زندگی شهری در کنار تمامی محاسنی که دارد و البته نظمی که در ظاهر به شما نشان میدهد، دارای یک بینظمی عجیب و سردرگمی بزرگ است. انسانها در شهرهای بزرگ مثل ساعت بدون وقفه کار میکنند اما واقعا منظم و مرتب و فاقد گیجی هستند؟ جواب سوال صددرصد نه هست. زندگی شهری را میتوان به زندگی کاتورهای تشبیه کرد. کاتوره به معنای سرگردانی و بینظمی، روایت داستان زندگی خیلی از ماها است که در این شهرها زندگی میکنیم و داستان زندگیمان بین هیاهوی شهر گم میشود. ذهنهای کاتورهای، زندگیهای کاتورهای و البته شهرهای کاتورهای در دل خودشان داستانهای بسیاری دارند که باید بیتا شباهنگی باشد تا آنها به رشتهی تحریر درآورد.
کتاب کاتوره همانطور که اسمش پیدا است، کتابی است در تعریف بینظمی. اما بینظمی نه به معنای نامرتب بودن اتاقتان یا محل کارتان؛ بینظمی در افکار و زندگیتان. امروزه چنان زندگی مدرن در دل و جانمان رسوخ کرده است که در ادبیات ژانر مخصوص خودش را دارد. بینا شباهنگ در آخرین کتاب خودش از ماجراهایی مینویسند که زیرپوست شهر رخ میدهد. دغدغهها و کشمکشهای آدمها یکجا جمع شده است و رمان کاتوره را به قلم شیوا و روان بیتا شباهنگ را خلق میکند. آدمهایی که همزمان که در کنار دوستان و اقوامشان در محفلی گرم و صمیمی دایرهی افراد ایمنی برای خود تشکیل دادهاند،به همان اندازه از آنها دور هستند و رازهای مگو دارند. همهی افراد داستان همین انسانهایی هستند که در کنار ما زندگی میکنند. معلمها، دانشجوها، گرافیستها، پزشکها و ... .
شباهنگ با زبان و نثری ساده و روان به این مسائل پرداخته و با پرداختن به جزئیات و توصیفهای دقیق از موقعیتها آن را پیش چشم خواننده مجسم کرده است گویی او بهعنوان یکی از حاضرین در صحنه حضور دارد.
اما گره اصلی داستان درگیری آدمی با خودش است و درگیری که از پس یک اتفاق شکل میگیرد و حل این مسئله جز از خودش برنمیآید. شایان صفایی، جوانی سی و پنج ساله به شدت کم حرف و منزوی است. زرین همسر او با این عادت او کنار آمده است اما مدتی است که تغییر رفتارهای شایان او را آزرده خاطر میکند. داستان زندگی شایان زمانی دچار درگرگونی میشود که ناخواسته به دنبال دزدی میرود که کیف خانمی را به نام نازلی میدزد. کسی از محتویات کیف خبر ندارد و مانند راز است و زندگی شایان که یک گرافیست بود و درگیر روزمرگی، کاملا دچار تغییر و تلاطم میشود. اما نازلی؛ نازلی زنی است که داغدار پسر و همسر خودش است و روحی درگیر و گیج دارد. او که در گذشته سیر میکند و خودش را مقصر تمامی اتفاقات آن دوران میداند، در کما ناباوری در پی دزدی کیفش آدمهای جدیدی وارد زندگیاش میشوند. آیا او از این تغییر راضی است؟ میتواندآدمهای جدید را بپذیرد و زندگیای جدیدی را قبول کند؟ برای پاسخ دادن به این سوال لازم است کتاب کاتوره، نوشتهی بیتا شباهنگ را بخوانید. اگر طرفدار کتاب صوتی هستید و ترجیح میدهید در مترو و هنگام پیادهروی و حتی رانندگی به کتاب صوتی گوش دهید، این کتاب میتواند بهترین گزینه باشد زیرا که قلم روان و البته داستان قابل لمس کتاب صوتی کاتوره نظر شما را به خود جلب خواهد کرد. این کتاب در سال ۹۶ به همت نشر آفتابکاران در ۲۵۵ صفحه چاپ شد و در سال ۹۹ به چاپ دوم رسید. شما میتوانید برای دانلود پیدیاف کتاب کاتوره به وبسایت فیدیبو مراجعه کنید.
بیتا شباهنگ، نفر اول کنکور هنر که بعد مبارزهای طولانی با بیماری سرطان ریه در تاریخ ۱۰ بهمن سال ۱۳۹۶ در سن ۴۴ سالگی از دنیا رفت. او آثار ارزشمندی از خود به جا گذاشت.
بیتا شباهنگ بیشتر آشنای اهل سینما بود تا اهل ادبیات. نفر اول کنکور هنر بود، فارغالتحصیل رشتهی طراحی صنعتی از دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران. در چندین فیلم سینمایی دستیار کارگردان و منشی صحنه و همکار فیلمنامهنویس بود.
اولین داستانهایش را در ماهنامهی «هفت» (ابتدا با نام مستعار المیرا شایان) منتشر کرد و مجموعه داستانش با نام «گربههای اشراقی» سه چهار سال پیش در انتشارات «نگاه» منتشر شد که به چاپ دوم هم رسید. رمان «کاتوره» نخستین و متأسفانه آخرین رمان بیتا شباهنگ بود که در نمایشگاه کتاب سال ۱۳۹۷ منتشر شد، اما دیگر خودش نبود تا نگاهش با دیدن نسخهی چاپی آن برق بزند. همانطور که در بالا نوشته شد، کتاب کاتوره در سال ۹۹ به چاپ دوم هم رسید و در همان سال انتشارت صوتی چیروک، کتاب صوتی کاتوره را با صدای هانیه توسلی و علی مصفا، برای دوستداران کتاب صوتی روانهی بازار کرد. برای دانلود کتاب صوتی کاتوره میتوانید هماکنون به سایت فیدیبو مراجعه کرده و یا با نصب اپلیکیشن رایگان فیدیبو همیشه و همهجا به یک کتابخانه بزرگ دسترسی داشته باشید.
هانیه توسلی بازیگر محبوب و معروف تئاتر و سینما کشور است که در تاریخ ۱۴ خرداد سال ۱۳۵۸ در همدان به دنیا آمده است. هانیه توسلی برای بازی در فیلم شبهای روشن، تندیس بهترین بازیگر نقش اول زن را از هفتمین جشن خانه سینما دریافت کرد. همچنین برای بازی در فیلم سینمایی دهلیز، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را از سی و یکمین دوره جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۹۱ دریافت کرد.
علی مصفا متولد ۱۱ آذر ۱۳۴۵ در تهران است. او را که بیشتر با فیلم جهان با من برقص میشناسیم، فعالیتش را در سینمای ایران از سال ۱۳۷۱ آغاز کرده است. علی مصفا از سال ۱۳۹۱ عضو هیئت داوران جشنواره اوسیان سینه فن هند بوده است.
«هميشه یه دستش رو میبست به گردنش. میگفت درد میکنه. دکترها هیچی تشخیص ندادن. هیچیش نبود. میدونی» از این دردهای چیز، روانتنی... مادرش خیلی نگران میشد. هی این دکتر، اون دکتر... با همون دستش وسطی بازی میکرد. فوتبال ... خیلی هم کشبازی دوست داشت. پسرها مسخرهش میکردن، اما هميشه پای کشبازی ما دخترها بود.» و رو به نوری که از لابهلای زغالها میدرخشد لبخند میزند. گفته بود توی خانه نمانند. از هیزمها برداشته بودند آمده بودند وسط فضای حصار کشیده محوطه. مه اطرافشان را گرفته و قدمی دورتر را نمیتوانند ببینند. آتش بیدردسر روشن شد. کنده بزرگی که بالاخره گر گرفته. با صدای هیس ممتدی میسوزد.
«آخرش چی شد؟»
نازلی متعجب نگاهش میکند. موهای حلقهحلقه حناییاش انگار توی دست باد پریشان است.
«چی؟»
«همین همبازی بچگی ...»
«هیچی ... مگه همه چی باید یه چیزی بشه؟»
صدای خشخشی از پشت حصار بلند میشود.
«بهت گفتهم اینجا خرس داره؟»
و با بیخیالی شاخه نازکی را که در دست دارد توی آتش نگه میدارد روی کنده میکوبد و بعد آن را بالای سرش توی هوا میچرخاند.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 637.۱۴ مگابایت |
مدت زمان | ۰۷:۴۳:۴۸ |
نویسنده | بیتا شباهنگ |
راوی | هانیه توسلی |
راوی دوم | علی مصفا |
ناشر | آوای چیروک |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۹/۱۱/۰۸ |
قیمت ارزی | 5 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
خانم توسلی بسیار خوب کتابو خوندن. این خوانش عالی روی ایرادهایی که در داستان وجود داشت صحه گذاشت. در مورد داستان باید بگم ضعیف بود. به نظر من کاراکترهای اضافی زیاد داشت که و همین باعث شده بود یکجای داستان رها بشن داستان یک بلاتکلیفی عجیب داشت اگر میخوندمش باهاش به مشکل میخوردم ولی خوانش خانم توسلی باعث شد به گوش دادن ادامه بدم. کتاب در سطح حرفهای نیست از نظر تکنیک هم مشکل داره یک روایت خطی که نویسنده سعی کرده با ماجراهایی بهش هیجان بده که خب از نظر من خیلی نوفق نبوده. اصل ماجرا هی کم رنگ و محو میشه و گاهی جونمیگیره. اما کتاب صوتیشو توصیه میکنم خوانش خوب کم پیدا میشه و من از این خوانش لذت بردم.
اول از همه یاد خانم شباهنگ گرامی و روحشان شاد باد... دوم موسیقی ابتدایی و انتهایی و تکرار جملات ناشر صوتی و آهنگ پیامک وار گوش خراش اول هر ترک واقعا آزار دهنده هست. واقعا چه لزومی دارد آخر هر ترک معرفی ناشر صوتی باشد؟ انگار شاخ قول را شکسته... سوم داستان همانطور که قابل پیش بینی هست از آنجا که رمان اول خانم شباهنگ و متاسفانه آخرینش بود، بسیار خسته کننده، خطی، پرداخت نشده و زرددد است. لحن و صدای خانم توسلی علی رقم خوانش صحیح ایشان به کسالت بار شدن کتاب افزود. در کل هر کتابی ارزش یکبار خواندن را دارد، نمیدونم این جمله رو کی گفته چون من باهاش مخالفم...
خیلی زیبا و درست کتاب را میخوانند******* منتظر کتاب های صوتی بیشتری از شما هستیم.******* دوستان اگر موافق هستید تایید کنید
عالی بود چه از لحاظ نویسندگی عالی و چ از لحاظ روانی در خوانش متن فقط طبق معمول اکثر صداگذاری های کتابهای صوتی چندتا گاف اذیت کننده داشت، اعلام اسم انتشارات در اخر هر قسمت و صدای زنگ اول هر قسمت، نمیدونم تدوینگرها نمیدونن اکثرا کتاب صوتی شبها گوش می دیم و این صداها ادیت کننده میشه برای بقیه ک خوابن؟؟؟چ اصراریه اخه؟ یا اسم انتشارات چرا هی باید تکرار بشه...من ک از لجم همشو رد میکردم !!!
متن داستان یک روایت خطی فوق العاده بی محتوا و کسل کننده که به سختی میشد تمومش کرد . اگر قرار باشه رمان زرد هم مطالعه کنیم کاش حداقل کمی طنز و داستانی وجود داشته باشه.دوست دارم بدونم دوستانی که کامنت گذاشتن بهترین کتابی بود که خوندم یا فوق العاده بود قبلا چه کتاب هایی خواندند. البته خوانش خوب بود
چقدر صدای هانیه توسلی قشنگه??چقدر خوب و درست میخونه
موسیقی ابتدا و انتها تکراری و کسالت بار. ضد و نقیض هایی زیادی در داستان بود.وجود نازلی و سفر رفتن یکباره دوتا غریبه.یا ماجرای اعدام و پدر ناتنی زرین که نیامده میخواهد مزون باز کند و همه و همه خیلی بد طراحی شده بودند.به شخصه اصلا دوست نداشتم.بی سرو ته بود.حیف وقت و اینترنت.
صدای خانم توسلی فوق العاده است ولی من اصلا متوجه مفهوم این داستان نمیشم منظور نویسنده از این داستان چیه و اینقدر هم کشدار و حوصله بره و کل داستان اینقدر افسرده و یکنواخته با احترام من اصلا دوست نداشتم نصفه داستان رو هم شنیدم بخاطر صدای دلنشین و اجرای حرفه ای خانم توسلی بود
کتاب خوب با صدای لذت بخش هانیه خانم توسلی و علی خان مصفا لذت بردم مرسی از فیدیبو
خانوم توسلی چه خوب کتاب میخونه. ماچ بهش