فرزانگی و شفافیت با زیبایی هر چه تمام در این کتاب نوشته شده، و علیرغم پیچیدگیهای زندگی، سادگی را عاشقانه انتقال داده (دکتر ام اسکات پک). گنجینهای باورنکردنی، درکی از مرگ بشر، راهنمایی مهم و سرچشمه روشنگری. کتاب مرشدی که تجربه مرگاش را سهیم میشود، با دانش و بینشی ژرف، آماده مواجهه با پدیده مرگ خواهیم شد. من با این کتاب خندیدم، گریه کردم، و پنج جلد از آن را برای فرزندانمان سفارش دادم.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۲۸ مگابایت |
تعداد صفحات | 264 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۰:۰۰ |
نویسنده | میچ آلبوم |
مترجم | ندی نجات ماندانا قهرمانلو |
مترجم دوم | مندی نجات ماندانا قهرمانلو |
ناشر | نشر قطره |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | Tueasdays With Morrie: an old man, a Yong man, and lif's greatest lesson |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۵/۱۰/۱۸ |
قیمت ارزی | 6 دلار |
قیمت چاپی | 110,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
"کافى است آدم یکبار انگشت روى سؤالات مهم بگذارد، آن وقت دیگر توانایى چشم پوشى از آن ها را نخواهد داشت." فراموشى به قول هایدگر، انسان "هستنده اى پرسشگر" است؛ تنها موجودى که از وجود، هستى و واقع بودن خود در جهان، با خبر است و مى تواند از آن پرسش کند و دست به تصمیم بزند. هستى، قابل فهم ترین و مطمئن ترین مسئله براى انسان است و در عین حال، هیچ گاه توجهى بدان ندارد؛ علت اول غیر قابل بررسى بودن خود هستى ست. هستى -بر خلاف هستنده ها- با وجود اطمینان غیر قابل انکارى که از بودنش به انسان القا مى کند، هیچ بنیاد و اساسى به دست انسان نمى دهد تا بتواند به واسطه شان، آن را بررسى و تحلیل کند. علت بعدى، خاصّ انسان مدرن است که تفکر تکنولوژیک بر او حاکم است و همه چیز -حتى انسانها- را به عنوان منبع، سرمایه و ارقام نگاه مى کند و درصدد تسلط بر و بهره بردارى از آنهاست؛ این تفکر خواهان قدرت و تسلط افزاینده ست و به حقیقت بى اعتناست و انسان را از پرسشگرى باز داشته است. انسان موجود ذاتاً اصیلى است که تمایل زیادى به غیر اصیل زیستن دارد و نه تنها هستى اش را فراموش مى کند، بلکه خود این فراموشى را نیز فراموش مى کند. "همه مى دانند که خواهند مرد اما آنرا باور ندارند. اگر باور داشتیم، کارها را به گونه ى دیگرى انجام مى دادیم." نیستى هستى، با نیستى معنا پیدا مى کند و کامل مى شود. نیستى همواره محدودیت زمان را به ما یادآورى مى کند و همین موعد مقرر است که ما را به زندگى و تکاپو وا مى دارد. گاهى اوقات دیدن چهره ى مرگ، این موجود فراموشکار را به اضطراب وا مى دارد و درنتیجه او را به پرسش از هستى -و موضوعات وابسته به آن- فرا مى خواند. همان اتفاقى که براى شخصیت هاى بى شمارى، چه در دنیاى واقعى و چه در دنیاى فانتزى، مى افتد و زندگى شان را زیر و رو مى کند. مورى -و به تاثیر از او، خود میچ آلبوم- یکى از آن اشخاص است؛ استاد دانشگاهى که به بیمارى ALS - اسکلروز جانبى آمیوتروفیک، همان بیمارى استیون هاوکینگ که موجب تخریب تدریجى دستگاه عصبى مى شود- مبتلا شده و در سراشیبى تندِ نیستى به حرکت مى افتد ( و شاید تنها نکته ى مثبت کتاب، نشان دادن پیشروى و تخریب این بیمارى وحشتناک است که حتى خود خواننده را نیز مضطرب مى کند). هم او و هم شاگردش -میچ آلبوم- که چهره ى مرگ را این گونه نزدیک مى بینند، تصمیم مى گیرند که هر سه شنبه پرسش هاى هستى شناسانه اى را مطرح و راجع به آنها مباحثه کنند. "ما درس هاى اشتباه را آموزش مى دهیم. و تو باید خیلى قوى باشى که اگر "سنّت" برایت کاربرد نداشت، بتوانى ولش کنى. "سنّت" خود را خلق کن." آب هاى سطحى اینکه امتیاز دو ستاره براى کتاب در نظر گرفتم دلیلى بر بد بودن کتاب نیست و علتش صرفاً آن است که من پاسخ هاى عمیق ترى از این سوالات، انتظار داشتم. نویسنده کتاب اقیانوسى را هدف مى گیرد و فقط در سطح شنا مى کند؛ سوالات مهمى مطرح و به جواب هایى کلّى، سربسته و کلیشه اى بسنده مى شود و از این جهت، کاملاً در قامت یک کتاب خودیارى طبقه بندى مى شود. اگر تا به حال در فراموشى به سر مى بردید و هنوز شروع به پرسش نکرده اید و در این زمینه تازه کارید، این کتاب براى شروع گزینه ى مناسبى ست؛ در غیر اینصورت، کتابى ست که چیزى براى افزودن به دانسته هاى شما در خود ندارد. "اگر چگونه مردن را یاد بگیرى، چگونه زیستن را نیز فراخواهى گرفت."
وقتی قراره بخشی از کتاب قرار بگیره یعنی واقعا بخشی از کتاب باشه نه تقدیم به کی شده سخن ویراستار و سخن مترجم ! خریدار میخواد قبل از خرید سبک نوشتاری کتاب رو متوجه بشه . بارها دیدم این مورد رو خیلیا به فیدیبو تذکر کردن و توجهی هم نشده و همینطور ادامه داره !
تعریف این کتاب رو زیاد شنیده بودم اما هیچوقت نتونستم شروعش کنم، اما رایگان شدن این کتاب و همچنین شرایط دور و برم، باعث شد خوندن این کتاب رو شروعش کنم و تونستم تو مدت زمان خیلی کمی تمومش کنم. بعد از مدتها کتابی بود که برای خوندن ادامش هیجان زده بودم و نمیتونستم ازش دل بکنم. مطالب و پیام کلی این کتاب، در جاهای مختلفی تکرار شده، تا جایی که میشه گفت یه جورایی کلیشه ای هستن. اما چیزی که این کتاب رو متفاوت میکنه، ترکیب این آموزه ها با تجربیات "موری" ،استاد جامعه شناسیِ میچ، هست که هر لحظه با درد به مرگ نزدیک تر میشه. تو این کتاب هم میشه از میچ درس گرفت، هم از موری. مطمئنا همه ما در زندگیمون افرادی رو داریم، که میترسیم از دستشون بدیم، میچِ شاگرد با حس همدردی ای که میده، یکجورایی باعث میشه کمتر احساس تنهایی کنیم و رفتار های عجیبمون رو درک کنیم. مثلا یک جای کتاب میچ میگه با اینکه میدونست موری دیگه نمیتونه اون خوراکی هایی که میگیره رو بخوره، باز هم میخرید به امید روزی که بتونن دوباره باهم حین صحبت کردن اونا رو بخورن. و حتی خودش هم میدونست که این آرزو چقدر محاله. یا شاید خودمون از مرگ میترسیم، موری برداشت خودش رو از این ترس توضیح میده و از حرف هاش، میتونیم زندگی کردن رو یاد بگیریم تا کمتر با پیری و مرگ بجنگیم. و راجب ترجمه هم، من این ترجمه رو خوندم و راضی بودم.
چرا نمونه کتاب اینجوریه؟؟؟؟؟ واقعا چطور میشه از این صفحاتی که برای نمونه گذاشتید بفمیم کتاب چطوره؟؟؟؟؟ لطفا یه تجدید نظر در گذاشتن نمونه ها داشته باشید. ممنون
به نظرم این کتاب فوق العاده است. کتابی سرشار از زندگی، انسانیت و حتی مرگ. موری درس زندگی و مرگ را با زیباترین و قابل فهم ترین کلام به ما می آموزد. دیدن دنیا از دریچه نگاه او واقعا شیرین است.
فیدببو!!! وقتی نمونه ی کتاب رو که میزاری لطفا مقدمه و اطلاعات کتاب نباشههه. آخه این چه کاریه ؟؟
پیام کتاب در تعداد صفحات کمتری به راحتی قابل انتقال بود. در کل اینگونه سبک کتاب که بر معنی واقعی زندگی، محبت، نوعدوستی و شادی تمرکز دارند زیاد شده است که این اصول قابل انکار نیستند و بسیار پسندیده که البته با خواندن صرف هم به عمل در نمیآیند. به نظرم میرسد برای این سبک از کتابها با توجه به کثرت روزافزون شاید گوش کردن به پادکست خلاصه آنها و یا مطالعه خلاصهی آنها از دیدگاه صرفهجویی در زمان بهتر باشد و زمان را صرف مطالعه کتابهای قابل تأملتری کرد.
این کتاب رو چند سال پیش از دوستی امانت گرفتم و خوندم. لذت بخش بود. درسهایی داره که بهت یاد میده قدر زندگی رو باید بدونی. درد، رنج ، مبارزه، گریه و... همه متعلق به زندگیه این کتاب رو از فیدیبو میخرم و دوباره میخونم.
روایت جالبی است از روبرو شدن مردی با مرگ خود و مفاهیم آموزندهای هم در مورد ترس از مرگ، خانواده، دوستی و محبت در داستان مطرح میشوند. امیدوار بودم که جزئیات بیشتری از گفتگو با موری در کتاب وجود داشته باشد اما به قدری که در مورد وضعیت رقّتانگیز بیماری موری پرداخته شده بود، به شرح و بسط زوایای مختلف اندیشههایی که مطرح میکرد اشاره نشده است. در بیشتر بخشها دیالوگی که بین موری و نویسنده وجود دارد در حد چند قطعهی کوتاه و چند نصیحت مختصر است و نه بیشتر.
نسخه کاغذی کتاب رو خوندم. خیلی شگفت انگیز بود. هم زندگی موری هم اغلب افکارش. گرچه بعضی از نظرات و عقایدش، با اعتقاد ما (اسلام) همخوانی نداشت اما از اغلب حرفهاش درسهایی بس لطیف آموختم👍 درسهایی مناسب برای زیست دلپذیرتر در جهان مدرن و نگرشی زیباتر به هیاهوی دنیا🌱 . در مجموع، خوندنش رو بهتون توصیه میکنم به نظرم از اون کتابهایی هست که درسهاش از یاد آدم نِمیره و نخواهد رفت.