کتاب صوتی رفیق آدم حسابی نشر نوین کتاب

داستان از جایی شروع می‌شود که واندای زیبا از بیمارستان بیرون می‌آید و خودش را در شرایطی می‌بیند که تا آن موقع ندیده بود. او که تا قبل از این اتفاقات، شهروند محترم جامعه‌اش بود، حالا بی‌کس و کار و بی‌سرپناه در گوشه‌ خیابان ایستاده و به دنبال چاره بود. او در ذهنش لیست مردانی را که می‌شناسد، مرور می‌کند تا بتواند به پیششان برود و از آن‌ها کمکی بگیرد و پولی کسب کند؛ تا اینکه تصمیم می‌گیرد از فینکل، آن دندان‌پزشک‌ یهودی، کمک بخواهد.

داستان کوتاه «رفیق آدم‌حسابی» اثر آنتون چخوف این‌طور شروع می‌شود و احساس درونی شخصیت اصلی داستان، در عمیق‌ترین لایه‌های ذهن شنونده‌ نیز زنده می‌شود.

«پله‌ها در ظاهر بسیار شیک و مجلل بودند، اما در میان آن‌همه شکوه، فقط آینه بزرگی توجه‌اش را جلب کرد که داشت تصویر زنی شلخته را بی‌هیچ کلاه زیبا، بالاپوش مد روز و کفش‌هایی قهوه‌ای نشان می‌داد. واندا داشت زنی را می‌دید، که شبیه رختشورها، فقیرانه لباس پوشیده بود. برای اولین بار از دیدن سر و وضعش بسیار شرمنده شد و دیگر هیچ اعتمادبه‌نفسی برایش باقی نماند. در افکارش، به‌جای واندا، خود را ناستازیا کاناوکینا می‌نامید.»

متن بالا بخشی از متن داستان کوتاه «رفیق آدم‌حسابی» است. این داستان را آنتوان چخوف نوشته است و مرجان عابدینی برایمان روایت کرده. در این داستان ما به‌خوبی به احساسات شخصیت اول داستان نزدیک می‌شویم و می‌توانیم خودمان را جای او بگذاریم و احساسات او را همانند خودش تجربه کنیم، حتی اگر تفاوت‌های زیادی بین خودمان با او ببینیم.

یکی از محورهای مهم این داستان را می‌توان در نام داستان دید؛ اما نه دقیقاً آن‌طور که فکر می‌کنید و انتظار دارید. این داستان قرار است کمی شما و افکارتان را به هم بریزد. پس آماده‌ باشید! شاید بعد از شنیدنش نظرتان درباره مفاهیمی چون «رفاقت»‌، «نارفیق»، «حسابی» و «ناحسابی» تغییر کرده باشد.

داستان «رفیق آدم‌حسابی» را به همه علاقه‌مندان ادبیات روسیه تقدیم می‌کنیم و امیدواریم شما هم از شنیدن این داستان کوتاه و دلنشین لذت کافی را ببرید.

زنان، این نیمی از جمعیت جهان، که بسته به اینکه فرهنگ زمانه در چه اوضاعی به سر ببرد، احساس خوشبختی‌شان کم یا زیاد می‌شود، هر یک داستان‌هایی ناگفته در دل دارند که اگر عیان شود، چه خنده‌ها و گریه‌ها و فریادها و آوازها که شنیده نخواهد شد؛ نوین کتاب در قالب مجموعه‌ای به نام «روایت آواهای سوپرانو» صدای لطیف و گاه حزن‌انگیز و گاه سرخوشانه جمعی از زنان تاریخ ایران و جهان را منتشر کرده است که داستان پیش رو، یکی از آنهاست.

داستان «رفیق آدم‌حسابی» بخشی از مجموعه داستان‌های زنانه «روایت آواهای سوپرانو» است که هر یک به شکلی به موضوع زنان می‌پردازند و دبیری این مجموعه بر عهده حسین مسعودی آشتیانی است.