کتاب شغل خوب‎، شغل پوچ نشر ترجمان علوم انسانی

افراد زمانی زیادی را با شغلشان سپری می‌کنند. پس کیفیت شغل شما بسیار مهم است. شغل خوب، شغل پوچ کتابی است که درباره‌ی همین موضوع صحبت می‌کند. این کتاب از این حرف می‌زند که دنیای مدرن دیگر آن دنیای گذشته نیست که در آن می‌‌توانستید افراد را در شغل ملال‌آورشان رها کنید. این روزها دیگر لازم است که اهمیت دهید.

هنگامی که میهای چیکسنتمیهای کتاب «good business leadershipflow and making of meaning» را در سال ۲۰۰۳ منتشر کرد، افراد مهم زیادی مانند تونی بلر، بیل کلینگتون و جیمی جانسون از آن الهام گرفتند. واقعیتی که نویسنده در این کتاب به آن اشاره می‌کند در حقیقت تفاوت میان دو مدیر است. مدیرانی که هنوز به شیوه‌ی قدیمی مدیریت می‌کنند. دائماً به خواسته‌های خودشان فکر می‌کنند و کارمندان را تحت‌فشار می‌گذارند و در نتیجه یک تیم خسته دارند. دسته‌ی دوم مدیران کسانی هستند که واقعاً به رویا یا هدفی اعتقاد دارند و تلاش می‌کنند کاری را انجام دهند که هم به نفع خودشان و هم به نفع دیگران باشد. آن‌ها تلاش می‌کنند یک جریان ایجاد کنند و اعتماد، تعهد و رشد شخصی ایجاد کنند. آن‌ها نسل جدید مدیران هستند که تلاش می‌کنند هر کارمند یک شغل خوب داشته باشند و خودشان هم از این بهره خواهند بود.

کتاب شغل خوب، شغل پوچ به چندین زبان مختلف برگردانده شده است. ترجمه‌ی فارسی این کتاب را بهروز نوری با عنوان کامل «شغل خوب، شغل پوچ، رهبری، غرقگی و خلق معنا» انجام داده  انتشارات ترجمان علوم‌انسانی آن را منتشر کرده است. نسخه الکترونیک این کتاب در دسته‌بندی کتاب‌های روانشناسی در دسترس است.

میهای چیکسنتمیهای کیست؟

Mihay Robert csikszentmihay روانشناس برجسته‌ی دانشگاهی بود که بین سال‌های ۱۹۳۴ تا ۲۰۲۱ می‌زیست. او مجارستانی است و پدرش دیپلمات بود. میهای در ۲۲ سالگی به آمریکا مهاجرت کرد و در سال ۱۹۶۵ دکترای روانشناسی خود را از دانشگاه شیکاگو گرفت. او در سال ۱۹۶۹ استاد همین دانشگاه شد. بیشتر فعالیت او درباره‌ی شادی و خلاقیت بوده است و درباره‌ی مفهوم جریان که در کتاب شغل خوب، شغل پوچ درباره‎‌ی آن صحبت شده است هم کارهای زیادی انجام داده است. او برای مدتی رئیس بخش رواننشناسی دانشگاه شیکاگو بود.

دو دلیل برای خواندن کتاب شغل خوب، شغل پوچ

• آمارها نشان می‌دهد ۸۰ درصد بزرگسالان لحظه‌شماری می‌کنند محل کارشان را ترک کنند. این به این معنی است که افراد زیادی کارشان را دوست ندارند و این مثل یک زنگ خطر است، اگر شما هم از این دسته افراد هستید یا مدیری هستید که نمی‌خواهید کارمندانتان چنین حسی داشته باشند این کتاب یک انتخاب خوب برای شماست.
• کتاب شغل خوب، شغل پوچ یک کتاب الهام‌بخش است و با زبانی واضح و روشن نوشته شده است. همین موضوع باعث شده است این کتاب یک کتاب خواندنی باشد و هرکسی در هر جایگاهی می‌تواند آن را بخواند تا رابطه‌ی معناداری با شغلش پیدا کند

در بخشی از کتاب شغل خوب، شغل پوچ می‌خوانیم

محیط کاری به میزان زیادی تعیین می‌کند که فرد تا چه حد در کارش رشد می‌کند. بعضی افراد، بدون توجه به مکانی که در آن قرار گرفته‌اند، شیوه‌هایی را برای انجام کارهای خود به بهترین نحو پیدا می‌کنند، اما این مسئولیت مدیر است که فرصت‌هایی را فراهم کند تا مهارت‌های هر یک از کارکنان به کار گرفته شده و به بهترین شکل ممکن پالوده شوند. «مهارت‌ها» به این معنا فقط به فن و دانش، مثلاً مهارت‌های مهندسی اشاره نمی‌کند، بلکه به سرتاسر طیف ظرفیت‌های انسانی فرد از جمله ارزش‌ها، هیجانات، شوخ‌طبعی و محبت ارجاع دارد. اگر همه‌ی این‌ها نتوانند در شغل فرد بروز یابند، محل کار جایی برای رشد و پیچیدگی نخواهد بود.

اولین و واضح‌ترین تصمیمی که یک مدیر در زمان استخدام باید بگیرد طرح این پرسش است: ‌آیا فرد متقاضی با اهداف و ارزش‌های سازمان ما سازگاری دارد؟ شرکت‌ها همانند قبایل گینه‌نو با یکدیگر متفاوت هستند. برخی شکارچیانی بی‌رحم و برخی کشاورزانی صلح‌جو هستند. یک زنان جوان جاه‌طلب که در مکینزی احساس راحتی می‌کند ممکن است از کار برای ال. ال. بین خسته شود. یک مرد جوان با ارزش‌های قوی زیست‌محیطی می‌تواند دارایی ارزشمندی برای پاتاگونیا باشد، ولی احتمالاً برای شرکت نفتی اکسان نه.

پیشنهادهایی برای دوستداران کتاب شغل خوب، شغل پوچ

کتاب شغل خوب، شغل پوچ کتاب بسیار خواندنی‌ای است که چیزهای زیادی را آموزش می‌دهد و یک منبع انگیزشی است. کتاب‌های دیگری هم هستند که اگر از این کتاب لذت برده‌اید می‌توانید به سراغشان بروید:

• کار عمیق  اثر کال نیوپورت
• شرکت خلاقیت اثر اد کتمول و امی والاس
• ۱۰ اصل موفق‌ترین کسب‌وکار کوچک در جهان اثر مایکل گریر
• واقعیت‌های جدید در دنیای کسب‌وکار اثر جیسون فرید و دیوید هاینمایرهانسن