کتابهای پیشنهادی اپرا وینفری
کتابهای این لیست
درباره ی بخور، عبادت کن، عشق بورز
دلایل بسیاری من را از ادامه این فکر بازداشت. اول اینکه جیوانی ده سال از من کوچکتر است، و مثل بیشتر پسرهای بیستوچندساله ایتالیایی هنوز با مادرش زندگی میکند. همین مسأله به تنهایی کافی است که او همس ......
درباره ی نیروی حال
بسياري از ما بيشتر عمرمان را در زندان افکار محدود کننده خود مي گذرانيم. ما هرگز قدم از محدوده تنگ و تاريکي که توسط ذهن خود ساخته ايم بيرون نمي گذاريم و اسير شخصيتي خود ساخته که از گذشته ها تأثير مي گي ......
درباره ی نیروی حال
برای من، گذشته اهمیتی ندارد و بهنُدرت دربارهیِ آن میاندیشم؛ با وجودِ این، دوست دارم به طور خلاصه به تو بگویم چه شد که شدم یک آموزگارِ معنوی و این کتاب چگونه به دنیا آمد. من تا سیسالگی در شرایطی ......
درباره ی آنچه با اطمینان می دانم
در این میکروبوک میخوانید: در مورد رژِیمهای مسخرهای که اپرا امتحان کرده میخوانید؛ میخوانید که چرا دسته کلید دوستپسرش را در چاه دستشویی انداخته؛ و داستان یک پدر روحانی و تاثیر عمیق او بر اپر ......
درباره ی بخور، عبادت کن، عشق بورز
الیزابت گیلبرگ زنی است که بعد از شکستی در بارداری و طلاق از همسرش، به این فکر میافتد که برای درک ارزش زندگی در جستجوی خویشتن، دست به مسافرتی دور دنیا بزند. او چهار ماه در ایتالیا میماند و شروع به چش ......
درباره ی از این مطمئنم
بخشی از کتاب: داستان جدیدی نیست، اما فکر میکنم، حداقل برای این کتاب، ارزش دارد که یک بار دیگر آن را تعریف کنم. سال ۱۹۹۸ بود و داشتم فیلم محبوب را در مصاحبهی تلویزیونی زنده با جین سیسکِل، منتقد فی ......
درباره ی چه اتفاقی برایت افتاد
کتاب برايت چه اتفاقي افتاد (What happened to) گفت وگويي ميان اوپرا وينفري و بروس دي پري است که در آن درباره تاثير تجربيات کودکان بر زندگي آينده آن ها سخن گفته شده است. بايد توجه داشته باشيم که آسيب ها ......
درباره ی گلچین
در تمام طول زندگی پیوسته سخنان بسیار مهم را برای خودم بازگو کردهام. حتی در دوران کودکی این عبارت را به خوبی به خاطر میآورم «عالی بودن بهترین سلاح برای مبارزه با نژادپرستی و تبعیض جنسی است، پس بیایید ......
درباره ی چه بر تو گذشته است؟
ـ «گریه بس است!» با لحنی هشداردهنده فریاد زد: «بهتر است دهانت را ببندی!» ناگهان از شدت ترس، چهرهام حالتِ خنثی گرفت و قلبم از تپشهای طبلگونهاش بازایستاد. با همهی توان، لب پایینم را به دندان می ......