کتاب کتابخان نیمه شب نشر ثالث

کتاب خیلی عالی هست هم داستانه و هم خیلی زیبا نشون میده که حسرتها جقدر بی مورد و ویرانگر هستند و تصور ما از جریانی که اگر در زندگی ام میشد چنین میشد و چنان میشد خیلی خیالی و فانتزی و دور از واقعیت است در بخشی از فصل اخر میگوید آسان است که مدام به خاطر زندگی‌های نزیسته مان ناله کنیم راحت است که چیزی که راحت است که آرزو کنیم کاش استعدادهای دیگری در وجودمان بود در وجودمان داشتیم و می‌توانستیم کارهای دیگری را انجام دهیم آسان است که آرزو کنیم کاش سخت‌تر کار می‌کردیم بیشتر عشق می‌ورزیدیم وضعیت مالیمان را با ذکاوت بیشتری مدیریت می‌کردیم محبوب‌تر بودیم محبوب‌تر بودیم به سلامتی مان بیشتر می‌رسیدیم و بیشتر ورزش می‌کردیم دشوار نیست به چیزهایی که هرگز نداشته‌ایم و از دست دادن آنها فکر نکنیم آسان از حسرت بخوریم و با حسرت خوردن ادامه دهیم تا بی‌نهایت تا زمانی که فرصت مان تمام شود اما مسئله اصلی آن زندگی‌هایی نیستند که ما حسرتشان را می‌خوریم بلکه خود حسرت است این حسرت است که چروکیده و پژمرده‌مان می‌کند و ما را به بدترین دشمن خودمان و دیگران تبدیل می‌کند نمی‌توانیم بگوییم هر یک از نسخه‌هایی که از خود فرض می‌کنیم بهتر یا بدتر خواهد بود آن زندگی‌ها هم در حال وقوع است درست است اما شما هم دارید اتفاق می‌افتید و این اتفاقی است که ما باید روی آن متمرکز باشیم بدیهی است که نمی‌توانیم از هر مکانی دیدن کنیم یا هر کسی را ببینیم یا هر کجا که می‌خواهیم باشیم یا هر کاری را که می‌خواهیم انجام دهیم اما بیشتر چیزهایی که می‌توانیم احساس کنیم هنوز در دسترس ما قرار دارند مجبور نیستیم همه بازی‌های عالم را انجام دهیم تا لذت برنده شدن موفقیت را بچشیم قرار نیست تمام موسیقی‌های عالم را بشنویم تا موسیقی را ادراک کنیم عشق و خنده ترس و غم جریان‌های رایج زندگی هستند تنها باید چشمانمان را ببندیم و طعم زندگی را بچشیم طعم زندگی مقابلمان را بچشیم و به نوایی گوش کنیم که در حال پخش است. ما به همان میزان کامل و شایسته هستیم که در زندگی‌های دیگر می‌توانستیم باشیم تنها لازم است که یک نفر باشیم تنها لازم است یک هستی را احساس کنیم لازم نیست همه کار انجام دهیم و همه کاره شویم زیرا ما هم اکنون هم بی‌نهایتیم زیرا ما هم اکنون هم بی‌نهایتیم مادامی که هستیم این امکان را داریم که آینده گوناگون پیش روی خود بسازیم پس بیایید در همان زندگی و هستی که هستیم با خود و یکدیگر مهربان باشیم بیایید از همان نقطه‌ای که هستیم از بالا بنگریم زیرا هر کجا که باشیم آسمان بالای سرمان تا بی‌نهایت ادامه دارد تا دیروز فکر می‌کردم زندگیم دیگر قابل تحمل نیست اما امروز همین زندگی برایم بسیار زیباست و می‌دانم که پر از توانایی‌ها و استعدادهای کشف نشده است به نظر من ناممکن‌ها با زندگی کردن ممکن می‌شود آیا زندگی من از درد رنج و حسرت تهی خواهد شد نه اما می‌خواهم زندگی کنم بله بله بله هزاران بار بله پس وظیفه

چند تا نکته دلم میخواد برای منی که کلا حوصله رمان خوندن ندارم بگم: ۱. این کتاب رو خریدم به خاطر پیشنهاد وضعیتم چون الان اوقات خیلی خیلی سختی رو دارم سپری میکنم و امیدوارم یک سری چیزا برام تموم شه، ۲. من دنبال ترجمه روان میگشم، اولش به خاطر هزینه کمتر دو نسخه از ترجمه های دیگه رو خوندم و با خوندن چد ص اول اصلا به درستی متوجه نشدم و دلم میخواست کتاب رو کنار بگذارم ولی چون باید میخوندمش اخرش هزینه این ترجمه رو هم دادم، و میتونم بگم بهترین ترجمه بازار فقط همین کتابه و &#۳۴;ارزش پرداخت این مبلغ رو داره&#۳۴; لطفا دنبال چیزهای ارزون و بی کیفیت نباشید و برای ذهنتون ارزش قایل باشید. ۳. تو یک هفته این کتاب رو خوندم و الان تمامش کردم، پایانش رو شاید دوست نداشتم چون شاید اخرین زندگی ای که میخواست (یعنی زندگی با اش) بی زحمت جلو چشاش بود و از بین رفت، اما در واقع اون زندگی، همون زندگی و نزدیک ترین زندگی ای بود که میتونست اتفاقا از همون لحظه که به دنیای خودش برمی گشت بسازه، ولی بدیش اینه که اون بعد این همه زیستن میدونست چرا میخواد زندگی کنه، امیدوارم من هم بدونم چی میخوام و چرا میخوام...!

البته الآن گشتم و نسخه های باکیفیت تر و ارزون تری هم پیدا کردم. ناشر محترم چه خبره؟!

کتاب خیلی خوبیه برای اینکه کمتر حسرت گذشته رو بخوریم😊 ترجمه هم خیلی روان بود

گرونه اما از ترجمه های دیگه بهتره من خوندمش

این قیمت برای نسخه الکترونیکی!!! چه خبره واقعن

نسخه فیزیکی رو خوندم. فوق العاده بود

گرون نسخه های دیگر بهتره

عالیه