست و واقعی است. این رمان از نشر نیماژ بیشتر از اینکه یک رمان باشد، شبیه یک تجربه احساسی و ذهنی است و تعلیق روانی را جایگزین تعلیق روایی می‌کند و ذهن خواننده را تا صفحه آخر درگیر نگه می‌دارد.

معرفی نویسنده کتاب کیت مرگ سوزان سانتاگ

سوزان سانتاگ، نویسنده‌ای آمریکایی است. او در 15 سالگی وارد دانشگاه برکلی شد و بعدها در دانشگاه‌های آکسفورد، هاروارد و شیکاگو به یادگیری فلسفه و ادبیات پرداخت. این تحصیلات پراکنده باعث شد تا با سنت‌های فکری متنوع آشنا شود و خیلی زود وارد حلقه روشنفکری نیویورک شود.

او بیشترین شهرت خود را به‌دلیل مقالات فرهنگی و نقدهای هنری خود به دست آورده است. برخی از آثار نظری او شامل علیه تفسیر، درباره عکاسی و بیماری به‌مثابه استعاره هستند و او را به یکی از اثرگذارترین متفکران قرن بیستم تبدیل کردند.

او صرفا یک نویسنده نبود، بلکه در جنگ‌های مختلف مانند جنگ ویتنام و جنگ بوسنی حضور داشته است تا گزارش‌های دقیق و قابل اتکایی بنویسد. او در رمان‌نویسی هم فعال بود و آثار متعددی مانند کیت مرگ، عاشق آتشفشان و در آمریکا نوشت. او برای کتاب در آمریکا، جایزه ملی کتاب آمریکا شد. داستان‌های معمولا مبتنی بر روانشناسی و مضامین فلسفی هستند.

چرا باید کتاب کیت مرگ را بخوانیم؟

اگر به‌دنبال رمانی هستید که فورا به جان شما بنشیند و پرسش‌های عمیق اخلاقی را در جملات کوتاه و تاثیرگذار بیان کند، این کتاب کاملا مناسب شماست. نویسنده از نمادهای پرمعنا و روانشناختی زیادی در این کتاب استفاده کرده است و تجربه‌ای شبیه دیدن کابوس در یک ذهن حساس را به خواننده به تصویر می‌کشد.

این کتاب هم داستانی سرگرم‌کننده است و هم متنی آموزنده و اثرگذار برای کسانی که می‌خواهند از کتاب‌های خود، نکات مهم زیادی را یاد بگیرند.

کتاب کیت مرگ به چه کسانی پیشنهاد می‌شود؟

این کتاب برای همه علاقه‌مندان به داستان‌ مناسب است، اما به‌طور خاص به این افراد پیشنهاد داده می‌شود:

·   کسانی که علاقه‌مند به نثر کافکایی و روایت‌های آشفته هستند؛

·   کسانی که نثر موجر و تصویری می‌پسندند؛

·   دانشجویان ادبیات و روانشناسی که به‌دنبال متن کوتاه و قابل تحلیل هستند؛

·   کسانی که از رمان‌های درون‌نگر و شخصیت‌محور خوششان می‌آید.

بخشی از کتاب کیت مرگ

در این بخش می‌توانید قسمتی از متن کتاب کیت مرگ را مورد مطالعه و بررسی قرار دهید و تصمیم نهایی خود را برای تهیه آن بگیرید:

دیدی می‌توانست نفس‌های سنگین و نامنظم تمبرفروش را بشنود، حتی پیش از اینکه (حالا) به حرف بیاید و اخطار دهد: «چیزی که دارین بهمون می‌گین اینه که تو دردسر بزرگی افتادیم. چه همین‌طور اینجا بنشینیم، چه سعی کنیم راه رو باز کنیم و چه بخوایم از تونل عقب برگردیم احتمالش هست که قطار بعدی که از همین مسیر می‌آد، از پشت بهمون بزنه.» این مرد از دیدی هم حواس‌جمع‌تر بود؟ در حال حاضر که بله. دیدی داشت دچار اضطراب می‌شد. همیشه ذهنش را برای بررسی چنین جزئیاتی به‌کار می‌گرفت؛ ذهن خوبش را. یادش آمد که تمبرفروش به داخل دستمالش خیره می‌شد. شاید خودبیمارپنداری داشت. بی‌شک از آن مدل‌های همیشه نگران بود؛ و با توجه به جمع‌کردن آن غنائم کاغذی کوچک، وسواسی هم بود.

دیدی سعی داشت کمکی کند، پرسید:« قطار بعدی از همین مسیر میاد؟» شانه‌هایش از شدت تنش منقبض شده بودند.

پیشنهادهایی برای دوستداران کتاب

اگر از این دست کتاب‌ها دوست دارید یا علاقه دارید بیشتر با کتاب‌های مشابه کیت مرگ آشنا شوید، پیشنهاد می‌شود این کتاب‌ها را از دست ندهید:

·   کتاب بیگانه از نشر ماهی

·   کتاب محاکمه از نشر ماهی

·   کتاب مجموعه شاهکارهای پنج میلی‌متری، جانی پنیک و انجیل رویاها جلد 9 از نشر افق