کتاب خانه خاموش نشر دنیای نو

سلام به همه، سلام به عوامل فیدیبو کسی که نوبل ادبیات گرفته، مسلماً قادر به ابداع ساختارهای جدید و یا در هم شکستن ساختارهای موجود است. در این کتاب ساختار «تریلوژی اول شخص» (مثل فیلم کافه ستاره که همچین ساختاری داره) که ماجرایی از زبان سه شخصیت (اصلی) و با توجه به جایگاه آنان و طرز فکرشان بازگو می‌شود و همچنین تفکراتشان نیز در متن مشاهده می‌شود. نویسنده از طرفی «تریلوژی» را به تعداد افراد مورد نظرش بسط داده و دیگر ۳ نفر داستان نمی‌گویند، پس ساختار این سبک را در هم شکسته و بسطش هم تضمینی دارد بر شاهدان عینی یک حادثه که هر کدام اتفاق مورد نظر را آنطور که دیده‌اند بیان می‌کنند، ولی گویا هیچکدام یکسان نیست. هر کتاب و موضوعی نمی‌تواند به این قالب درآید. و آنانی که درآمده‌اند واقعاً ستودنی هستند. نکته آخر اینکه، در این نوع سبک نگارش، در اکثر این کتاب‌ها، خواننده دائماً با آبستن بودنِ لحظات، ذهنش با داستان پیش می‌رود. پاینده باشید.

رمان ۵ راوی دارد. داستان در سال‌های متشنج سیاسی ترکیه اتفاق می‌افتد (۱۹۷۹) و در مورد دو برادر و یک خواهر که تعطیلات تابستانی را به خانه ای قدیمی (محل تولدشان) نزد مادربزرگشان می‌روند نوشته شده. توضیحی از سایت رادیو زمانه: فاروق، برادر بزرگ‌تر یک محقق تاریخ است با هزاران پرسش درباره پیشینه‌های تاریخی و قومی و فرهنگی مردمان وطنش. او بین گذشته و حال معلق است و زندگی شخصی‌اش نیز متأثر از این تعلیق به بن‌بست رسیده. اما متین، برادر کوچک‌تر که تازه کالج را به پایان برده رؤیای سفر به آمریکا را در سر دارد؛ رؤیایی درباره موفقیتی اجتناب‌ناپذیر. فقط کافی است پایش به آنجا برسد. اما دیدار دختری زیبا تردیدهایی را دامن می‌زند. شخصیت سوم رمان، خواهر این دو برادر است؛ دختری به نام نیلگون، دانشجوی سال اول دانشگاه که رؤیای تحقق عدالت در جهان را در سر دارد. «پدران و فرزندان» تورگینیف را می‌خواند و مشتری روزنامه چپ‌گرای «جمهوریت» است. اورهان پاموک می‌گوید رمانش سیاسی نیست. در واقع هم همینطور است، اما سیاست بخش جدایی‌ناپذیر زیستن در این جغرافیاست.

دوستان هرچی میخواید منفی بدید، طرف صحبت من با فیدیبو هست: جناب فیدیبو، یا تو این طرح مفید یک کتاب رایگان در هر روزتون کتابای مشهور و مانوس با مردم و خلاصه کتابای پر مخاطب قرار بدید، یا اصلا این طرح رو بردارید!! البته اصلا منظورم تو این پست به کتاب بالایی نیست. چون خودتون گفتید هدفتون از طرح کتابخون کردناین اوناییه که با کتاب زیاد مانوس نیستن.. خوب حالا یه سوال، این افراد با مطالعه یه کتاب پر مخاطب تر جذب کتاب و کتابخوانی میشن یا یه کتاب عادی که اسمشم نشنیدن و نمیدونن اصلا چیه؟؟

ممنون از این طرح فوق العاده تون پایدار باشید

یکی از بهترین رمانهاییه که خوندم. شیوه روایی کاملا جدیدی داره، ۵ راوی داره که ۴ مرد و یک پیرزن هستند. تا تقریبا گذشت یک سوم داستان ارتباط برقرار کردن با داستان سخته به خاطر اینکه پنج راوی داره که هر کدوم از زمانهای متفاوت و از دید خودشون روایت می کنند ولی بعدش روایتها تلاقی پیدا می کنند و از اونجا به بعد بسیار شیرین میشه. شخصا فکر می کنم اگر یکی از راویان یک زن جوان داستان بود عالی تر میشد. داستان تو را غرق در خیال راویان و خودت می کنه. در کل حرف نداره

درود بر شما کتاب خوب و متفاوتی است به خوبی تقیدات و خرافه ها و مردسالاری های مذهبی را توصیف کرده قضاوت ها پیشداوری ها و تعصبات در برخورد با عقاید مخالف به خوبی تبیین شده ولی انتخاب آن برای تجربه ی شنیدن با هوش مصنوعی جالب نیست . قصد توهین ندارم ولی بهتر است از کتاب های کم اهمیت تر شروع کنید مگر این که رضایت نویسنده یا ناشر جلب شود

کتاب و خوندم، طرز بیان کتاب که از زبان اشخاص متفاوتی است جالبه و جالبتر آینه که هر کدام از این اشخاص دنیای متفاوت خودشان را دارند، آدمهایی که انگار برای ما هم زیاد غریبه نیستند، مادربزرگی که فقط در فکر گناه نکردن است و صلاح الدین که نماد بیداری شرق است. از خواندن کتاب لذت نبردم ولی آگاه تر شدم

من هنوز کتاب رو نخوندم ولی خشم و هیاهوی ویلیام فاکنر هم همچین شیوه ی روایی رو داشت و ضمنا راوی فصل اول داستان یه عقب مونده بود... ولی دقیقا همین بود یعنی هرکی از دید خودش داستان رو تعریف می کرد و هرکس چیزهایی رو برای خواننده آشکار میکرد که بقیه ی راویها نمیدونستن.

کتاب مطالب مختلفی رو مطرح میکنه ولی متاسفانه من هیچ جذابیتی در اون ندیدم. شاید تفاوت فرهنگ متن رو برای من نامأنوس کرده بود. شاید به همین دلیل هست که اکثر افرادی که نظر گذاشتن کتاب رو نخوندن.

هنوز نخوندم در مورد کتاب نظر بدم ، اما واقعا ممنون برای این طرح عالی ????????? ضمنا از مقایسه کامنت های گذاشته متوجه شدم ترجمه بهتری رو تو طرح رایگان گذاشتید که اینم جای قدردانی داره.