کتاب باران در مترو نشر چشمه

امین۳۶۹

۱۴۰۲-۰۶-۳۰

2

نمیدونم قضیه مربوط به سلیقست یا چیز دیگه ولی این کتاب رو دوست نداشتم و جز قصه باران در مترو اون سه تای دیگه بی نهایت برام حوصله سر بر بودن و به سختی تمومشون کردم چون عادت ندارم کتاب رو نیمه کاره ول کنم. داستان اول کارواش بود. نه موضوع داستان نه روایت هیچی از این داستان رو دوست نداشتم. داستان بعدی به وقت مردن بود که اونم تعریفی نداشت تلاش زیاد برای خشن کردن قضیه جذابیتی که اضافه نکرد هیچ کمی داستان رو مصنوعی هم کرد این تم داستان شبیه بعضی فیلماست که چند سالیه مد شده و تو سینمامون ساخته میشه. مثلا لا.ت هایی با اسامی عجیب، چا.قو، نا.مو.س، مو.اد، داد و بیداد و همین جور موارد چیپ. توصیفات هم بیش از حد زیاد بود و اکثر مواقع اضافی که دل رو میزد دیگه. داستان بعدی باران در مترو بود که تنها داستان این مجموعه داستان بود و همین دو ستاره بخاطر همین قصه بود. جالب و دلنشین شروع میشه اما پایانش تعریفی نداره. آخری هم دایی بود که اونم هیچی. شاید بعضیا این کتاب رو دوست داشته باشن اما برای من که اینطور نبود. مراقب هم باشیم کنار همدیگه باشیم.

چهار تا داستان نسبتا کوتاه بود. بهترینش خودِ "باران در مترو" بود که لذت بخش بود خوندنش. یکم سبک نوشتاری کتاب (البته توی کتاب های ایرانی) برام تکراری بود. همه چیز با ریزترین جزییات توصیف شده بود جوری که می شد صحنه ها رو کامل تصور کرد. ولی به نسبت کتاب هایی که با این سبک خوندم، تا حدودی ضعیف بود. نمی دونم ٣ تا ستاره باید بدم یا ٤ تا؟!

دایره لغات و اصطلاحات نویسنده بسیار ارزشمند هست و نوشته ها جدید و در قالب موضوعات تکراری نبود. به شخصه برخی داستان ها رو بدم نیومد ولی کتاب رمان سالتو ایشان بسیار زیباتر بود.

در پايان خواندن داستان اول همان حسی را داشتم که بعد از دیدن فیلم مظنونین همیشگی .

کتابای ایرانی خوندن ندارن واقعا