کتاب تندتر از عقربه ها حرکت کن نشر معارف

به نظر بسیاری از افراد، راه موفقیت یک راه مشخص و یکسان است و هرکسی که می‌خواهد موفق شود، لاجرم باید از این راه عبور کند. اما واقعیت این است که به اندازه هر فرد روی کره زمین، ده‌ها راه برای موفق شدن وجود دارد. کتاب تندتر از عقربه‌ها حرکت کن یک اثر فوق‌العاده برای افرادی است که دوست دارند از راه خودشان به موفقیت برسند. این کتاب که روایتی جذاب از یک مدیر موفق در دنیای امروزی است، شما را با فراز و نشیب‌های مسیر موفقیت آشنا می‌کند و بهتان قوت قلب می‌دهد. این روایت واقعی را بهزاد دانشگر با قلم گیرای خود نوشته و سعی دارد خوانندگان را با خودش همراه کند. برای شناخت بیشتر این کتاب، ادامه مطلب را دنبال کنید.

درباره کتاب تندتر از عقربه‌ها حرکت کن

تندتر از عقربه‌ها حرکت کردن یک اثر فوق‌العاده از بهزاد دانشگر و نوید نجات‌بخش است که در سال ۱۴۰۰ منتشر شده. این کتاب داستانِ زندگی جوانی است که بدون سرمایه هنگفت وارد بازار کار شده و می‌خواهد در این راه موفق شود. این جوان موفق یعنی نوید نجات‌بخش، توانسته با پشتکار و اخلاق‌مداری، مدیر شرکت بهیار صنعت سپاهان شود و این شرکت دانش‌‌بنیان را به درجات عالی برساند. بهیار صنعت سپاهان یکی از شرکت‌های موفق ایرانی در زمینه تولید تجهیزات پزشکی است که در در شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان فعالیت می‌کند.

 نجات‌بخش برخلاف باور همه که فکر می‌کردند بدون باج دادن به کسی نمی‌توان یک شرکت را بزرگ کرد و به موفقیت رساند، ثابت کرد که این کار شدنی است. او برای گسترش شرکتش حاضر نشده به احدی باج دهد و رشوه بگیرد و با خلاقیت و پشتکارش، به آنچه که می‌خواسته رسیده است. نجات‌بخش روی اصولی که برای موفقیت داشته پافشاری کرده و بالاخره توانسته به دستاورد دل‌خواهش برسد.

این کتاب حاصل گفت‌وگوی دانشگر و نوید نجات‌بخش است که به‌صورت یک گفت‌وگوی صمیمانه پیش رفته و خواندن آن شما را با دنیای کسب‌وکار و چالش‌های این مسیر آشنا می‌کند. کتاب مورد نظر جزو یکی از بهترین کتاب‌های انگیزشی و خودیاری است که به شما کمک می‌کند مسیر خودتان را پیدا کنید و با عزم راسخ، در آن قدم بردارید. یکی از مزیت‌های کتاب مورد نظر، لحن صمیمی و دوستانه آن است.

شما می‌توانید با خواندن این اثر با آن احساس هم‌دلی کنید و در مسیر جدید زندگی‌تان قدم بردارید. اگر در فکر ایجاد یک تغییر بزرگ در زندگی‌تان هستید اما هنوز جراتش را پیدا نکرده‌اید، این کتاب می‌تواند روشنایی راه‌تان شود و جسارت لازم را بهتان بدهد.

شما می‌توانید این کتاب را از اپلیکیشن یا وب‌سایت فیدیبو دانلود و مطالعه کنید.

چرا تند از عقربه‌ها حرکت کنیم؟

افراد تاثیرگذار و موفق، جلوتر از زمان خودشان حرکت می‌کنند و آن‌ها همیشه در حال دور زدن محدودیت‌ها هستند. اگر از زمان عقب بیفتیم و کار امروز را به فردا بیندازیم، در واقع موفقیت را پس زده‌ایم. افرادی مثل مدیر جوان این کتاب، بدون توجه به محدودیت‌های زمانی زندگی کرده‌ و توانسته‌اند راه خودشان را پیدا کنند. خواندن این کتاب می‌تواند چراغی در ذهن شما روشن کنید و تاریکی را از بین ببرد. از طرفی با مطالعه این اثر، با چهره واقعی محیط کسب‌وکار و اشتغال‌زایی آشنا می‌شوید که در هیچ کتاب درسی‌ای نخوانده‌اید. اثر فوق کاملا تجربه‌محور است و از دنیای واقعی صحبت می‌کند و به شما مدیریت و برنامه‌ریزی را یاد می‌دهد.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

اگر در آستانه راه‌اندازی یک کسب‌وکار جدید هستید یا در یک راه جدید قدم برداشته‌اید، حتما این کتاب را مطالعه کنید. کتاب تندتر از عقربه‌ها حرکت کن شما را برای پیش رفتن به سوی آینده مصمم‌تر می‌کند و به سوالات ذهنی‌تان پاسخ می‌دهد. این کتاب برای افرادی که دوست دارند از راه خودشان به موفقیت دست یابند مناسب است. از طرفی خواندن این کتاب را به همه علاقه‌مندان به حوزه انگیزشی و خودیاری توصیه می‌کنیم.

خواندن این کتاب چقدر زمان می‌برد؟

کتاب تندتر از عقربه‌ها حرکت کن توسط نشر معارف در ۳۰۴ صفحه منتشر شده و در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است. از آنجایی که لحن کتاب صمیمی بوده و متن آن خوانا و روان است، می‌توانید در مدت زمان کوتاهی آن را مطالعه کنید. اگر روزی ۳۰ صفحه از این اثر را بخوانید، تقریبا ۱۰ روزه می‌توانید آن را تمام کنید و به سراغ مطالعه کتاب‌های بعدی بروید. اگر فردی تندخوان باشید، تمام کردن کتاب در پنج روز نیز ممکن است.

بعد از این کتاب، چه آثاری را مطالعه کنیم؟

کتاب تندتر از عقربه‌ها حرکت کن را می‌توانیم یکی از کتاب‌های فارسی باکیفیت در زمینه خودیاری و انگیزشی معرفی کنیم. اگر از مطالعه این اثر لذت بردید، کتاب‌هایی که در ادامه معرفی می‌کنیم را نیز در لیست مطالعه خود قرار دهید:

• کتاب زمان‌تان را مدیریت کنید از برایان تریسی
• کتاب اثر مرکب از دارن هاردی
• کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید از جِفری ای. یانگ
• کتاب پاک‌سازی ذهن برای موفق شدن در زندگی از استیو اسکات

درباره نویسندگان کتاب

بهزاد دانشگر یکی از نویسندگان جوان ایرانی است که در در نوشتن و نشر آثار داستانی، مذهبی و انقلابی فعالیت می‌کند و در این راه توانسته است عملکرد خوبی را از خود نشان دهد. از جمله کتاب‌های موفق این نویسنده می‌توان به دختران آفتاب، ادواردو، به روایت اول شخص مفرد و پادشاهان پیاده اشاره کرد.

نوید نجات‌بخش که به‌عنوان یکی دیگر از نویسندگان این کتاب نام‌برده شده، یک کارآفرین موفق است که بدون پشتوانه مالی، توانسته یک شرکت دانش‌بنیان به اسم بهیارصنعت سپاهان تاسیس کند و افراد زیادی در حال حاضر در شرکت او مشغول به فعالیت هستند. این شرکت در زمینه تولید تجهیزات پزشکی فعال است و توانسته با تولید دستگاه‌های بسیار پیشرفته، مشکلات زیادی را حل کند.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم

به مادر در زمین آتشگاه یک زمین ارث رسیده بود که شهرداری برای طرح‌های عمرانی‌ ازشان گرفت. به جایش یک مغازه داد توی خیابان کاشانی، طبقه دوم پاساژی روبه‌روی بیمارستان کاشانی. فرید، برادر بزرگ‌ترم بود. رشته مهندسی کشاورزی درس می‌خواند و کارهای تایپی‌اش زیاد بود. چند باری درباره این حرف زد که تایپیست‌ها چقدر سرشان شلوغ و درآمدشان خوب است. من هم در تب‌وتاب این بودم که شغل پاره‌وقتی داشته باشم و پول در بیاورم. بررسی کردم و دیدم راه انداختن دفتر تایپ و زیراکس پول زیادی هم نمی‌خواهد. با پدر و مادر حرف زدم که مغازه را بدهند تا من تویش کاروکاسبی راه بیندازم. مخالفتی نکردند. رفتیم مغازه را تمیز کردیم. یک رایانه و چاپگر هم گذاشتیم، با یک میز. پول دستگاه زیراکس را هم پدر و مادر دادند. اولش خودم کار می‌کردم؛ اما بعد یک منشی پیدا کردم .دختر یکی از اطرافیان‌مان بود. مادرش به مادرم گفته بود دختر ما در خانه بی‌کار است و دنبال کار می‌گردد. مادرم هم این خانم را معرفی کرد که ببرمش مغازه. حالا این خانم اصلا تایپ بلد نبود و هفته‌های اول دکمه‌های کیبورد را یکی‌یکی می‌زد. البته به مرور دستش تند شد و این‌قدر حرفه‌ای شد که وقتی من از این کار آمدم بیرون، برای خودش یک دفتر فنی راه‌اندازی کرد.  هفته‌های اول خیلی کار نداشتیم. نزدیک‌مان یک دفتر فنی بزرگ بود که تمام کارهای آن منطقه را می‌بلعید. ما هم فکر می‌کردیم با آن مغازه فکسنی می‌توانیم رقابت کنیم. هی قیمت را می‌آوردیم پایین تا مشتری جذب کنیم. حالا مشتری داشتیم، اما در عمل این‌قدر قیمت‌ها پایین بود که درآمدی برایمان نمی‌آورد، ولی سرمان شلوغ شده بود. این بود که خودم هم باید خیلی وقت می‌گذاشتم و خیلی شب‌ها بعد از رفتن این خانم، خودم می‌ماندن دفتر و کار می‌کردم.