آرتور شوپنهاور فیلسوف آلمانی قرن نوزدهم است که با دیدگاهی تیره و بدبینانه، اما عمیق، تصویری متفاوت از زندگی و انسان ارائه میدهد. او از پیشگامان فلسفهای بود که در آن، اراده نیروی بنیادین هستی تلقی میشود؛ نه عقل یا خدا. گرچه در دوران حیاتش چندان شناختهشده نبود، اما امروزه تأثیر او بر نیچه، فروید، تولستوی و حتی روانشناسی مدرن غیرقابلانکار است. او زندگی را مملو از رنج میدانست و راه رهایی را در هنر، اخلاق شفقتآمیز و زهد میدید.
آرتور شوپنهاور در سال ۱۷۸۸ در شهر دانتسیش به دنیا آمد. پدرش بازرگانی متمول و مادرش نویسندهای شناختهشده بود. مرگ زودهنگام پدر و رابطهی سرد و پرتنش با مادر، تأثیر عمیقی بر شخصیت و اندیشههای شوپنهاور گذاشت. او ابتدا به تحصیل پزشکی و علوم طبیعی پرداخت، اما خیلی زود به فلسفه روی آورد و با نوشتن رسالهای درباره فلسفه کافی، دکترای خود را دریافت کرد. مهمترین اثرش، «جهان همچون اراده و تصور»، در زمان انتشارش نادیده گرفته شد، اما بعدها ستون اندیشههای مدرن فلسفی شد. شوپنهاور بیشتر عمرش را تنها گذراند، هرگز ازدواج نکرد و در ۱۸۶۰ در فرانکفورت درگذشت.
فلسفهی شوپنهاور بر پایهی اراده به عنوان جوهر واقعی جهان استوار است. او معتقد بود آنچه ما جهان مینامیم، در حقیقت صرفاً بازنماییای ذهنی است و پشت این بازنمایی، ارادهای کور و بیهدف وجود دارد که سرچشمهی رنج بشر است. شوپنهاور عقل را ابزار اراده میدانست، نه راهنمای آن. از نظر او، انسان نمیتواند از بند خواستنها رها شود مگر از طریق هنر، زهد، و همدلی با دیگران. بدبینی فلسفی او، حاصل نگاه دقیق به رنج هستی است؛ اما همین نگاه او را به درکی ژرفتر از همدردی، اخلاق، و رهایی سوق داده است.
آثار شوپنهاور با نگاهی بدبینانه و تیزبین، مفاهیم اراده، رنج، اخلاق و معنا را از زاویهای متفاوت و تأثیرگذار بررسی میکنند. از جمله مهمترین آثار او میتوان به کتابهای زیر اشاره کرد:
دیگر کتابهای آرتور شوپنهاور را در فیدیبو بخوانید