0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
کتاب صوتی  سالتو نشر رادیو گوشه

کتاب صوتی سالتو نشر رادیو گوشه

کتاب صوتی
درباره سالتو

با کتاب صوتی سالتو این بار به محله فلاح تهران سفر کنید! مهدی افروزمنش در این رمان داستان سیاوش را روایت می‌کند. سیاوشی که تمام آرزوی زندگی‌اش کشتی گرفتن است اما به دلیل فقر و مشکلات اجتماعی مجبور است تا در چهارراه مواد بفروشد اما در این زمان با فردی آشنا می‌شود به نام نادر و پس از آن سرنوشت جور دیگری برایش رقم می‌خورد. سریال یاغی ساخته محمد دکارت بر اساس سالتو ساخته شده اما تفاوت‌های اصلی زیادی با هم دارند. کتاب صوتی سالتو با گویندگی اشکان عقیلی پور توسط رادیو گوشه منتشر شده است. شما می‌توانید با مراجعه به دسته‌بندی رمان و داستان، به بهترین رمان‌های صوتی ایرانی و خارجی در فیدیبو دسترسی داشته باشید.

با مهدی افروزمنش بیشتر آشنا شویم

مهدی افروزمنش نویسنده و روزنامه نگار جوان ایرانی است که در سال 1357 در تهران به دنیا آمده است. او سال ها به عنوان دبیر و روزنامه نگار در نشریاتی همچون اعتماد، شهروند، بهار و شرق مشغول به فعالیت بوده است. افروزمنش حتی در سال 1383 و 1385 نیز توانست در جشنواره مطبوعات کشور با عنوان بهترین گزارش نویس سال معرفی شود اما فعالیت هنری او زمانی آغاز شد که رمان تاول را به چاپ رساند و توانست جایزه بهترین رمان سال هفت اقلیم را از آن خود کند. مهدی افروز منش تاکنون اثار متنوعی را منتشر کرده که می‌توانید آن‌ها را در ادامه مشاهده کنید :

 چرا باید کتاب صوتی سالتو را بشنویم

رمان سالتو بیانگر بخشی از جامعه است که در اکثر مواقع دیده نمی‌شود و افراد آن نیز آرزوهای خود را بربادرفته می‌انگارند. جزیره یا همان محله فلاح در رمان همچون سرزمین دورافتاده و فراموش شده‌ای است که ساکنان آن گویی تاب فرار از آن را ندارند. نویسنده با نهایت توانایی و مهارت خود این طبقه اجتماعی را به تصویر کشیده است. در کنار تمام این موارد، سالتو رمانی معمایی است که خواننده را با ریتم تند خود همراه می‌کند به گونه‌ای که نمی‌توانید لحظه‌ای از فکر آن بیرون بیایید.

در بخشی از کتاب صوتی سالتو می‌شنویم:

نمی‌خواستم سرم را بلند کنم. دلایل خودم را داشتم از همه مهم‌تر غرورم بود و چشم‌های قرمز شده‌ام. یکهو صدایی داد زد بیا نادر پیداش کردم اینجاست. بم بود و جذاب، از آن‌هایی که انتظار داری از رادیو بشنوی نه از توی دستشویی نمور گندگرفته‌ی یک سالن ورزشی زهوار دررفته.

من اما با آن کفش و دوبنده خوش بودم و فقط نادر را می‌دیدم. دوبنده‌ی آبی پاچه کوتاه تا زیر قفسه‌ی سینه‌ام می‌رسید، بندهای نگه‌دارنده‌اش بالای شکم جدا و از روی شانه‌ها رد و کمی پایین‌تر به هم وصل می‌شد. آن قرمزه اما سینه را می‌پوشاند و پاچه‌هایش تا سر زانو می‌رسید.

از ترس عوض شدن تصمیمم ترجیح می‌دادم به این سوال فکر نکنم. پس فقط نگاهش کردم و آرام دستش را فشردم. می‌دانستم درست زمانی که بچه‌های لاغر و ان‌دماغوی جزیره دندان‌های زردشده از زور کثافت زندگی حقیرشان را بیرون می‌اندازند و موس موس داوود لجن را می‌کنند تا چیز بیشتری گیر بیاورند و توی جاسازهای لورفته‌شان مخفی کنند، من دارم آنقدر تمرین می‌کنم که قهرمان جهان بشوم.

آخرین کلمه‌ی عباس وصل شد به صدای بلندی که از پس گردنش آمد. نادر سیگارش را زیرپا له کرد و گفت: «این رو زد که من رو هم مثل خودت خر فرض نکنی. حالا هم که این کار رو کردی بهت میگم چون نمی‌خواستم بگم.» عباس تف کرد روی زمین. نادر ادامه داد: «تو واقعا فکر کردی این جایی بدون اینکه من قبلش برای آدم‌هات فکر کرده باشم؟»

پیشنهادهایی برای دوستداران کتاب سالتو

سالتو داستان مردمی را روایت می‌کند که درگذر زندگی به دلیل اتفاقات پیش آمده، مسیر زندگیشان تغیییر می‌کند به گونه‌ای که فکر کردن به گذشته نیز ممکن است انسان را به این فکر بیندازد که آیا این من بودم که این تجربه‌ها را پشت سر گذاشته‌ام. امروزه به دلیل مشغله‌های کاری و کمبود زمان، ممکن است وقت خواندن کتاب را نداشته باشید و در این مواقع کتاب صوتی بهترین گزینه است. شما می‌توانید چند نمونه از بهترین کتاب‌های صوتی را در ادامه ببینید: 

دسته‌ها:

شناسنامه

فرمت محتوا
mp۳
حجم
845.۱۸ مگابایت
مدت زمان
۱۰:۱۵:۲۷
نویسندهمهدی افروزمنش
راوی اشکان عقیلی پور
ناشررادیو گوشه
زبان
فارسی
تاریخ انتشار
۱۴۰۰/۰۲/۰۴
قیمت ارزی
6 دلار
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
mp۳
۸۴۵.۱۸ مگابایت
۱۰:۱۵:۲۷

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
دیگران نقد کردند
4.2
از 5
براساس رأی 194 مخاطب
اجرای روان 🎙️ (5)
سرگرم‌کننده 🧩 (3)
5
60 ٪
4
15 ٪
3
13 ٪
2
5 ٪
1
4 ٪
105 نفر این اثر را نقد کرده‌اند.
3

رمان شروع خیلی خوبی داشت و توصیفاتش از گوشه‌ای از شهر تهران و مردمش عالی بود، ولی متأسفانه نویسنده اصلا نتونست اونقدر خوب ادامه بده. یک ایرادی که من خیلی در نویسندگان ایرانی می‌بینم اینه که انگار قبل شروع به نوشتن کتاب انگار اول کلی جمله قصار ردیف می‌کنند، بعد برای اینکه بدون یه وقت خدای نکرده بدون استفاده بمونه، می‌چسبونند به هر شخصیتی که دست‌شون می‌رسه. بعد نتیجه این می‌شه که بچه ۵ ساله و معتاد کارتن‌خواب و یه مشت ارازل و اوباش جوری حکیمانه صحبت می‌کنند که عمرا از پس یه استاد ادبیات دانشگاه تهران هم برنمیاد! خب بابا چه اصراری دارید به استفاده از این جملات قصار؟ چرا شخصیت‌ها رو غیر قابل باور می‌کنید؟ از اینجا به بعد می‌خوام یه مقدار به باگ‌های داستان بپردازم که ممکنه باعث لو رفتن بخشی از داستان بشه، بنابراین اگه هنوز رمان رو نخوندید، می‌تونید دیگه ریویو رو ادامه ندید. . . . در اول کتاب وقتی سیاوش عضو گروه مافیایی نادر می‌شه، سیا معاون اول نادر، بهش یه دفترچه حساب بانکی با کلی پول هدیه می‌ده که فعلا نمی‌تونه ازش استفاده کنه. بعد گویا خود نویسنده این کادو رو فراموش می‌کنه. چون وقتی بعدا سیاوش بی‌پول می‌شه، هرگز یادی از این دفترچه که قرار بود برای روز مبادا بمونه، نمی‌کنه! :)) یه جا دیگه نادر می‌زنه برادر یکی از اعضای مافیا مواد مخدر رو‌ می‌کشه، اونا هم می‌زنند دست راست نادر رو می‌کشند و یه آدرس وسط بیابون می‌دن که اون خودش تنهایی می‌ره وسط بیابون تا جسد رو ببینه. خب چرا اون گروه مافیا اونجا کمین نکرده بودن که خود نادر رو هم بکشن؟ دیوانه بودن؟ بعد وقتی نادر می‌رسه اونجا هزار بار تاکید می‌کنه که انتقام می‌گیره، ولی تا آخر داستان عملا هیچ کاری نمی‌کنه! انگار باز نویسنده یادش رفت. :)) در سراسر داستان بارها از فردی به نام جعفر خله یاد می‌شه که زمان قدیم کسی رو کشته و کلی از جزئیات قتل هنوز نامشخصه، بعد وسط داستان فردی به نام قاسم میاد که گویا اطلاعات خاصی در این قضیه داره. ولی باز هم کتاب تموم میشه و دیگه هیچ خبری از قاسم نمی‌شه! آقای نویسنده بازم فراموش کردی؟ :)) از کلی از باگ‌های دیگه داستان که یادداشت هم کرده بودم، صرف‌نظر می‌کنم و می‌رم به پایان داستان. جایی که نادر و زنش که بزرگ‌ترین گروه مافیایی مواد مخدر در سطح کشور رو داشتند، لو می‌رن و فکر می‌کنند که کار سیاوش بوده و نادر موقع دستگیری چند بار داد می‌زنه که سیاوش می‌کشمت. حالا نکته حیرت‌آور اینه که اونا بعد دستگیری نه تنها سیاوش رو لو نمی‌دن، بلکه سیاوش بعد دو هفته با خیال راحت می‌ره خونه‌ای که اونا بهش داده بودن زندگی کنه!! آقای نویسنده ما رو چی فرض کردید؟ رییس بزرگ‌ترین باند مافیایی مواد مخدر حتی اگه نخواد فرد خائن رو شخصا لو بده، چرا نباید بیرون از زندان چند نفر رو بفرسته که دخلش رو بیارن و انتقام بگیره؟ فقط خواستی به داستان آب ببندی تا تموم بشه؟ در کل به نظرم داستان‌های ایرانی می‌تونند خیلی بهتر از این باشند، به شرط اینکه نویسندگان عزیز زحمت بکشند و قبل انتشار کتاب رو به ۴ نفر بدن که با دیدگاه انتقادی بخونند.

3

من فیلمی که از این کتاب اقتباس شده رو ندیدم ولی واقعا امیدوارم از کتابش پر بارتر باشه. به نظر من این کتاب، یک کتاب بسیار معمولی بود بدون اینکه پوینت خاصی رو برسونه. کل امتیازش فقط به تصویر کشیدن چهره شهر تهرانه. اونم فقط قسمت پایین شهر. به کار بردن توصیفاتی مثل لباس نیمه برهنه و خیابان فلان تهران و ماشین فلان مدل و... برای توصیف بالاشهر تهران خیلی بچه‌گانه بود! و یک نکته مثبت که توی خیلی از کتاب‌های دیگه به تصویر کشیده نمی‌شه اینه که عدالت همیشه اجرا نمی‌شه. تو ممکنه آدم بکشی ولی قهرمان داستان باشی! این مدل کتاب‌ها اصلا مورد علاقه من نیست ولی اگر کسی از چنین کتابی خوشش اومد به نظرم نوشته‌های مصطفی مستور و رضا دانشور رو بخونه که چندین درجه از نظر محتوا و نوشتار و ادبیات و... از این کتاب بالاترن. گوینده هم به نظرم معمولی بود. نه خیلی عالی و نه بد.

1

کتاب بسیار بسیار ضعیف، سال ها بود رمان فارسی نخونده بودم و خوندن این باعث شد که مطمئن شم اشتباه نکردم. سیر داستان خطی و اتفاقات قابل پیش بینی، شخصیت پردازی ضعیف، سطحی و کلیشه ای و پایان بندی عجله ای و سرسری و باز هم قابل پیش بینی. داستان در فضای گذشته نوشته شده ولی اصلا گویا تحقیق نشده شرایط اون موقع چطور بوده، از قیمت معمول مزد یک روز کارگر (۵۰ هزار تومن در روز وقتی قیمت سکه سال ۷۸ حدود ۵۸ هزار تومن بوده!) ،تا وضعیت شهرت و مدال آوری کشتی گیرهای معروف کشور مثل علیرضا دبیر که سال ۷۸ شاید اولین مدال های جهانی‌ رو تازه گرفته و اونطور که تو کتاب توصیف شده مشهور و اسطوره نبوده در اون زمان، تا وضعیت جاده شمال که اون موقع اصلا آزاد راهی وجود نداشته و و و و و و... از همه نظر ضعیف

5

باز هم ایمان آوردم که «هر» کتابی از فیلمی که بر اساسش ساخته میشه خیلی خیلی بهتره. انتقال احساس با کلمات، تلاشی مضاعف لازم داره نسبت به دنیای تصویر که هزار کلمه رو تو یک فریم خلاصه میکنه و اون تلاش مضاعف نویسنده خواننده رو بهتر و بیشتر همراه کتاب و شخصیت‌هاش می‌کنه تا بازیگرها و سایر عومل فیلم. هم تصویر پردازی و شخصیت پردازی کتاب خیلی بهتر بود، هم بهتر جفت و جور میشد عناصر داستان به هم. عشق قشمگ سیاوش به رویا هم که کاملا در فیلم خط خورده بود...البته منکر این نیستم که فیلم من خواننده رو به کتاب سوق داده و حتی در درک فضای کلی کتاب کمکم کرده، اما کتاب رو بسیار بیشتر از فیلم دوست داشتم. اجرا هم که عالی بود و سرعت ۱.۲ برابر هیجان کافی رو منتقل میکرد. باز هم می‌شنومش :)

3

با خوندن کتاب اونقدر ترغیب نشدم که فیلم یاغی رو هم ببینم. تا وقتی صحبت از کشتی و اهالی &#۳۴;جزیره&#۳۴; هست، فضا و شخصیت‌ها خوب توصیف میشن، ولی در مقابل شخصیت‌های نادر و سیا گنگ هستن. نادر ظاهرا عضو یه باند بین‌المللی مواد مخدره، باندی که مسلما رو دست یه نفر نمیچرخه، اما خواننده جز نادر و سیامک و چندتا خرده‌پا کسی رو نمیشناسه. معلوم نمیشه این تجارت بین‌المللی با چه زدوبندی و چه لابی‌هایی صورت میگیره. البته یه جا همسر نادر به مهره‌های دوره پهلوی گره زده میشه، ولی هیچ اثری از آدم‌های بانفوذ امروزی نیست.

4

اعلام سالها و روایات تاریخی و اطلاعات جانور شناسی اش خوب و جالب بود. تشبیه های زیاد و جالب. اما شرح شخصیت ها ناقص و کم بود. یک بخش هایی اش یاداور سینمایی های و سریال های این چند سال اخیر بود، از مغزها کوچک و ابدو یک روز و... زخم و کاری و...(البته تمام این سریالها بعد چاپ این کتاب بود) از یکجایی پایان داستان قابل حدس بود اما خوب متفاوت از حدسها پیش رفت. بعد خواندن سالتو دیدم به کُشتی خیلی تغییر کرد حتما با دقت و ذوق بیشتر خواهم دید

5

همین که یک سریال بتونه مردم را ترغیب به کتاب خواندن و کتاب گوش کردن کنه عالیه

5

برای کسایی که تو یک جمله میخوان بدونن این کتاب خیلی خوبه فضا ها خیلی واقعی و خوب هستن و انگار آدم داره فیلم میبینه تا کتاب گوش کنه داستانش عالیه و جناب گوینده خیلی خوب تونستن این فضا رو به ما القا کنند. نویسنده هم اینقدر جذاب کشتی رو توصیف کردند که آدم دوست داره درجا بره زیر یه خم یکی رو بگیره:)

5

فوق العاده... مطمئنم این داستان واقعی بوده . و یک روز سیاوش قهرمان جهان شده .. و اسم اصلیش چیزی دیگه ای هست ... ای کاش سیاوش نادر و رویا رو فراری میداد ... و ای کاش این داستان رو با صدای خسرو شکیبایی می‌شنیدیم .. اگر این کتاب ۱۵ سالگی میخوندم الان زندگیم کلا فرق میکرد و دنیای دیگه ای. داشتم .... داستان عالی و فیلمش هم عالی تر ... درود

5

واقعا کتاب عالی‌ای هست که تصویر واقعی شهر تهران ، از بالا تا پایینش رو به وضوح توصیف میکنه . سریال یاغی هم که با نگاهی به این رمان ساخته شده، قطعا جذاب میشه

نمایش 95 نقد دیگر
4.2
(194)
اجرای روان 🎙️ (5)
٪30
130,000
91,000
تومان
٪40
سالتو
سالتو
مهدی افروزمنش

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
سالتو
مهدی افروزمنش
رادیو گوشه
4.2
(194)
اجرای روان 🎙️ (5)
٪30
130,000
91,000
تومان