کتاب رستگاری یک قدیسه، نوشته یوگو هیگاشینو، دومین جلد از مجموعهکتاب کارآگاه گالیله است. نویسنده ژاپنی، کیگو هیگاشینو، با آثار خود در ژانر رازآلود و جنایی به شهرت و محبوبیت ویژهای دست یافته است. او تاکنون برنده دو جایزه بزرگ برای کتابهایش شده و آثار او به تلویزیون نیز اقتباس شده است.
در کتاب رستگاری یک قدیسه، داستان درباره یک قتل مرموز و دقیقاً اجرا شده توسط یک فرد ناشناس است. این قاتل بدون ارائهی هیچ اثری از خود پس از انجام جرم، فرار میکند. یوشتاکا ماشیبا، یک مرد موفق در زندگی حرفهای خود، به صورت غیرمنتظرهای به این قتل راه پیدا میکند، در حالی که همسرش نیز در اوایل جریان داستان به دلیل یک طلاق قریبالوقوع در مظنونیت کامل به سر میبرد. در میان تردیدها و گمراهیهای پلیس، کارآگاه گالیله به عنوان یک کمککننده بامهارت در حل این پروندۀ پیچیده به کمک نیروهای پلیس میشتابد.
موضوع کتاب رستگاری یک قدیسه در ژانر رازآلود و پلیسی قرار دارد و از طریق داستاننویسی جذاب و کششدهنده، خواننده را به تحلیل روانی شخصیتها و حل پازلهای جرمی هیجانانگیز میکشاند. این کتاب تلاش کارآگاه گالیله برای پی بردن به حقیقت پشت صحنه جرم و انتقال خواننده به دنیای فراتر از نظرات ابتدایی، به عنوان یک موضوع مهم و جذاب در دنیای ادبیات جنایی مطرح میشود.
نویسنده کتاب رستگاری یک قدیسه، یعنی یوگو هیگاشینو، در سال 1960 در ژاپن به دنیا آمد. وی به عنوان یک نویسنده موفق در ژانر رمانهای جنایی و رازآلود شناخته میشود و اثرات جذاب و پیچیدهای در این حوزه ارائه داده است. او توانسته است با داستانهای پیچیده و شخصیتهای عمیق، خوانندگان را به دنیای فراتر ولی پر از راز و رمزهای پنهان کشانده و پایبندی فراوانی در بین طرفداران این ژانر داشته باشد. یوگو هیگاشینو برنده جوایز متعددی برای کتابهایش شده است که نشاندهنده تجلیل از استعداد او در دنیای ادبیات معاصر است.
برخی از آثار یگو هیگاشینو در فیدیبو عبارتند از:
· کتاب معجزه های خواربارفروشی نامیا
· کتاب خانه ای که در آن مرده بودم
این کتب نیز به عنوان نمونههایی از اثار موفق و جذاب یوگو هیگاشینو شناخته میشوند و نمایانگر استعداد او در خلق داستانهایی پر از تعقیبات جذاب و اندیشههای عمیق در دنیای جرم و رازآلود هستند.
· سبک نویسش جذاب: یوگو هیگاشینو با استفاده از زبان روان و جذاب، خواننده را به داستان خود جلب میکند. او توانسته است موقعیتها، شخصیتها، و جریان داستان را به شکلی تازه و جذاب ارائه دهد که خواننده را به خود جذب میکند.
· هیجان ژانر جنایی و پلیسی: اگر شما از داستانها و رمانهای جنایی لذت میبرید، رستگاری یک قدیسه یک انتخاب عالی برای شماست. داستان معمایی و جنایی این کتاب با پازلها و رازهایش به شما فرصت میدهد تا با کارآگاه گالیله به حل پازلهای جنایی بپردازید.
· شخصیتهای عمیق: هیگاشینو شخصیتپردازی قوی دارد و شخصیتهای پیچیده و عمیقی را در داستان ایجاد میکند. این شخصیتها باعث میشوند که خواننده با آنها ارتباط برقرار کند و به تعاملات و تصمیمگیریهای آنها علاقهمند شود.
· تحلیل انسانی و روانی: در این کتاب، به تحلیل روانی شخصیتها پرداخته میشود. این موضوع میتواند خواننده را به تفکر و تأمل در مسائل انسانی و روانی وا داشته باشد.
به طور کلی، خواندن کتاب رستگاری یک قدیسه تجربهای مهیج و عمیق در دنیای رمانهای جنایی و رازآلود ارائه میدهد که میتواند برای علاقهمندان به این ژانر یک ماجراجویی فراموشنشدنی باشد.
تاتسوهیکو ایکای روز شنبه در دفتر خودش مشغول کار شده بود، بعد از آن هم برای نوشیدن مشروب با یکی از موکلهایش بیرون رفته بود. در روز یکشنبه، با موکل دیگری برای بازی گلف رفته و کمی بعد از ساعت ده شب به خانه برگشته بود. یوکیکو تمام آخر هفته را در خانه مانده بود و روز یکشنبه مادر و خواهرش برای سر زدن آمده بودند.
آن شب یک جلسه اطلاعرسانی تحقیقات در مقر پلیس محلی، یعنی اداره پلیس شهر مگورو برگزار شد. مأمور اصلیِ اولین بخش تحقیقات اداره پلیس با تکرار اینکه به احتمال زیاد با قتلی مواجه هستند، جلسه را آغاز کرد. توضیح وجود آرسنواسید مهلکی که در تفاله قهوه پیدا شده بود به هر شکل دیگری سخت بود. اگر خودکشی بود، احتمالاً متوفی زحمت مخلوط کردن سم با قهوهاش را به خودش نمیداد و حتی اگر این کار را کرده بود، مخلوط کردن آن با قهوه دمکرده منطقیتر بود.
یکی از کارشناسهای صحنه جرم گزارشی درباره تحقیقات ادامهدار برای مشخص کردن چگونگی ورود سم به پودر قهوه ارائه داد، ولی چیزی در آن نبود که کوساناگی قبلاً نشنیده باشد؛ کل آن را میشد در جمله «نمیدانیم» خلاصه کرد. کارشناسهای صحنه جرم بعدازظهر همان روز به خانه خانواده ماشیبا برگشته بودند، به قصد بررسی همه چیزهایی که یوشتاکا ماشیبا ممکن بود در خانه در دهانش گذاشته باشد: غذا، ادویه، نوشیدنی، دارو. همین توجه به همه ظروف و کارد و چنگالهای داخل خانه هم معطوف شد. در زمان جلسه، هشتاد درصد اقلام را چک کرده بودند؛ تا اینجا ردی از سم روی هیچچیزی پیدا نکرده بودند. رابط تیم صحنه جرم گفت که بعید است در آن بیست درصد باقیمانده چیزی پیدا کنند.
اگر به داستانهای ژانر جنایی و معمایی علاقه دارید، پیشنهاد میکنیم خواندن آثار زیر را از دست ندهید:
فرمت محتوا | epub |
گوینده هوشمند (AI) | راوی |
حجم | 2.۲۱ مگابایت |
تعداد صفحات | 380 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۲:۴۰:۰۰ |
نویسنده | یگو هیگاشینو |
مترجم | محمد عباس آبادی |
ناشر | انتشارات چترنگ |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۰/۰۱/۲۲ |
قیمت ارزی | 5 دلار |
قیمت چاپی | 295,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
هیگاشینو واقعا نویسنده قدریه! همون اول به قاتل اشاره میکنه اما در ادامه داستان رو جوری پیش میبره که دلتون بخواد مضنونهای دیگه رو هم وارد گود کنین و زیر ذرهبین ببرین =) حتی اگه زرنگ باشین و ذهنتون به سادگی منحرف نشه هم هیجان خاصی رو از دست نمیدین چون سوال اصلی چگونگی قتله و خب این گوی و این میدان...نویسنده خوانندهش رو به چالش دعوت میکنه تا حدس بزنه. چی میشه اگه قاتل "بدون هیچ نقصی" قتل رو انجام داده باشه؟ پلیس میتونه مدرکی پیدا کنه یا نه؟ جدا از فرم، کتاب یه نکته مثبت دیگه هم داشت و اونم کاراگاه اوتسومی بود، یه زن قوی و نکته سنج که باورهای کلیشهای کوچیک اما مهم رو به چالش میکشه؛ این قضیه وقتی تاثیرگذارتر میشه که به خودتون یادآوری کنین نویسنده یه مرد ژاپنیه :) اگر تا اینجا ترغیب شدین که کتاب رو بخونین باید بگم برعکس جنابیهای دیگه ریتم تندی نداره و باید صبور باشین تا لذت ببرین🤝🏼 پینوشت: رستگاری یک قدیسه حتی از فداکاری مظنون x هم بهتره.
من به اين كتاب امتياز ٢ از ٥ ميدم بسياااار كتاب كسل كننده اي بود و شيوه ي قتل خيلي خيلي مسخره و دور از ذهن و عجيب بود! خطر اسپويل در ادامه نظرم هست: چي جوري ممكنه يه نفر يك سال تمام از اب تصفيه شير ظرف شويي استفاده نكنه؟؟؟؟غذا رو با اب معدني درست ميكرده يني ليوان و ميوه هم با اب معدني ميشسته؟ يه فيزيك دان استاد دانشگاه وسط ماجراي كارگاهي چي كار ميكنه؟چرا بايد پليس اونو در جريان همه چي بذاره؟ چرا اينقدر الكي كش داشت داستان؟اونهمه مكالمات بي معني اونهمه ديالوگ كه جمع ميشدن يه جا بعد فيزيك دان ميگفت يه فكري دارم ولي نميتونم بگم!خب چرا اصلا ميگفتي بيان دور هم ولي نميتونستي بگي؟؟؟ گياها چرا پژمرده نشدن بعد اون حجم اب دادن با ارسنيك؟؟؟ اسم كتاب چه ارتباطي با موضوع داره؟؟؟؟ كتاب سانسور داشت يا مقتول اينقدر بي دليل دنبال بچه ميگشت و هر زني گيرش ميومد مشكل داشت؟؟؟ بسيااااار كتاب حوصله سر بر و مزخرفي تشريف داشت...
کتاب شروع کندی داشت در حدی که باعث شد چند بار کتاب رو رها کنم ولی بعد این کندی با شیب خیلی ملایمی به هیجان کمی رسید که با وجود کم بودنش خواننده ارو با خودش همراه میساخت چیزی که من از کتاب دوست داشتم این بود که جزییات خیلی زیادی داشت و از همه ی این جزییات استفاده شد در حل معما و جالب این بود که همه ی شخصیت ها و همه پیچش ها و گپ و گفت های داستان در نهایت به حل معما می انجامیدند یکم پایان کتاب به دید من میتونست غیر منطقی تلقی بشه ولی با توضیحات داستان نویسنده سعی کرده بود منطقی به نظر برسه در نهایت من نمره ۵ از ۵ رو بهش میدم و پیشنهاد میکنم خوندنش رو
وقتی کتاب خانه ای که در آن مرده بودم رو از همین نویسنده خوندم زیاد اون رو جدی نگرفتم ولی این کتاب با وجویکه که قاتل رو همون اول معرفی میکنه برام جذابیت زیادی داشت. شاید اگر قاتل رو اول معرفی نمیکرد جریان تحقیقات طولانی پلیس مثل اکثر رمانهای جنایی معاصر یه جاهایی خسته کننده میشد ولی بازی موش و گربه بین پلیس و قاتل، کنجکاوی درباره نحوه اجرای قتل که غیر ممکن بنظر میرسه وپیدا کردن مدرکی برای اثبات جرم اونو خیلی جذاب کرده. خیلی شبیه یک پرونده پیچیده واقعی بود نه مثل اغلب رمانهای جنایی معاصر ، تخیلی، باورنکردنی و نامعقول.
من اگه بخوام تجربه خودم از خوندن این کتاب رو بگم اینه که در طول خوندن کتاب خیلی برام جذاب و درگیر کننده بود جوری که ۲ روزه کل کتاب رو خوندم و نمیتونستم برای خوندن ادامه اش صبر کنم و همش با خودم فکر میکردم که مدتها بوده که کتابی نخوندم که اینجوری نتونم بذارمش زمین ، ولی بعد از پایان کتاب یه چه مسخره و چه الکی و غیرواقعی تو دلم گفتم ، در کل اگه دنبال سرگرم شدن هستین کتاب خوبیه ولی اگه دنبال کتاب با معنا و مفهموم هستین توصیه نمیکنم تجربه خوندن این کتاب برای من چیزی شبیه دیدن یه فیلم معمایی بود ، نه بیشتر
من قبلا سه تا کتاب دیگه از هیگاشینو خونده بودم و هر سه رو خیلی دوست داشتم، چهارمین کتاب هم به نظرم خیلی خوب بود، گیراییش عالی بود و من توی یک روز خوندمش. اینکه از یک دانشمند کنار کارآگاهها برای حل مسئله استفاده شده خیلی جذابه، قاتل به شدت حرفهای بوده و پیدا کردن خودش(تایید نهایی، چون تقریبا از اول تا حدی مشخصه) و روشی که استفاده کرده تا این حد دور از ذهن بوده همین خیلی جذابش کرده، به علاوه انگیزه اصلیش که غافلگیرانس.
چرا کامنت هایی که داستان رو لو دادن (اصطلاحا اسپویل کردن) رو منتشر میکنین؟ خب الان به لطف دوستان آخر داستان واسه من لو رفت و دیگه جذابیتی نداره خوندنش. حداقل قبلش هشدار بدین که پیام حاوی اسپویل هست.
این رو هم مثل دو تا کتاب قبلی که از این نویسنده خوندم خیلی دوست داشتم ولی به جذابیت فداکاری مظنون ایکس و خانه ای که در آن مرده بودم نبود انگیزه ام برای خوندن بقیه آثار این نویسنده یه مقدار پایین اومد اما سعی میکنم یه روز همه کتاباشو بخونم اما فعلاً میرم سراغ یه کتاب دیگه معما و کشش داستان بسیار عالی بود منو سرجام میخکوب کرد و دو روزه تمومش کردم همین چهار ستاره براش کافیه!
واقعا ترجمه عالی بود. متن بسیار روان بود. داستانش هم مثل دو تا کتاب دیگه ای که از نویسنده خوندم خیلی جالب و جذاب بود. در عین سادگی، داستان پیچیده ای داشت. انگیزه ها، جستجوی مدارک همه و همه برام بسیار جذاب بود طوریکه پیوسته ادامه میدادم ببینم چی میشه. حتما خوندنش رو توصیه میکنم.
داستان خوب و سرگرم کننده ای داره . نحوی نوشتن این نویسنده به این صورت است که خیلی زود شما رو با قاتل یا قاتلین اشنا میکنه و در ادامه داستانهای که مربوط به قتل و دلیل قتل میشه رو را کنار هم قرار میده. نسبت به کتاب فداکاری مضنون x همین نویسنده پیچیده تر بود.