کتاب ماوتهاوزن نشر نو

معرفی کتاب ماوتهاوزن

کتاب ماوتهاوزن نوشته‌ی یاکووس کامبانللیس، اثری تأثیرگذار در حوزه‌ی ادبیات اردوگاه‌های کار اجباری است که به‌صورت غیرداستانی روایت می‌شود. این کتاب که با ترجمه‌ی ابوالفضل الله‌دادی و از سوی انتشارات نو منتشر شده، تجربه‌ی شخصی نویسنده را از دوران اسارت در یکی از مخوف‌ترین اردوگاه‌های کار اجباری نازی‌ها، یعنی ماوتهاوزن، به تصویر می‌کشد.

یاکووس کامبانللیس، که خود از بازماندگان این اردوگاه در اتریش است، در این کتاب با زبانی ساده اما تکان‌دهنده، زندگی طاقت‌فرسای زندانیان، خشونت سیستماتیک، امیدهای کم‌رنگ و تلاش‌های بی‌وقفه‌ی انسان برای زنده ماندن را روایت می‌کند. او از نزدیک شاهد بی‌رحمی‌های نازی‌ها، مقاومت زندانیان و در نهایت آزادی از جهنمی بود که به نام ماوتهاوزن شناخته می‌شود. کامبانللیس با نثری صریح، اما سرشار از احساس، خواننده را با خود به درون اردوگاه می‌برد و آن‌ها را در رنج، ترس و امیدهای کم‌رنگ زندانیان شریک می‌کند. اگر به کتاب‌های زندگی‌نامه و سفرنامه علاقه دارید، به شما توصیه می‌کنیم این کتاب را حتما بخوانید.

معرفی نویسنده کتاب ماوتهاوزن: یاکووس کامبانللیس، صدای مقاومت و امید

یاکووس کامبانللیس، نویسنده، نمایشنامه‌نویس و شاعر یونانی، یکی از برجسته‌ترین چهره‌های ادبیات یونان در قرن بیستم به شمار می‌رود. او در سال 1922 در جزیره ناکسوس یونان متولد شد و از جوانی به فعالیت‌های ادبی و هنری علاقه نشان داد. اما زندگی او با وقوع جنگ جهانی دوم و اشغال یونان توسط نیروهای نازی دستخوش تغییرات بزرگی شد.

کامبانللیس در دوران جنگ به دلیل مشارکت در جنبش مقاومت یونان علیه اشغالگران نازی دستگیر و به اردوگاه کار اجباری ماوتهاوزن فرستاده شد. تجربه‌های او از این دوران وحشتناک، الهام‌بخش یکی از مهم‌ترین آثارش، یعنی کتاب ماوتهاوزن، شد.  پس از پایان جنگ، کامبانللیس به یونان بازگشت و فعالیت‌های ادبی خود را با شور و اشتیاق بیشتری ادامه داد. او به‌عنوان یکی از پیشگامان نمایشنامه‌نویسی مدرن یونان شناخته شد و آثار او، از جمله نمایشنامه‌ها و شعرهایش، به‌خاطر عمق احساسی و نگاه انسانی‌اش مورد تحسین قرار گرفتند. کامبانللیس تا پایان عمر خود در سال 2003، به نوشتن و خلق آثار هنری ادامه داد و به صدای مقاومت و امید برای مردم یونان و فراتر از آن تبدیل شد.

چرا باید کتاب ماوتهاوزن با ترجمه‌ی ابوالفضل الله‌دادی را بخوانیم؟

کتاب ماوتهاوزن یک روایت بی‌واسطه از جنبه‌های تاریک و روشن انسانیت در دوران جنگ جهانی دوم است. این کتاب نه‌تنها یک اثر تاریخی یا خودزندگی‌نامه است، بلکه یک سند انسانی بی‌همتاست که به مخاطب اجازه می‌دهد تجربه‌های نویسنده را از نزدیک لمس کند. در ادامه دلایلی که شما را به خواندن این اثر ترغیب می‌کند، بررسی می‌کنیم:

1.   روایت واقعی از اردوگاه‌های مرگ

در حالی که بسیاری از آثار درباره اردوگاه‌های کار اجباری بر جنایات نازی‌ها متمرکز هستند، ماوتهاوزن داستانی از زندگی روزمره اسرا را روایت می‌کند؛ از تلاش برای بقا گرفته تا لحظه‌های ناگهانی آزادی. این کتاب فرصتی بی‌نظیر برای درک جنبه‌های انسانی و غیرانسانی آن دوران است.

2.   کاوش در مفهوم آزادی و انسانیت

ماوتهاوزن فراتر از یک داستان بقا، کاوشی در مفاهیم عمیق انسانی است. نویسنده نشان می‌دهد که چگونه همبستگی، امید، و عشق به زندگی حتی در سخت‌ترین شرایط نیز می‌توانند زنده بمانند و شکوفا شوند.

3.   سبک نوشتاری منحصر به فرد

کامبانللیس با زبانی ساده و احساسی توانسته است عمق تجربه‌های خود را به تصویر بکشد. او با انتخاب واژگان دقیق و بیان صادقانه، مخاطب را به دل داستان می‌برد و او را با شخصیت‌ها و شرایط آن‌ها هم‌دل می‌کند.

4.   درس‌های تاریخی و اخلاقی

این کتاب نه‌تنها گذشته را بازگو می‌کند، بلکه به ما یادآوری می‌کند که باید از تاریخ بیاموزیم تا از تکرار فجایع مشابه جلوگیری کنیم.

در بخشی از کتاب ماوتهاوزن می‌خوانیم

بعدازظهر بود و ورزشکارانی که شلنگ آتش‌نشانی را برداشته بودند، در میدان حضور و غیاب آب می‌پاشیدند تا هوا خنک شود.

تقریباً هر روز اجازه داشتیم مسابقه مهمی بین تیم‌هایی با اسم‌هایی آبرومند برگذار کنیم. روی تابلو مسابقات می‌شد خواند:

سه‌شنبه: مردم سراسر اروپا درهم ــ تیم ملّی چکسلواکی.

چهارشنبه: اتحادیه مدیترانه ــ کشورهای دانوب.

جمعه: کشورهای بالکان ــ دفاع اروپایی.

البتّه فوتبالیست‌ها در همه مسابقات یکسان بودند و همان ورزشکاران، طرفداران پُرشورِ همه تیم‌ها بودند. امّا این نامگذاری‌های متفاوت باعث تنوع بود و تعصب را تشدید می‌کرد. و این تعصبِ به فوتبال در ماوتهاوزنِ آزادشده نعمتی ناشی از آزادی به‌شمار می‌آمد.

یانینا پشت پنجره دفتر کمیته ظاهر شد. سرش را از بین میله‌های آهنی آورد تو و به داخل نگاه کرد. ازش پرسیدم آیا آمده فوتبال ببیند.

نه، آمده‌ام دنبالت که برویم...

کجا برویم؟

همه‌جا! یادت رفته؟

از دفتر آمدم بیرون. بعد از اینکه از دروازه اصلی رد شدیم، جاده‌ای را در پیش گرفتیم که سرازیری بود....

پیشنهادهایی برای دوستداران کتاب ماوتهاوزن

اگر از خواندن ماوتهاوزن لذت بردید، پیشنهاد می‌کنیم آثار زیر را نیز مطالعه کنید:

1.   شب اثر میکل آنجلو آنتونیونی

2.   اینشتین عاشق اثر دنیس اوربای

3.   خاطرات حسنعلی خان مستوفی