هر سرزمینی قصهی خودش را دارد و ملت عشق یکی از همین قصههاست. داستانی پر از معنا که از تلفیق دنیای مدرن و سرزمینهای عرفانی به وجود آمده و روایتش در جان مخاطب نشسته است. این کتاب یکی از پرفروشترین آثار تاریخ ترکیه است که هرکسی میتواند از آن لذت ببرد.
ملت عشق با عنوان «the forty rules of love» اولینبار سال ۲۰۰۹ به زبان انگلیسی منتشر شد و خیلی زود به بالای فهرست پرفروشترینهای نیویورکتایمز رسید. این کتاب که چندین سال است در فهرست پرفروشترین کتابهای ترجمه شده در ایران قرار دارد، به چنان محبوبیتی بین خوانندگان رسیده است که برخی خوانندگان حتی بعد از بارهاوبارها خواندن این کتاب از خوانش آن سیر نمیشوند و میخواهند مطالب آن را در اوقات فراغت مرور کند. به همین دلیل بود که کتاب صوتی این کتاب به بازار معرفی شد تا افراد بیشتری از آن لذت ببرند.
کتاب ملت عشق دو داستان موازی را پیش میبرد. نخستین داستان، روایت زنی به نام اللا روبینشتاین است که مادری مهربان و همسری فداکار تلقی میشود. اما او در درونش به این باور رسیده است که ازدواجش سرد شده و باید بدون عشق و تنها برای تداوم این ازدواج تلاش کند. الا تصمیم گرفته بود که همهی تمرکز و تلاشش را روی تربیت و رشد فرزندش بگذارد و ویراستاری و نویسندگی که شغل اصلی او هستند را فراموش کند. در طول داستان او مجبور میشود که ویراستاری کتابی را برعهده بگیرد، کتابی که برای همیشه زندگی او را تغییر خواهد داد.
روایت دوم کتاب، درواقع داستان همان کتابی است که الا برای ویراستاری پذیرفته است. این کتاب دربارهی عشق خالصانه و عارفانهی مولانا، شاعر صوفی و شمس تبریزی است که در قرن هفتم هجری اتفاق میافتد.
داستان ملت عشق از آن دسته داستانهایی است که هم خوانندگان و هم منتقدان نسبت به آن عکسالعمل نشان دادند و بسیاری آن را بهخاطر لحن جذابش ستایش کردند. در نقد روزنامه گاردین دربارهی این کتاب آمده است: «این کتاب بسیار دوستداشتنی است و این موضوع بیشتر از وجود شمس تبریزی نشات میگیرد. از قواعد عاشقانه شخصیت قوی و عشق و اعتقاد به خدا، همه چیز دربارهی او مسحورکننده است. میتوانیم بگوییم خواندن در مورد شمس واقعاً میل به یافتن خدا در غیرمحتملترین موقعیتها را در افراد بیدار کرده است.» بسیاری از افراد هم معتقدند این کتاب معنای عمیقتری از عشق را به نمایش میگذارد.
الیف شافاک یکی از نویسندگان مشهور ترکیه و جهان است. این نویسنده که در ایران بانام اليف شفق هم شناخته میشود آثار زیادی مانند بهترین زمان مردن، سه دختر حوا، اسکندر، شرافت و شپش پالاس را نوشته است. او در اکتبر سال 1971 از مادر و پدری ترک در کشور فرانسه به دنیا آمده است. شافاک تحصیلات خود را در رشتهی روابط بینالملل، مطالعات زنان و علوم سیاسی به سرانجام رسانده و مدتی را در دانشگاه میشیگان مشغول به تدریس بوده است. الیف شافاک به زبانهای انگلیسی، اسپانیایی و عربی تسلط دارد و سفرهای زیادی به کشورهای مختلف داشته که سبب شده این نویسندهی ترکیهای بافرهنگهای کشورهای دیگر نیز آشنا باشد.
الیف شافاک اولین اثرش که داستان کوتاه بود را سال 1994 منتشر کرد و پسازآن نخستین رمانش «پنهان» را نوشت که برندهی جایزهی رومی ترکیه در سال 1998 شد. او پس از پایان تحصیلاتش به استانبول بازگشت و نویسندگی را بهطور حرفهای آغاز کرد. شافاک مدتی را نیز در روزنامه فعالیت کرد و دربارهی دغدغههایش که مربوط به حقوق زنان، اقلیتها و آزادی بیان است، مینوشت.
انتشارات ققنوس کتاب فیزیکی ملت عشق را با ترجمهی ارسلان فصیحی عرضه کرده و در اختیار علاقهمندان قرار داده است. ارسلان فصیح بدون شک یکی از مشهورترین مترجمان زیبان ترکی به فارسی است و او تاکنون آثار مهمی از نویسندگان ترکزبان مانند اورهان پاموک، الیف شافاک و یاشار کمال را به فارسی ترجمه کرده است. ترجمهی این اثر از سوی انتشارات آوا نامه و با صدای شیما درخشش و احمد گنجی در قالب کتاب صوتی منتشر شده است. این نسخه را میتوانید در دستهبندی داستان و رمان ترکیه در همین صفحه دانلود کرده و بشنوید.
خواندن کتاب ملت عشق را به همهی طرفداران و دوستداران کتاب پیشنهاد میکنیم. این کتاب صوتی مناسب برای گروه سنی بزرگسال است و جزو کتابهای حجیم و بلند با موضوع عاشقانه قرار میگیرند. این کتاب برای افرادی که وقت بیشتری برای مطالعه دارند و میخواهند یک داستان خوب بخوانند انتخاب مناسبی است. اگر شما در دستهای از خوانندگان قرار میگیرید که کتاب صوتی را ترجیح میدهید و میخواهید هنگام انجام کارها، استراحت یا پشت فرمان یک مطلب زیبا بشنوید این کتاب برایتان یک انتخاب قابلقبول خواهد بود.
خانهای بزرگ که حیاطش پر بود از گلهای زرد زیبا. در وسط حیاط چاهی که خنکترین آب دنیا از آن میجوشید ... آخر پاییز، ماه کامل در آسمان، شبی رازآلود ... چند حیوان که به تاریکی زندهاند در میانه میگذشتند؛ جغد، خفاش، گرگ، بعضی در حال خواندن، بعضی در حال زوزه کشیدن ... مدتی بعد مردی میانسال از خانه بیرون آمد، پهن شانه، نگاهش آرام، چشمهای عسلیاش دوختهشده بر اعماق. بر صورتش سایهای غلیظ، در چشمانش غمی بیمثال ...
به چپ و راست چرخید و صدا زد: «شمس، شمس، کجایی؟»
بادی دیوانه سر وزید، ماه پشت ابرها پنهان شد، گویی طبیعت هم پرهیز میکرد از اين که شاهد اتفاقها باشد. آواز جغدها خاموش شد، بال خفاشها از حرکت ایستاد، آتش اجاق حتی دیگر صدای ترقتروق درنیاورد. سکوت مطلق، سکون بر همه دنیا حاکم شد.
مرد آهستهآهسته به نزدیک چاه آمد، خم شد و تا ته چاه را نگاه کرد. زمزمه کرد: «شمس، عزیزتر از جانم، نکند آن جایی؟»
دهانم را باز کردم تا پاسخ بدهم، اما صدایی از میان لبانم خارج نشد.
مرد بیشتر خم شد و بادقت ته چاه را وارسی کرد. ابتدا جز آبهای تاریک چیزی ندید. بعد یکباره متوجه دستم شد که مثل کلکی که بعد از طوفان روی دریا تکان بخورد و با تکانخوردنش دریا را مواج کند آواره و سرگردان روی آب میگشت. به دنبالش متوجه یک جفت چشم شد که بالا را نگاه میکردند. چشمها، چشمهایم، از ته چاه به ماه کامل نگاه میکردند که از پشت ابرها درآمده بود.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 1.۰۷ گیگابایت |
مدت زمان | ۱۹:۵۴:۲۸ |
نویسنده | الیف شافاک |
مترجم | ارسلان فصیحی |
راوی | احمد گنجی |
راوی دوم | شیما درخشش |
ناشر | آوانامه |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۷/۱۰/۱۱ |
قیمت ارزی | 10 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
اولین کتابی که بهم حال داد.و بهش خیلی فکر کردم و دیدم من و امثال من کلا تو راه اشتباهی هستیم.یعنی یه هم چین مردایی بودن؟؟ممنونم ازت الیف بعد از سالها بهم یه کتاب حال داد .قبلاً فکر میکردم ادیان با هم خیلی فر ق دارن الان میفهمم که دین همون عشق به خداست و اسلام خالص ترین عشق به خداست و فقط مقدار ظرف دلها با هم فرق میکنند و حتی ظرف دل یک مسیحی میتونه از ظرف دل من بزرگتر باشه و این به خودم بستگی داره.روحت شاد شمس تبریزی.
بسیار احساسی خیلی شهامت میخواد انسان از تمام علایق دنیوی خود بگذرد و وارد وادی معرفت و خودشناسی بشه واسه همه انسانها عشق خداوندی ارزو میکنم
این کتاب یک تعریف بیمارگونه از عشق رو توی ناخوداگاه خوانندگانش جا میکنه. عشقی ناسالم و خیانتی اشکار با درون مایه یک عشق قدیمی و سالم. مخلوط کردن این دوتا با هم ظلم به خواننده س. عشق این چیزی نیست که توی این کتاب تعریف میشه. ۱۶ ویژگی ادم عاشق از هلاکویی رو گوش کنید بعد ببینید این کتاب چی به خو رد ما میده
سلام، قبل از هرچیز: این کتاب چون با آواهای هنرمندان مختلفی واگویه شده و با آواها وموسیقیهای هماهنگ با هر شخصیت و مکانی ترکیب شده ، در نوع خود بدیع و بی نظیر است و در هنگام گوش کردن بویژه با هدفون و یا هندزفری آدمی را به عالمی وصف ناشدنی ازجنس ملکوت میبرد و حقیقتا اگر با گوش جان دریافت شود انسان را بسیار بسیار مسحور و مجذوب خود میکند، و نه تنها بحث از عرفان در عرصه خود شناسی و هستی شناسی و خداشناسی از منظر عرفا بویژه شمس و مولانا است بلکه تفسیری از متن وحیانی را ارائه میدهد که درخور تامل فراوانی است، میتوان گفت نوعی هرمنوتیک از متن تولیدی مولانا و شمس و حتی قرآن است، از این منظر بسیار جای سپاس و قدر دانی است هم از مولف فرهیخته و هم از هنرنمایی هنرمندان کتاب صوتی که به حق کتاب را به به نظر این کمترین حیاتی از نوع دیگر بخشیدند، اما جدایی نقش اول رمان از شوهر و فرزندان با آن نوع از اندیشه که ظاهرا باید از نوع عشق عرفانی باشد، همخوانی چندانی با اندیشه بلند عرفانی و سلوکی مولانا وشمس ندارد، احساس حقیر این است که نویسنده اندیشمند رمان خواسته به نوعی میراث کهن عشق الهی عرفانی گذشتگان اسلامی مارا بهروز کنند و هرجور شده شکل جدیدی از انسانشناسی جدید را متناسب با نیاز روز ارائه دهند تا انسانهای امروزین بتوانند در سپهر انسان جدید با آن آموزههای کهن ما ارتباطی در خور و شایسته بر قرار نمایند، اما انگار چندان موفق به این کار نشدند، اما در کل این رمان بسیار بسیار ارزنده و درس آموز است، و تکانه و شوکی به زندگی ماشینی و مصنوعی ما میدهد وتا حدودی مارا به وادی انسانیت بیشتر نزدیک میگرداند، بسیار بسیار سپاس از زحمات و تلاشهای شایستهتون، ارادتمند: مظهر حسنی
کتاب صوتی برای افرادی مثل من که یه مادر هستم و وقت یه جا نشستن و کتاب دست گرفتن ندارم خوبه تا موقع کارهای خونه وقتی کودکم سرگرم بازیه هم کتاب گوش بدم هم به کارام برسم👍
داستان کتاب بخش مربوط به شمس و مولانا بسیار زیبا روایت صدای گوینده ها موسیقی همه چیز در تناسب و دلچسب مرسی فیدیبو? اما بخش زندگی الا تا جایی که ارتباط پیچیده ای با عزیز زاهارا پیدا نکرده بود برای من کاملا قابل درک بود .. اما از زمانی که احساس عشق به مردی دیگه پیدا کرد این جا نتونستم مطلب رو هضم کنم... از طرفی زندگی الا و دیوید مدتها بود که فقط ویترین از زندگی مشترک بود زمان زیادی بود که ارتباط عاطفی با هم نداشتن و دیوید مدتها بود که داشت خیانت میکرد .... از سمت دیگه الا هیچوقت تو زندگی، زندگی نکرده بود تجربه هایی که دخترهای هم سن و سالش زمان نوجونانی و جوانی تجربه کردند نداشت و همیشه اون دست دیوانگی های ایام جوانی رو رد کرده بود.. درست در همین زمان در بحران چهل سالگی در بدترین زندگی زناشویی که هر فردی میتونه گرفتارش بشه عواطف ایام جوانیش بیدار شده بود... اینجا چه کار میتونست بکنه؟ صادق باشیم لحظه ای بدون قضاوت الا بستون رو زندگی کنیم و بعد ببینیم باز هم به چشم زنی گناهکار نگاهش میکنیم یا زنی که تمام عمر در حق خودش جفا و بی مهری کرده؟ من تصمیم نهایی الا رو برای زندگیش نه رد میکنم نه قبول. در کل این کتاب ارزش یکبار خوندن رو داره پشیمون نمیشید .. اما در نظر داشته باشید این کتاب با اینکه اسامی واقعی مث شمس مولانا کیمیا حسام کرا و علائدین و سلطان ولد درش هست اما در اصل یک داستان خیالی هست و هیچ استناد تاریخی نباید بهش کرد...
کتاب صوتی ملت عشق آنچنان استادانه اجراشده است که مجالی برای دنبال نکردن شنونده باقی نمیگذارد. بویژه که انتخاب موسیقی های مناسب عطش شنیدن هر جزء را بیشتر میکند. من پیوسته آن را شنیدم تا بانتها رسید. و اما متن رمان کمی برایم جای سوال داشت از اینکه موازی داستان عشق مولانا و شمس عشقی دیگر پا میگرفت جذبه خودش را داشت ولی این عشق دیگر به انحراف کشیده شده بود. عشق تاج عقل است عقلی که از روابط پنهان شوهر در رنج و عذاب است ناگاه با تدارک میزی پر از خوراکهای لذیذ آنجا را ترک نمیکند به بهانه عشق. پس به ناچار سراغ آنچه که نویسنده خود درباره رمانش گفته رفتم. او خود میگوید درباره آنچه بین شمس و مولانا گذشته همه آنچه در تاریخ ثبت شده رو نیاورده اما بر چهل قانون تأکید با صداقتی داشته. پس اگر نویسنده خواسته دو عنصر اصلی رمانش پس از ورود به داستان راهشان را طبق قلم نویسنده بیابند و قصه پردازی کند دیگر برای عشق بین اللا و عزیز جایی برای خرده گیری نمیگذارد. از سویی رمان همین است قصه پردازی است با مایه های رمانتیک و صد البته از نظر نویسنده بین اللا و عزیز عشق بوده گرچه بنظر من میتوانست عشق جامعی بین آن دو رقم بزند نه اینگونه. در هر حال در قالب مجموعه ای پر از روایت ، این چهل قانون است که میدرخشد و زرق و برق داستان پردازی اش در هر هیأتی که باشد به مزاق عده زیادی از خوانندگان میتواند خوش بیاید.
چند نکته در مورد این کتاب و فایل صوتی اون: ۱- خوانش و صوت کتاب و صدا سازیها خیلی مناسب و بجا بود و برای یه کتاب عالی بود. ۲- اما موضوع کتاب که به عشق پرداخته موضوع و مفهوم خیلی والائیه. اون عشقی که کتاب سعی در معرفی اون داره. عشق به خدا و به تبع اون به مخلوق خدا بصورت عام و اشاره به وحدت و یکی بودن مخلوقات. ولی متاسفانه این موضوع رو بشکل خیلی افتضاحی مطرح کرده. در حقیقت این عشق والا رو مبتذل کرده. مگه میشه عاشق خدا باشی ولی به فرمان معشوقت گوش نکنی؟؟ عاشق واقعی( چه عشق زمینی و چه عشق آسمانی) منتظر اینه که یه دستوری از سمت معشوق بیاد تا اون با تمام وجود انجامش بده. اینو حداقل در خودمون یا اطرافیانمون براحای میتونیم پیدا کنیم. حالا این چجور عشق آسمانیه که در مواردی از دستور حق سرپیچی میشه؟ چطور ممکنه عاشق الهی به حقوق سایر افراد بی توجه باشه؟ بعید میدونم . هم برخی مواردش در مورد شمس که حقوق زناشویی رو در مورد کیمیا رعایت نکرد و ... در مورد اللا هم که بنظرم خیلی واضحه! اون بخش از داستان که به غور در خود و یافتن خود اشاره داره خیلی خوبه و بنظرم درسته ولی اون قسمت که در موقع رفتار ، حقوق اطرافیان رو نادیده میگیره، اشتباهه. یافتن خود سختی داره ولی راه هم داره. نباید منجر بشه ضایع شدن حقوق دیگران.
به اندازه شهرتش جذاب نیست
کلا اهل رمان نیستم ولی اینقدرکه ازاین کتاب تعریف شنیدم بالاخره کنجکاوشدم ونمونه صوتییش روگوش دادم کتاب جذابی بودنه تعریف میکنم نه نقدهرکسی ازدیدخودش به این کتاب نگاه میکنه امانویسندگان کشورمون ومنتقدین نظرخوبی به این کتاب ندارن ومعتقدهستن که این کتاب تحریف تاریخ است ویک کتاب سطحی. وکسانی به این کتاب علاقه نشون دادن که کمتراهل مطالعه هستن خوب عزیزان این روکه همه می دونن که ایرانیهای عزیزاهل مطالعه نیستن واکثراحتی سالی دوکتاب هم نمیخونن پس شمابرای کی کتاب مینویسید وگفته شده که این کتاب برای ضربه به فرهنگ ایرانی نوشته شده خوب چرابایدنویسندگان کشورهای دیگربیشترازنویسندگان خودمون فرهنگ وسلیقه مردم ماروبشناسن اگرکسی ناراحت شده که چرااین کتاب توکشورمااینقدرپرفروش بوده وکتاب های نویسندگان خودمون درموردمولانااینقدرفروش نداشته میگم که بهتره به اندازه نویسندگان دیگرکشورهاسلیقه ی مردمتون روبشناسیدوبعدکتاب بنویسیدومی خوام به جماعت کتاب خوان هم بگم که مطالعه کردن برای بالابردن سطح شعوروفرهنگ هست نه برای فخرفروشی وتمسخردیگران هنراینه که بارفتارمون اونهایی که اهل مطالعه نیستن روتشویق به مطالعه کنیم درخت هرچه پربارترسربه زیرتر