واقعیت این است که بدن ما بسیار هوشمند است و در مقابل موقعیت عکسالعمل نشان میدهد. کتاب وقتی بدن نه میگوید دربارهی همین موضوع نوشته شده است. این کتاب دربارهی این است که چگونه بدن ما در مقابل فشارهای روانی از خود عکسالعمل نشان میدهد.
When body says no اولینبار در سال ۲۰۰۳ منتشر شد. این کتاب را گابور ماته نوشته است و از نتایج تحقیقاتش در آن استفاده کرده است. او دربارهی موضوعاتی مانند اینکه آیا واقعاً مفاهیمی مانند مرگ از تنهایی وجود دارد و آیا ممکن است بیماری آلزایمر ناشی از عدم توانایی ابزار احساس باشد؟ او در حقیقت از پیوند میان ذهن و بدن صحبت میکند و نقش استرس و عواطف ما را در بسیاری از بیماریها مانند سرطان، دیابت، بیماری قلبی و ام اس و حتی سندروم روده تحریکپذیر بررسی میکند.
او در کتاب وقتی بدن نه میگوید مطالعات موردی خود را بیان میکند و داستان افرادی مانند بیتی فورد، لنس آمسترانگ و ... را میگوید تا منظورش را به خوبی بیان کند. در این کتاب هفت نکتهی شفابخش را فرا خواهید گرفت. اصولی که به شما کمک میکند از استرس پنهان و اثرات آن جلوگیری کنید. این کتاب تاکنون به زبانهای مختلفی برگردانده شده است و طرفداران زیادی دارد.
دکتر gabor mate یکی از مشهورترین پزشکان قرن بیستم بود که هر دو تابعیت کانادا و مجارستان را داشت. او متولد ۱۹۴۴ در بوداپست بود و خانوادهاش از خانوادههایی بودند که در دوران نازیها کشتههای زیادی دادند. سرانجام درحالیکه ۱۳ساله بود همراه خانواده به کانادا مهاجرت کرد و بعدها در دانشگاه بریتیش کلمبیا درس خواند. او بهخاطر فعالیتهایش در حوزهی بهداشت روانی شناخته شده است و برای سالها تمرکز فعالیتش در زمینهی اثرات مشکلات روانی در بیماریهای مختلف بود. همچنین او در زمینههایی مانند اختلال نقص توجه و بیشفعالی هم تحقیقات زیادی داشته است. او این روزها برای عموم در روزنامههایی مانند گلوب اند میل مینویسد و سخنرانیهای دربارهی رابطهی بدن و ذهن برگزار میکند.
دلایل مختلفی وجود دارد که کتاب دکتر گابو ماته را بخوانید:
وقتی بدن نه میگوید با عنوان کامل «وقتی بدن نه میگوید، بدن چه هزینهای برای فشار روانی پنهان میپردازد» در ایران ترجمه شده است. ترجمهی این اثر را ثریا قاضی محسنی انجام داده است و انتشارات کتابسرای نیک آن را منتشر کرده است. نسخه الکترونیک این کتاب در دستهبندی کتابهای روانکاوی در فیدیبو در دسترس است و میتوانید آن را دانلود کرده و روی دستگاههای الکترونیکی مانند تبلت، موبایل و لپ تاپ بخوانید.
اواخر پاییز سال ۱۹۹۰ بود، پنجروز قبل از مرگ جیمی در اثر سرطان پوست که ستون فقراتش را درگیر کرده بود. همسرش هشتماهه باردار بود. جز پدر جیمی، همهی اعضای خانوادهاش دور هم جمع شده بودند تا هفتههای پایانی زندگی کنارش باشند. یک ماه و یک روز بعد از اینکه من مرگ جیمی را اعلام کردم، برای تولد دخترشان استل حاضر شدم، همانطور که در بهدنیاآمدن دو فرزند بزرگ لیندا از ازدواج اولش کمک کرده بودم.
جیمی زیاد به دکتر مراجعه نمیکرد. اگرچه او و لیندا پنج سال باهم بودند، اما من فقط همان تابستانی که با درد مداوم پشتش به مطب آمد او را ملاقات کردم. مشخص شد که این درد، نشانهی متاستاز ستون فقرات در اثر سرطان پوست است که چند سال قبل، از قسمت پاهایش برداشته شده بود. بیماری اصلی او، یعنی ملانوم بدخیم، تومور کشندهی ملانوسیتها است. ملانوم که یک بیماری کشنده با میل سریع به انتشار یافتن در سایر ارگانها است معمولاً افراد را در بهار زندگیشان شوکه میکند.
من جیمی را خیلی خوب نمیشناختم، اما از اولین برخوردمان به نظرم فوقالعاده دوستداشتنی آمد. او سی و یکساله، مؤدب، گرم و صمیمی بود با موهای قهوهای روشن مایل به حنایی.
وقتی بدن نه میگوید کتابی جالب است. کتابی که چیزهای زیادی دربارهی تأثیر عوارض روانی بر بدن میگوید. اگر شما هم از این کتاب لذت بردهاید آثار دیگری هم وجود دارند که برای آشنایی با ذهن و روان و کارکرد آن میتوانید به سراغشان بروید:
فرمت محتوا | epub |
حجم | 2.۵۸ مگابایت |
تعداد صفحات | 388 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۲:۵۶:۰۰ |
نویسنده | گابور ماته |
مترجم | ثریا قاضی محسنی |
ناشر | انتشارات کتابسرای نیک |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | when the body says no |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۱/۰۳/۲۱ |
قیمت ارزی | 5 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
مطالعه این کتاب برای همه لازم است . بعد از مطالع این کتاب به این نتیجه میرسیم انسان هنوز بدن خود را به درستی نمیشناسد ، بدن انسان بسیار هوشمندتر از آن است که تصور میشود. سلامت و بیماری انسان فقط با داشتن ژنهای وراثتی خوب ، تغذیه خوب، ورزش و امثال اینها به سلامتی نمیرسد بلکه سلامتی علاوه بر اینها مستلزم زندگی در یک محیط فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مناسب و یک محیط خانوادگی گرم و صمیمی و ارتباطات انسانی و اجتماعی مفید میباشد
من از مترجم تشکر می کنم برای ترجمه این کتاب. خوندنش کار سختیه ولی بینشی که بهت میده ارزشش رو داره. اینکه چطور بیولوژی و ذهن و عواطف در کنار هم رشد می کنند و اینکه چطور تجربه های کودکی در بزرگسالی باعث بیماری یا سلامتی میشن. به نظرم بعد از خوندن این کتاب، خیلی بیشتر از قبل خودتون و اطرافیانتون رو درک خواهید کرد و همین طور با نگاه مهربانانه تری زندگی خواهید کرد.
اگرچه ایده کلی کتاب جالبتوجه است اما ترجمه کتاب ضعیف است. به نظر ترجمه بدون توجه به واژگان تخصصی و صرفا کلمهبهکلمه صورت گرفته که تا حد زیادی هم روانبودن کتاب را با مشکل مواجه کرده و هم در برخی موارد غیرقابل فهم و حتی دقیقا برعکس منظور نویسنده است.
فقط ترجمه روان نیست متاسفانه ولی واقعا به خوندنش میارزه اشکالی نداره که ترجمه زیاد خوب نیست توروخدا بخونینش
خیلی علمی و دقیق بیان میکنه که چطور استرس مزمن بدن رو نابود میکنه واقعا زیبا و عالیه به درد همه میخوره مخصوصا افرادی که دچار بیماری خود ایمنی هستن تا حداقل بدونن چی باعث شده این بیماری رو بگیرن
دهه چهل یا هفتاد!!!!!!!!!زندگی غلط است. دهه چهل میشود چهار صد سال😄😉 دهه چهارم یا هفتم درست است
عالی عالی عالی میفهمی که به صدای بدنت گوش کنی
حتما، همه باید بخونن،اونم دوبار