کتاب صوتی سادی نشر آوای چیروک

- درباره‌ی کتاب: سادی داستان زندگی دختری به نام (سادی) است که از دار دنیا فقط یک خواهر داشته است. او زندگی بسیار سختی را گذرانده و همه‌ی زندگی‌اش در وجود خواهرش (متی) خلاصه شده است. حالا متی را بعد از تجاوز و آزار جنسی، به شکل فجیعی به قتل رسانده‌اند و سادی، به‌شدت غمگین و حتی بیش از آن، خشمگین است. او نسبت به همین چیز حتی خودش طغیان می‌کند و بنابراین تصمیم می‌گیرد قاتل متی را پیدا کند و انتقام خواهرش را خودش از او بگیرد. او سفری را آغاز می‌کند که می‌توان آن را سفر انتقام نامید سادی رمانی نوشته کورتنی سامرز است. این کتاب در ۴ سپتامبر ۲۰۱۸ منتشر شد، و از دو منظر روایت می‌شود: برخی از فصل‌ها دیدگاه سادی را ارائه می‌کنند و برخی از فصل‌ها به صورت رونوشت‌هایی از پادکستی به نام «دختران» که توسط مردی به نام وست مک‌کری میزبانی می‌شود، طراحی شده‌اند. سادی در ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۸ به یکی از پرفروش‌ترین‌های نیویورک تایمز تبدیل شد و جایزه ادگار ۲۰۱۹ را برای بهترین ادبیات بزرگسالان جوان از نویسندگان رازآلود آمریکا دریافت کرد. سادی همچنین برنده جایزه ادیسه ۲۰۱۹ از انجمن کتابخانه آمریکا و جایزه کاج سفید ۲۰۲۰ از انجمن کتابخانه انتاریو شد. - خواندن کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟ مخاطب این کتاب کودکان و نوجوانان و خانواده ها هستند. - درباره‌ی نویسنده: کورتنی سامرز (زاده ۱۹۸۶ در بلویویل، انتاریو، کانادا) نویسنده کانادایی داستان های نوجوانان است. مشهورترین آثار شناخته شده ویCracked Up to Be، This is Not a Test، All the Rage و Sadie می باشد. کورتنی سامرز نویسنده پرفروش، منتقد و برنده جایزه چندین رمان است. اولین کتاب او در سال ۲۰۰۸ و در ۲۲ سالگی به چاپ رسید. جدیدترین رمان او، سادی، پرفروش ترین فیلم نیویورک تایمز است، برنده جایزه ادگار، جان برنده جایزه اسرار جان، اسپری، برنده جایزه ادیسه، برنده جایزه آئودی، دریافت شش بررسی ستاره دار، دریافت در بیش از ۳۰ لیست از بهترین های سال ۲۰۱۸ و با بیش از ۲۱۰۰۰ رأی برنده برتر جوایز انتخاب Goodreads ۲۰۱۸ برای بهترین کتاب نوجوانان شد. در فوریه سال ۲۰۲۰، مجدداً به انتشار اولین کتابش با نام Cracked Up to Be منتشر خواهد شد که شامل یک جلد طراحی مجدد، متن به روز شده و معرفی جدید خواهد بود - جملاتی از کتاب: اشتباهی فرمان داده‌ام. هول‌‌کرده سعی می‌کنم یادم بیاید چه کاری الان درست است. جفت‌پا می‌روم روی پدال ترمز، که البته کار درست این نیست. وقتی ماشین دست از چرخیدن برمی‌دارد، به پهلو وسط جاده ایستاده‌ایم، و حس می‌کنم الان است که بمیرم. ماشینی در حال نزدیک شدن بوق می‌زند و فرمان می‌گیرد که با ما برخورد نکند و در عین حال خودش هم روی آب سر نخورد. و بعد همه چیز ساکت می‌شود، غیر صدای نفس‌نفس ما و شوک ناشی از اتفاقی که از بیخ گوش‌مان گذشته.