همەشان خانەی امسلمە بودند. پیامبر(ص) و اهل بیتش. بانو فاطمە زهرا، مولایم و میوەهای دل پیامبر، حسن و حسین؟عهم؟.
جبرییل آیهای تازه از سوی خداوند آورد. ای اهلبیت، خدا میخواهد پلیدی را از شما دور کند و شما را چنان کە بایستە است پاک دارد.
پیامبر(ص) فاطمە و خانوادەاش؟عهم؟ را برد زیر کسای خودشان.
فرمود: اینانند کە اهلبیت مناند و خدا هر پلیدی را از ایشان زدودە و آنان را از هر عیب و گناە پاک و مطهر ساختە است.
یهودی بودند و تازە ایمان آوردە بودند بە اسلام. بە پیامبر گفتند: ای پیامبر خدا... موسی، وصیاش را یوشع بننون قرار دادە. وصی تو و ولیّ ما پس از تو چە کسی است؟
در جواب آنها آیەای نازل شد.
«ولّی شما فقط خدا و رسول او و کسانی هستند کە اقامۀ نماز میکنند و زکات میدهند در حالی کە در رکوع هستند.»
پس از آن پیامبر فرمود: برخیزید با هم برویم.
وقتی بە مسجد رسیدند، دیدند گدایی از مسجد خارج میشود. پیامبر پرسید:
- ای سائل! آیا کسی چیزی بە تو عطا کرد!
گفت: آری. این انگشتر را... آن مردی کە در حال نماز است.
پیامبر پرسید: در چە حالی بود؟