کتاب صوتی مزرعه حیوانات نشر استودیو نوار

- درباره کتاب صوتی مزرعه حیوانات: کتاب صوتی «مزرعه حیوانات» یکی از مشهورترین کتاب‌های دنیا را «جورج اورول» در دوران جنگ جهانی دوم نوشته و در سال ۱۹۴۵ آن را منتشر ساخته است. این کتاب درباره جامعه‌ای آرمانی است که در آن حیوانات یک مزرعه باهم متحد می‌شوند و صاحب مزرعه را ازآنجا بیرون می‌کنند تا جامعه‌ای برابر برای خود تشکیل دهند و اما ماجرا به‌گونه‌ای دیگر برایشان رقم می‌خورد. - خلاصه‌ای از کتاب صوتی مزرعه حیوانات: مزرعه حیوانات داستان اتحاد و انقلاب و جامعه‌ای کمونیستی است که با شکست مواجه می‌شود. حیوانات مزرعه طی یک جنبش، انقلابی راه می‌اندازند و آقای جونز صاحب مزرعه را بیرون می‌کنند. میجر پیر رهبری این جنبش را به عهده دارد و دو خوک به نام‌های ناپلئون و اسنوبال رهبری مزرعه را عهده‌دار می‌شوند؛ اما پس از چندی خوک‌ها نیز شروع به بهره‌کشی از حیوانات مزرعه کرده و مخالفان را سرکوب می‌کنند و همین‌طور قوانینی را که در ابتدا وضع کرده بودند، زیر پا می‌گذارند. این قوانین شامل هفت مورد می‌شد و به هفت فرمان مشهور بود. ۱) همه آن‌ها که روی دو پا راه می‌روند دشمن هستند. ۲) همه آن‌ها که چهارپا یا بالدار هستند دوست‌اند. ۳) هیچ حیوانی حق پوشیدن لباس را ندارد. ۴) هیچ حیوانی حق خوابیدن در تخت را ندارد. ۵) هیچ حیوانی حق نوشیدن الکل را ندارد. ۶) هیچ حیوانی حق کشتن حیوان دیگری را ندارد. ۷) همه حیوانات باهم برابرند. این داستان طعنه‌ای به انقلاب کمونیستی روسیه و مابقی جوامع کمونیستی است که عملا با شکست و خیانت و توطئه‌های داخلی مواجه شده‌اند. هرکدام از شخصیت‌های این داستان نماد عده‌ای از مردم هستند به‌طور مثال: آقای جونز نمادی از تزار روسیه و میجر پیر نمادی از نظریه‌پردازان و سردمداران کمونیستی مانند لنین و مارکس و انگلس است. ناپلئون خوک مستبد و خودخواهی که رهبری مزرعه را به دست دارد نمادی از استالین، اسنوبال خوکی که در ابتدا به همراه ناپلئون رهبری را به عهده دارد و با توطئه او از میدان به در می‌شود نماد لئون تروتسکی، باکسر اسب نجیبی که در داستان مدام مشغول کار و بسیار سخت‌کوش و باهمت می‌باشد نمادی از قشر کارگر، موزر کلاغ پیر سخن‌چین و دروغ‌گو نمادی از کلیسای ارتدکس و سگ‌ها در این داستان نماد انسان‌هایی هستند که بسیار حریص‌اند و برای حفظ منافع خود و به دست آوردن پول بیشتر حاضرند دست به هر جنایتی بزنند و با حکومت مرکزی هر نوع همکاری را داشته باشند. خفقان سیاسی در این کتاب را می‌توان به بسیاری از جوامع تعمیم داد، جوامعی که در آن اکثر مردم قشر ضعیف هستند و با حداقل امکانات زندگی را سپری می‌کنند و حق آزادی بیان و عمل از آن‌ها گرفته‌شده است. این کتاب نشان می‌دهد هرچقدر هم که یک جامعه برعلیه ظلم متحد شوند و بتوانند ظالمان را از پای درآورند و حکومتی جدید تشکیل دهند اما اگر در انتخاب رهبر جدید دقت به خرج ندهند بازهم ممکن است به همان وضع قبلی دچار و گرفتار ظالمی جدید شوند. پس تنها اتحاد نیست که چاره‌ساز است، اگر حیوانات آن مزرعه علاوه بر اتحاد از سطح آگاهی و فرهنگی بالایی نیز برخوردار بودند دیگر گرفتار رهبری مانند ناپلئون نمی‌شدند. ناپلئون خود یکی از به‌اصطلاح روشنفکران و منتقدان حکومت در زمان آقای جونز بود اما همین‌که به رهبری رسید او نیز به یک ظالم بدل شد و تنها به فکر منافع خود بود. این کتاب به زبانی بسیار روان و جذاب نوشته‌شده و خوانش و فهم آن برای اکثر مخاطبان آسان خواهد بود. - قسمتی از کتاب مزرعه حیوانات: رفقا، همه راجع به خواب عجیبی که شب قبل دیده‌ام شنیده‌اید. راجع به خود خواب بعد صحبت می‌کنم. مطلب دیگری است که باید قبلا بگویم. فکر نمی‌کنم، رفقا که من بیش از چند ماهی بین شما باشم و حس می‌کنم موظفم تجاربی را که به دست آورده‌ام پیش از مرگ با شما در میان بگذارم. من عمر درازی کرده‌ام و در طویله مجال بسیاری برای تفکر داشته‌ام و تصور می‌کنم می‌توانم ادعا کنم که به‌اندازه هر حیوان زنده‌ای به ماهیت زندگی در این عرصه دنیا آشنایی دارم. در این زمینه است که می‌خواهم با شما صحبت کنم. رفقا، ماهیت زندگی از چه قرار است؟ باید اقرار کرد که حیات ما کوتاه است، پرمشقت است و نکبت‌بار است. به دنیا می‌آییم، جز قوت لایموتی نداریم و از بین ما آن‌ها که قادر به کاریم تا آخرین رمق به کار گمارده می‌شویم و به مجردی که از حیض انتفاع بیفتیم با بی‌رحمی تمام قربانی می‌شویم. هیچ حیوانی در انگلستان مزه سعادت و فراغت را از یک‌سالگی به بالا نچشیده است. هیچ حیوانی در انگلستان آزاد نیست. زندگی یک حیوان فقر و بردگی است: این حقیقتی است غیرقابل‌انکار. آیا چنین وضعی درواقع لازمه نظام طبیعت است؟ آیا این به این دلیل است که این سرزمین آن‌قدر فقیر است که نمی‌تواند به ساکنینش زندگی مرفهی عطا کند؟ رفقا نه هزار مرتبه نه! خاک انگلستان حاصلخیز و آب‌وهوایش مساعد است و استعداد تهیه مواد غذایی فراوان برای تعدادی خیلی بیش از حیواناتی که اکنون در آن ساکن‌اند دارد. همین مزرعه ما می‌تواند از دوازده اسب، بیست گاو و صدها گوسفند نگاهداری و پذیرایی کند، طوری که همه آنان در رفاه به سر برند، چنان رفاهی که تصور آن‌هم در حال حاضر از ما دور است. پس چطور است که ما با این نکبت زندگی می‌کنیم؟ علتش این است که تقریبا تمام دسترنج کار ما به دست بشر ربوده می‌شود. آری رفقا جواب تمام مسائل حیاتی ما در یک نکته نهفته است و این نکته به یک کلمه بشر خلاصه می‌شود. بشر یگانه دشمن واقعی ماست. بشر را از صحنه دور سازید. - درباره جورج اورول: اریک آرتور بلر که نام مستعار جورج اورول را برای خود برگزیده بود، داستان‌نویس و منتقد ادبی انگلیسی بود که در سال ۱۹۰۳ در هند به دنیا آمد. پدر او در اداره خدمات رفاه سلطنتی کار می‌کرد. جورج یک‌ساله بود که به انگلستان بازگشتند. او دوران کودکی نسبتا سختی را سپری کرد و به دلیل اینکه پول نداشتند تا او به مدرسه معمولی برود در یک مدرسه مذهبی درس خواند. هنگام جوانی به هند بازگشت تا به خدمت پلیس سلطنتی هند در برمه دربیاید. او در آنجا زندگی مرفه خاندان سلطنتی را می‌دید و از طرف دیگر فقر و مشکلات مردم را نیز نظاره‌گر بود از طرفی دیگر هم مشکلات دوران جنگ جهانی تاثیر زیادی روی ذهنیات او گذاشته بود. در ذهنش نظرات انتقادی بسیاری به شرایط موجود داشت و همین پایه و اساس داستان‌های او را تشکیل می‌دهد. او در بیشتر داستان‌هایش درباره فقر و حکومت‌های استبدادی سخن می‌راند و دو رمان مزرعه حیوانات و ۱۹۸۴ او جامعه‌ای آرمانی را توصیف می‌کنند که عده‌ای از انسان‌ها با تشکیل حکومت‌های استبدادی زندگی و افکار انسان‌های دیگر را تحت کنترل خود درآورده‌اند. از کتاب‌های او می‌توان به‌روزهای برمه، دختر کشیش، هوای تازه، مزرعه حیوانات، ۱۹۸۴، آس‌ و پاس‌ها در پاریس و لندن و... را نام برد. جورج اورول پس از انتشار کتاب ۱۹۸۴ در سال ۱۹۵۰ درگذشت.