کتاب نیروی حال اثر اکهارت تول، فیلسوف و معلم معنوی مشهور، به عنوان یکی از پرفروشترین کتابهای معنوی و روانشناسی در سطح جهان شناخته میشود. این کتاب که در سال ۱۹۹۷ منتشر شد، به ترجمههای متعددی در زبانهای مختلف درآمده و میلیونها خواننده در سراسر دنیا را تحت تاثیر قرار داده است. تول معتقد است که هویت ما به طور کامل در ذهن شکل میگیرد و ذهن ما دائماً در حال غوطهور شدن در افکار و خاطرات گذشته و نگرانیهای مربوط به آینده است. این امر باعث میشود که از لحظه حال که تنها زمان واقعی و معنادار زندگی است، غافل شویم و در دام رنج و اضطراب گرفتار شویم. تول در این کتاب، راه رهایی از این رنجها را تمرکز بر لحظه حال یا حضور در اکنون میداند. او با شرح مفاهیمی مانند خودِ حقیقی، بدن درد، ذهنِ آشفته و مشاهده بدون قضاوت، راهکارهای عملی برای رهایی از افکار منفی و زندگی در لحظه حال ارائه میدهد. مطالعه کتاب نیروی حال موجب خواهد شدخواننده با درک ماهیت ذهن و ریشههای رنج، از چرخههای منفی افکار و احساسات رها شده و به آرامش و شادی حقیقی در زندگی دست یابد. این کتاب نه تنها به عنوان یک منبع معنوی ارزشمند، بلکه به عنوان راهنمایی عملی برای زندگی در دنیای مدرن و پرشتاب امروزی نیز شناخته میشود. اگر شما هم به خواندن کتابهای روانشناسی حوزه توسعه فردی علاقه دارید حتما به دستهبندی توسعه فردی فیدیبو سر بزنید.
اکهارت تول، نویسنده و معلم معنوی مشهور آلمانی، در سال ۱۹۴۸ در آلمان متولد شد. او دوران کودکی سختی را پشت سر گذاشت و از همان سنین پایین با افسردگی و اضطراب دست به گریبان بود. در سن 29 سالگی، تول در حالی که از شدت افسردگی قصد خودکشی داشت، ناگهان دچار تحولی عمیق درونی شد و به حضور در لحظه حال و خودِ حقیقی خود پی برد. این تجربه نقطه عطفی در زندگی او بود و مسیر زندگی او را به طور کامل تغییر داد. تول پس از این تجربه، به مطالعه فلسفه، روانشناسی، معنویت و مذاهب مختلف پرداخت و آموزههای خود را در زمینه رهایی از رنج و رسیدن به آرامش درونی تدوین کرد. او به عنوان یکی از تاثیرگذارترین معلمان معنوی عصر حاضر شناخته میشود و کتابها و سخنرانیهای او به میلیونها نفر در سراسر دنیا کمک کرده است تا از رنج رها شده و به آرامش و شادی حقیقی در زندگی دست یابند.
جهت مشاهده سایر آثار اکهارت تول کلیک کنید.
کتاب نیروی حال کلید رهایی از رنج و رسیدن به آرامش است. تول در این کتاب ریشه اصلی رنجهای بشری را در تمرکز ذهن انسان بر گذشته و آینده میداند و راه رهایی از این رنجها را تمرکز بر لحظه حال یا حضور در اکنون میداند. او با ارائه راهکارهای عملی، به خواننده کمک میکند تا از افکار منفی و اضطراب رها شده و به آرامش و شادی حقیقی در زندگی دست یابد. تول در نیروی حال راهکارهایی را تبیین میکند تا ماهیت ذهن و نحوه عملکرد آن را به درستی درک شود. او با مفاهیمی مانند خودِ حقیقی، بدن درد و ذهن آشفته به خواننده کمک میکند تا از هویت کاذب ساخته شده توسط ذهن رها شده و به خودِ حقیقی خود که منبع آرامش و شادی حقیقی است، دست یابد. نیروی حال باعث میشود تا زندگی خود را معنادارتر و هدفمندتر کنید. با تمرکز بر لحظه حال و رهایی از افکار منفی، شما میتوانید از زندگی خود لذت بیشتری ببرید و به پتانسیل کامل خود در زندگی دست یابید. آموزههای نیروی حال میتواند به شما کمک کند تا روابط خود با دیگران را بهبود ببخشید. با تمرکز بر حضور در اکنون و پذیرش کامل افراد، شما میتوانید روابط صلحآمیزتری با اطرافیانتان داشته باشید. نیروی حال موجب خواهد شد تا نسبت به خود و دیگران شفقت و همدلی بیشتری داشته باشید. با رهایی از قضاوت و سرزنش خود و دیگران، شما میتوانید زندگی شادتری داشته باشید. راهکارهای نیروی حال صرف نظر از دین، مذهب یا فلسفه زندگی شما، برای همه افراد مفید و کاربردی است. در نهایت، مطالعه کتاب نیروی حال میتواند به شما در مسیر خودشناسی، رسیدن به آرامش و شادی حقیقی و زندگی معنادارتر یاری رساند.
برای من، گذشته اهمیتی ندارد و بهنُدرت دربارهیِ آن میاندیشم؛ با وجودِ این، دوست دارم به طور خلاصه به تو بگویم چه شد که شدم یک آموزگارِ معنوی و این کتاب چگونه به دنیا آمد. من تا سی سالگی در شرایطی پُراضطراب زندگی میکردم. شرایطی که بسیاری را از فرطِ افسردگی به سوی خودکُشی سوق میداد. اکنون، وقتی دربارهیِ آن سالها حرف میزنم، احساس میکنم دربارهیِ زمانی در گذشتههای دور و یا دربارهیِ زندگیِ یک آدمِ دیگر صحبت میکنم. یک شب، بعد از بیست و نُهمین سالروزِ تولدم، از خواب پریدم و احساس کردم به شدت هراسانم. پیش از آن نیز با حالتی مشابهِ همان حالت از خواب پریده بودم، اما اینبار، حالتی داشتم کاملاً متفاوت با دفعههای پیشین؛ بیشتر ترسیده بودم. سکوتِ شب، طرحِ شَبَحوارِ اثاثیهیِ اتاق، صدایِ قطاری که در آن دورها میگذشت – همه چیز چنان بیگانه با من، دشمنِ من و بیمعنا به نظر میرسید که از دنیا بیزار شدم. بیش از هر چیز، از وجودِ خودم بیزار بودم. به خودم گفتم: چرا باید این زندگیِ پُر از نِکبت را تحمل کنم؟ چرا به این تلاش و تقلای بیهوده ادامه دهم؟ احساس میکردم دوست دارم فنا شوم، معدوم شوم، نباشم. این احساس، قویتر از احساسِ غریزیِ من برای ادامهیِ حیاتم بود.
این جمله مدام در ذهنم طنین میانداخت که: «دیگر حالم از خودم به هم میخورد.» ناگهان فهمیدم که این جمله، فکریست در سرِ من. «آیا من تنها هستم، یا دو نفر هستم؟ اگر حالم از خودم به هم میخورَد، پس باید دو نفر وجود داشته باشند: «من» و «خود» که حالِ من از او به هم میخورَد.» فکر کردم: «شاید یکی از این دو نفر واقعیت دارد و آن دیگری وَهمی بیش نیست.»
از این درک و دریافت چنان شگفتزده شده بودم که ذهنم از کار افتاد. آگاه بودم، اما دیگر از فکرها خبری نبود. احساس کردم به گردابی عظیم از انرژی کشیده میشوم. این کشش، ابتدا آهسته بود، اما ناگهان شتاب پیدا کرد. هراسی به جانم چنگ انداخته بود و من میلرزیدم. صدایی در فضای سینهام پیچید: «مقاومت نکن!» احساس میکردم دارم به درونِ خلأیی میافتم. احساس میکردم این خلأ در درونِ من است، نه در بیرونِ من. ناگهان احساسِ ترسم ریخت و گذاشتم تا به درونِ آن خلأ بیفتم. بعد از آن را دیگر به یاد نمیآورم.
اگر شما هم به خواندن کتابهای توسعه فردی علاقه دارید پیشنهاد میکنیم حتما کتابهای زیر را که در فیدیبو در دسترس هستند، مطالعه کنید.
پاکسازی ذهن برای موفق شدن در زندگی نویسنده بری داونپرت، استیو اسکات انتشارات نگاه نوین
مثل یک مرد فکر کن، مثل یک زن رفتار کن نویسنده استیو هاروی انتشارات البرز
چگونه خودمان را دوست بداریم نویسنده شارون وگشیدر کروز انتشارات ذهنآویز
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۳۷ مگابایت |
تعداد صفحات | 352 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۰:۰۰ |
نویسنده | اکهارت تول |
مترجم |