سالها قبل، همزمان با مرگ پادشاه اسکاتلند،، پسرخالهاش که همیشه چشمش به دنبال قدرت پادشاه بود، تاج و تخت رو به تصاحب خودش در آورد.
اون به محض اینکه به عنوان پادشاه جدید اسکاتلند معرفی شد، همسر و سه دختر بچهی پادشاه فوت شده رو به کلبهای قدیمی در روستایی دور افتاده فرستاد.
اونها فقط تونستن یگ گاو و چندتا لباس همراه خودشون ببرن و میدونستن که باید از محصولات باغچهی کلبشون به عنوان غذا استفاده کنن.
چارهی دیگهای هم نداشتن.
ملکه زنی شجاع و سخت کوش بود.
وقتی به کلبه رسیدن، اونجا رو یکم مرتب کردن تا بتونن توش زندگی کنن.