پائلوکوئیلو نویسندهی معروف برزیلی در 24 آگوست 1947 در شهر ریو دو ژانیرو متولد شد. او در کودکی با آیینهای تربیتی والدینش مبارزه میکرد و به همین دلیل، والدینش بهطور موقت او را به بیمارستان روانی فرستادند. کوئیلو رویای نویسندگی را از دوران کودکی در سر داشت؛ اما والدینش همیشه او را منع میکردند و دوست داشتند پسرشان در آینده به یک وکیل زبردست و مشهور تبدیل شود. کوئیلوی جوان با اصرار والدینش وارد مدرسه حقوق شد اما بعد از گذشت یک ترم آن جا را ترک کرد. بعد از این اتفاق او به شمال آفریقا و اروپا سفر کرد و یک «هیپی» شد تا بتواند آزادانه زندگی کند. در این مسیر او به مصرف مواد مخدر و رفتارهای پرخطر روی آورد.n>
بعد از بازگشت کوئیلو به برزیل او نوشتن اشعار پاپ و راک با همکاری خواننده و ترانهسرای مشهور برزیلی رائول سیکساس را آغاز کرد. تنها دو سال بعد از شروع این حرفه او به جرم فعالیتهای خرابکارانه علیه دولت برزیل برای مدتی دستگیر و روانه زندان شد. بعد از آزاد شدن تا شروع سفر بعدیاش به اروپا و آفریقا در Polygram و CBS Records مشغول به کار شد. در طول این سفر پائولو مسیر 800 کیلومتری جاده سانتیاگو ده کمپوستلا در اسپانیا را پیاده روی کرد و بعد از تجربه معنوی عمیق متوجه شد زمان آن رسیده تا به ندای قلبش گوش دهد و به دنبال رویای همیشگیاش یعنی نویسنده شدن برود. او از همه شغلهای دیگرش کنارهگیری کرد تا تماموقتش را صرف نویسندگی کند. اولین کتاب او با عنوان «بایگانی جهنم» در سال 1982 منتشر شد که چندان موفق نبود. علاقه دوباره کوئیلو به مذهب کاتولیک اساس شکلگیری کتاب «خاطرات یک جادوگر» را شکل داد که در سال 1992 منتشر شد. با این حال این کتاب بعد از سه سال با عنوان «زیارت» به چاپ مجدد رسید.
در سال 1988 رمان «کیمیاگر» منتشر شد. کیمیاگر یکی از مهمترین آثار کوئیلو است که نام او را در بین نویسندگان برتر دنیا مطرح کرد. این رمان داستان عرفانی یک پسرک چوپان به نام سانتیاگو است که به قصد یافتن گنج از محل زندگیاش در آندلس به شمال آفریقا سفر میکند. این کتاب در ابتدا به زبان پرتغالی در کشور برزیل منتشر شد و تاکنون به 80 زبان مختلف ترجمهشده و بیش از 65 میلیون نسخه از آن به فروش رسیده است. این کتاب همچنین جوایز بینالمللی مختلفی را از آن خودکرده است.
بعدا از تجربه موفق کیمیاگر رمان «بریدا» در سال 1990 منتشر شد. این رمان درباره دختری زیبا و جوان است که بعد از آموزشهای جادوگری به دنبال کسب علوم دیگر میرود.
رمان «والکیری ها» یکی دیگر از آثار کوئیلوست. این رمان روایت گر تلاش کوئیلو و همسرش برای صحبت با فرشتگان در محیط ضد فرهنگی دهه 1970 است.
کوئیلو با نوشتن رمان «کنار رودخانه پیدرا نشستم و گریستم» بار دیگر به دنیای فانتزی روی آورد. این کتاب داستان زندگی و دگرگونی های معنوی یک زن اسپانیایی به نام پیلار را روایت میکند.
کوئیلو که مسیر بازگشت به مذهب کاتولیک را با رمانهای زیارت و والکیری ها به ثبت رسانده بود این مسیر را ادامه داد و محور داستانهای فانتزی و غیر فانتزیاش را بر ایمان و معنویت معطوف ساخت. یکی از این آثار «کوه پنجم» است که بخش از زندگی ایلیای نبی را با اقتباس از کتاب مقدس روایت میکند. همچنین در کتاب «سلحشور نور» مجموعهای از نصیحتهای معنوی چهرههای مشهور مذهبی در چارچوب داستانی گنجاندهشده است.
«الف» داستان واقعی سفر کوئیلو از طریق خط آهن سیبری در سال 2006 است. او در این سفر با زنی ملاقات میکند که به نظر میرسد دچار تناسخ شده و از زندگی دیگری به آنجا آمده است.
از دیگر رمانهای او میتوان به «خاطرات یک مغ»، «نامههای عاشقانه یک پیامبر»، «ورونیکا تصمیم به مرگ میگیرد»، «شیطان و دوشیزه پریم»، «یازده دقیقه»، «جادوگر پورتوبلو» و «برنده تنها» اشاره کرد.
بااینکه بسیاری از منتقدین آثار کوئیلو را بیش از حد آموزنده و اخلاقی توصیف کردهاند، اما در حال حاضر رمانهای او نه تنها در کشورش برزیل بلکه در بیش از 150 کشور جهان با استقبال گسترده رو به رو شده است. او نویسندهای است که بیشترین دنبال کننده در رسانههای اجتماعی را داشته و تأثیرگذارترین چهره مشهور در توییتر بوده است. کوئیلو در سال 1996 «موسسه پائولو کوئیلو» را با هدف کمک به کودکان و سالمندان بیبضاعت تاسیس کرد. همچنین او در حال حاضر به عنوان مشاور ویژه یونسکو در زمینه «گفتگوهای بین فرهنگی و همگرایی معنوی» فعالیت میکند. کوئیلو از سال 1980 با همسر هنرمند خود به نام کریستینا اوتیسیکا زندگی میکند و دائما در حال جا به جایی بین برزیل و اروپاست.