بغداد 1991. جنگ خلیج فارس به راه افتاده.
دو دختر که از بیم حملۀ هوایی به پناهگاه رفتهاند، داستان تعریف میکنند تا از ترس و تاریکی بگریزند و دوستی عمیقی بینشان پا میگیرد. اما بمب ها همچنان میریزند و دوستان به ناگزیر از کشور می گریزند؛ دخترها ناچارند با این حقیقت روبرو شوند که زندگیشان هرگز مانند گذشته نخواهد شد.
این رمانِ گزنده که اولین اثر نویسنده است، نشان می دهد بزرگ شدن در شهری که رفتهرفته پیش چشمانت رو به ویرانی است، چگونه است و چطور بچه ها میتوانند در دشوارترین زمانها انعطافپذیری و مقاومتی عظیم از خود نشان دهند.