دانلود اپلیکیشن
0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
کتاب سالتو اثر مهدی افروزمنش نشر چشمه

کتاب سالتو اثر مهدی افروزمنش نشر چشمه

کتاب متنی
درباره سالتو

«سالتو» تمام کلیشه‌های رمان‌های معاصر را شکسته و این بار به سراغ سوژه‌ای جدید رفته است. این کتاب رمانی اجتماعی با درون‌مایه‌های جنایی و معمایی است. با وجود کتاب‌هایی مثل سالتو، هنوز هم می‌توان به خواندن کتابی خوش‌خوان و متفاوت در بازار آشفته‌ی داستان‌نویسی فارسی امیدوار بود.

about book image

خلاصه داستان کتاب سالتو

قهرمان این کتاب پسری 16 ساله به نام «سیاوش» از جنوب شهر تهران است که بدون داشتن مربی و باشگاه حرفه‌ای، یک کشتی‌گیر نابغه است. او در رقابت‌های محلی آن‌قدر خوب بازی می‌کند که روزی دو مرد غریبه به نام‌های «سیا» و «نادر» سر راهش سبز می‌شوند تا از او یک قهرمان جهانی بسازند. سیاوش که می‌خواهد سلطان دنیای کشتی و فرمانروای جهان کوچک خودش باشد، به این دو نفر اعتماد می‌کند. سیا و نادر، دنیای کوچک و ساده‌ی سیاوش را از او می‌گیرند و با دسیسه و فرصت‌طلبی او را وارد دنیای بزرگ‌تر و سیاه‌تری می‌کنند.

درباره کتاب سالتو، کشتی با سرنوشت

افروز منش با نوشتن این داستان توانسته با یک تیر، چند نشان بزند. در اینجا هم از دغدغه‌های ورزشکاران بااستعداد و محروم می‌خوانیم، هم از قشر کم‌دست و سایه‌نشین جامعه و هم از باندهای قاچاق مواد مخدر. نویسنده در برقراری ارتباط و تعادل بین این سه موضوع توانسته هنر نویسندگی خود را به جامعه‌ی ادبی ایران ثابت کند. سالتو حکایت مردمی است که در پستوی تاریک شهر زندگی می‌کنند، اما زنده نیستند. فشار زندگی و اختلاف طبقاتی دیگر رمقی برای این مردم باقی نگذاشته است. حتی اگر روزی یک ناجی افسانه‌ای پیدا شود که بخواهد درِ دنیای جدیدی را به رویشان باز کند، حتما یا منافع شخصی در کار است یا کینه‌جویی و انتقام. این کتاب داستانی مرموز و معمایی دارد. هنر نویسنده در ارتباط گنگ و نامریی بین آدم‌ها و اتفاقات ستودنی است. این داستان طوری نوشته شده که خواننده را صفحه به صفحه بیشتر مشتاق خواندن می‌کند. شخصیت‌های داستان افراد خیلی از دور از ذهن نیستند. همه آدم‌های معمولی هستند که در تعامل با هم و اوج گرفتن درگیری‌ها، چهره‌ی تازه‌ای از خودشان نشان می‌دهند.

داستان سالتو از همان ابتدا خیلی خوب شروع می‌شود. از گزافه‌گویی و قلم‌فرسایی‌های ادبی هم در آن خبری نیست. از صفحه‌ی اول وارد داستان می‌شویم و با جریانات پیش می‌رویم. در اواسط ریتم معمولی کتاب چنان تند می‌شود که سیل حوادث و اتفاقات لحظه‌ای خواننده را رها نمی‌کند. طوری که نمی‌توان پیش از رسیدن به پایان داستان، آن را لحظه‌ای زمین گذاشت.

افروزمنش توانسته تلفیق خوبی از یک فضای رازآلود و مبهم در بستری اجتماعی و ورزشی بسازد. او در ایجاد حس تعلیق و کشاندن مخاطب به این طرف و آن طرف مهارت زیادی دارد. در این داستان از کلیشه‌ی آدم‌خوب‌های زنده و آدم‌بدهای مرده خبری نیست. اینجا همه سال‌هاست که مرده‌اند؛ آدم‌ها زندگی نمی‌کنند، فقط پوسته‌های خالی و شکننده‌ی خود را این طرف و آن طرف می‌کشانند. افروزمنش چندان اصراری روی زیباسازی مفاهیم ندارد. واقعیت زندگی، همان‌طوری که هست نشان داده شده است.

شخصیت‌های زیادی در این کتاب وجود دارد. با این حال هیچ‌کدام از این آدم‌ها اضافی و سربار داستان نیستند. نویسنده توانسته ارتباطی قوی بین کم‌رنگ‌ترین شخصیت‌ها و پررنگ‌ترین اتفاقات ایجاد کند. این آدم‌ها با رشته‌های باریک و نامرئی به هم مربوط هستند و پیکر اصلی داستان را می‌سازند. افروزمنش طوری فکر و شخصیت‌ آدم‌ها را توصیف کرده که جلوی چشم مخاطب زنده می‌شوند و جان می‌گیرند. با این حال وصف‌حال‌ها و توصیفات این نویسنده از چهره‌ها، مکان‌ها و اتفاقات ملال‌آور و کسالت‌بار نیست. همان‌قدر که مخاطب را درگیر کند و به بطن داستان بکشاند برای تعریف و توصیف کافی است.

تفاوت طبقاتی و آسیب‌هایی که اربابان و صاحبان قدرت و ثروت به طبقه‌ی پایین‌دست جامعه می‌رسانند، هیچ وقت از بین نمی‌رود. شاید کمی لباس مدرن بپوشد و بین تمام مشکلات و دغدغه‌های زندگی امروز نادیده گرفته شود، اما دیر یا زود تمام این زخم‌های قدیمی و پوسیده سر باز می‌‌کنند و اینجاست که سرخوردگی و تحقیر تبدیل به خشم و نفرت می‌شود و زندگی‌های زیادی را نابود می‌کند.

about book image

درباره‌ مهدی افروزمنش، روزنامه‌نگار اجتماعی در لباس رمان‌نویس

افروزمنش با تجربه‌ای چند ساله در دنیای روزنامه‌نگاری، آشنایی زیادی با اقشار مختلف جامعه و دغدغه‌های آن‌ها دارد. برای او نوشتن رمان و داستان صرفا پر کردن ویترین کتاب‌فروشی‌ها و رسیدن به تیراژهای بالا نیست. او در قالب داستان‌هایش از چیزهایی حرف می‌زند که کمتر نویسنده و روشن‌گری به صرافت حرف زدن از آن‌ها می‌افتد. برای افروزمنش کتاب مثل سلاحی سرد و خنثی است که مخاطبش را وادار می‌کند برای یک بار هم که شده از حباب امن خود بیرون بیاید و نگاهی به دور و برش بیندازد. او در انجام رسالتش آن‌قدر موفق بوده که در سال 94 توانست به خاطر اولین رمانش به نام «تاول»، برنده‌ی جایزه‌ی هفت اقلیم شود.

در بخشی از کتاب سالتو می‌خوانیم

زانوهام می‌سوخت و سفیدی پام را پشنگه‌های خون قرمز کرده بود. از ناخن پای راستم هم انگار که شیر خراب باشد خون چکه می‌کرد و نمی‌دانستم نگاهش کنم یا نه.
نمی خواستم سرم را بلند کنم. دلایل خودم را داشتم؛ از همه مهم‌تر غرورم بود و چشم‌های قرمزشده‌ام. یکهو صدایی داد زد «بیا نادر، پیداش کردم؛ این جاست». بم بود و جذاب، از آن‌هایی که انتظار داری از رادیو بشنوی، نه از توی دستشوییِ نمورِ گندگرفته‌ی یک سالن ورزشیِ زهواردررفته. باز هم سرم را بلند نکردم. شاید دستشویی را «پیدا»کرده بودند و شاید هم منظورشان کس دیگری بود. به هیچ وجه منتظر کسی نبودم و حتم به یقین کسی هم پیِ من نمی‌گشت.
چند ثانیه‌ای صدایی نیامد. بعد درِ آهنی جیغی کشید و بازتر شد. دومی رسیده نرسیده گفت «پسر، تو معرکه...» ادامه‌ی جمله‌اش را خورد و بُهت‌زده گفت «سیا، این چرا این شکلیه؟» باید سرم را بلند می‌کردم. با اشکِ چشم‌هام تار می‌دیدم‌شان.
دومی مرد چهارشانه‌ی قدکوتاهی بود که موش را به دقتِ یک جراح از چپ به راست شانه کرده بود و کنارش سیا بود، با یک پالتوِ نخودی رنگ و کفش‌هایی که کثافت‌های سقف را مثل آینه نشان می‌داد. قدِ بلند و موی نقره‌ایِ کوتاه داشت که بالای صورت کشیده‌اش مرتب شده بود.
سیا چیزی نمی‌گفت. دوروبرم را نگاه کردم، سه نفر بودیم. دیگر شکی نداشتم که به خاطر من آن جا بودند. نادر دستش را که به بینی‌اش بود برداشت و آمد سمتم.
جلوم چمباتمه نشست، انگار سال‌هاست می‌شناسدم دستش را روی شانه‌ام گذاشت و طوری پرسید «مربیت کیه بچه؟» که فکر می‌کردی مجبوری جوابش را بدهی.

دسته‌ها:

شناسنامه

فرمت محتوا
epub
حجم
1.۶۰ مگابایت
تعداد صفحات
262 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۰۰:۰۰
نویسندهمهدی افروزمنش
ناشرنشر چشمه
زبان
فارسی
تاریخ انتشار
۱۳۹۶/۰۹/۰۸
قیمت ارزی
5.۵ دلار
قیمت چاپی
320,000 تومان
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
epub
۱.۶۰ مگابایت
۲۶۲ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
دیگران نقد کردند
3.8
از 5
براساس رأی 202 مخاطب
سرگرم‌کننده 🧩 (6)
خوش‌خوان 🪶 (5)
5
46 ٪
4
20 ٪
3
12 ٪
2
9 ٪
1
10 ٪

نقد دیگران

(81 نقد)
مشاهده همه
3

برای من مشاهده و خبر خوشایندی است که فیلم‌ها و سریال‌های اقتباسی بیشتری می‌بینیم و چه بهتر که اقتباس‌ها گاه از کتاب‌ها و...

بیشتر
5

نویسنده یه سری از دردها وتلخیها..ووحشیگریهایی که زیر پوست جامعه هست رو با بیانی خاص وجالب به نمایش میذاره ..با اینکه دار...

بیشتر
4

هیچ وقت فکر نمیکردم بتونم کتاب الکترونیکی بخونم ولی انقدر داستان جذاب و و گیرا بود که کل جمعه گوشی موبایل از دستم نیوفتا...

بیشتر
1

اونقدر که ازش تبلیغ میشه جالب نیست، صرفا محبوبیت سریاله که باعث خریدش میشه. پایان جالبی نداره و در خلق آدم فقیر دقیقا فض...

بیشتر
2

برای دوستانی که بعد از دیدن یاغی قراره بخونند: مطمنا قابل قیاس با سریال نیست و سریال خیلی پرکشش تره چند تا دیالوگ از رما...

بیشتر
5

اشاره ی نویسنده به مسائل..مشکلات و ناکارآمدی های نقاط کم برخوردار و حاشیه نشین شهر ...روشنفکری پدر سیا و اعتیادش در پی د...

بیشتر
4

به نظر من خیلی رمان جالب و خواندنی بود درسته ک من هم مثل مابقی خوانندگان از پایان داستان متعجب شدم و فکر میکنم این خودش ...

بیشتر
3

ریتم کتاب جالبه و دوست داری جلو بری و ببینی چی میشه تهش ولی تعدد اسامی باعث میشه گاهی شخصیتا از دستت در برن ، پایان بسیا...

بیشتر
5

با ديدن ياغى ترغيب شدم اين كتاب رو بخونم. عالى بود. شخصيت ها، اتفاق ها و توصيف هاى بينظير كه تا آخرين صفحه آدم رو ميخكوب...

بیشتر
5

سریال یاغی رو از رو این ساختن شخصی نادر پارسا پیروفر قرار بازی کنه😍...

3.8
(202)
سرگرم‌کننده 🧩 (6)
٪40
180,000
108,000
تومان
%50
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو
٪40
سالتو
سالتو
مهدی افروزمنش

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
سالتو
مهدی افروزمنش
نشر چشمه
3.8
(202)
سرگرم‌کننده 🧩 (6)
٪40
180,000
108,000
تومان