

کتاب صوتی جودت بیک و پسران
نسخه الکترونیک کتاب صوتی جودت بیک و پسران به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید!
نسخه نمونه کتاب صوتی جودت بیک و پسران را رایگان بشنوید
نقد و بررسی کتاب صوتی جودت بیک و پسران
برای رسیدن به آرزوها و رویاها باید جنگید، باید آنقدر تلاش کرد که رویاهایتان را درست مقابل رویتان ببینید.
نقد و بررسی کتاب صوتی جودت بیک و پسران
کتاب جودت بیک و پسران Cevdet Bey ve Ogullari به قلم اورهان پاموک نوشته شدهاست. این کتاب به زبان ترکی و در سال 1982 منتشر شد. این تنها رمان پاموک است که به زبان انگلیسی ترجمه نشدهاست، به دلیل آنچه که نویسنده به نام لجبازی آن را بیان میکند. در پشت پرده داستان این کتاب توجه و نگاه نویسنده به مشکلات گذر از جامعه سنتی برای رسیدن به جامعهای مدرن است. این رمان زمانی که پاموک تنها 22 سال داشت نوشته شد. مادر او مخالف نویسندگی و پدرش مشوق او در این راه بود. رمان جودت بیک و پسران رمانی کلاسیک است.
داستان کتاب جودت بیک و پسران، داستان سه نسل از خانوادهای در استانبول است. آقای جودت اولین بازرگان مسلمان قرن بیستم در استانبول محسوب میشود، یک انسان خودخواه و جاه طلب که برای رسیدن به آرزوهایش از هیچ تلاشی دریغ نمیکند. جاه طلبیهای او باعث پیشرفت روز افزون و در نهایت ازدواجش با دختر یک پاشا میشود. پس از ازدواج خانه بزرگی با یک باغ بسیار زیبا را در قلب نیشانتاشی خریداری میکند. این بخش اول از سه بخش داستان است. در چند فصل اول خواننده به همراه کتاب سفری لذتبخش را در استانبول سالهای 1905 تجربه میکند.
قسمت دوم این کتاب با چند دهه جهش در دهه 1930 آغاز میشود. جایی که جودت بیک پیر شده و به تمامی اهدافش در زندگی دست یافته است. او و خانواده نسبتا بزرگش هنوز در همان خانه نیشانتاشی زندگی میکنند. اما پسران او از تلاش و جسارت پدرشان بویی نبردهاند. عثمان تنها فرزندی است که جودت بیک میتواند به او اعتماد کند. در فصلهای بخش دوم با سه شخصیت رافیک، عمر و موهیتین روبرو هستیم. رافیک نوهی جودت بیک است و در زمان تحصیل با دوستانش آشنا شدهاست. عمر جوانی خودپسند، با اعتماد به نفس بالا است. او میخواهد در پرژه ساخت راه آهن کار کند. موهیتین میخواهد شاعر شود، اما چندسال بعد شعر و شاعری را رها کرده و به جبهه ملیگرایان میپیوندد. راوی دانای کل رمان تاکید قابل توجهی به روند پیچیده آرزوهای این جوانان دارد، بدون اینکه آنها را قهرمان کند و یا انگیزههای آنها را ستایش کند.
در بخش سوم پاموک در جودت بیک و پسران درباره جهانی که از نزدیک با آن آشنا است، مینویسد. این بخش دهه 1970 را روایت میکند. زمانی که دیگر همه اعضای خانواده از پسران، دختران، عروسها، دامادها و نوهها تمام یک دوره از زندگی را دیدهاند. زندگی در خانه نیشانتاشی چند دوره از چرخههای عروسی، زایمان و مراسم خاکسپاری را دیدهاست. آقای جودت بیک زمانی در آرزوی تاجر شدن و پسر داشتن بود، قصد رسیدن به هردوی آنها را داشته و به هردو میرسد. این داستان نماد سختکوشیهای جودت بیک نیز هست.
در این کتاب نگرانیهای نویسنده در مورد روبرویی سنت و مدرنیته، درگیریهای شرق و غرب و دموکراسی و پدرسالاری با نمادهای بسیاری در داستان نشان داده شدهاست. این کتاب جوایز بسیاری از جمله جایزه ملیت و جایزه رمان اورهان کمال را بهدست آوردهاست. به علاوه به عنوان یکی از بیست رمان تاریخی ترکیه محسوب میشود. کتاب جودت بیک و پسران تاکنون به زبانهای بسیاری از جمله فارسی، هلندی، آلمانی و لهستانی ترجمه شدهاست.
ترجمه کتاب صوتی جودت بیک و پسران به زبان فارسی
کتاب جودت بیک و پسران تاکنون چندین بار در کشورمان ترجمه شدهاست. اولین بار ترجمه این کتاب در سال 1394 توسط عینالله غریب با انتشارات نشر چشمه به چاپ رسید. سپس انتشارات نیک نشر با ترجمه ارسلان فصیحی این کتاب را منتشر کرد. انتشارات نیماژ نیز این کتاب را در سال 1397 با ترجمه علیرضا سیفالدینی در اختیار مخاطبان قرار داد. از این سه مترجم، کتاب الکترونیکی ارسلان فصیحی و عینالله غریب در فیدیبو موجود است.
کتاب صوتی جودت بیک و پسران با ترجمه ارسلان فصیحی در سال 1398 و انتشارات کتابسرای نیک منتشر شد. کتاب جودت بیک و پسران با صدای گرم و دلنشین هوتن شاطریپور در فیدیبو موجود است. ارسلان فصیحی در سال 1340 و در شهر تهران چشم به جهان گشود. او کار ترجمه را از دوران نوجوانی آغاز نمود. ارسلان فصیحی بیشتر آثار اورهان پاموک را به زبان فارسی بازگرداندهاست. او یکی از بهترین مترجمان ایرانی محسوب میشود. آقای فصیحی چند سالی را در ترکیه به تحصیل مشغول بود. به همین دلیل آثار بسیاری از ادبیات ترکیه را ترجمه کردهاست. به علاوه این مترجم کتابهای فارسی بسیاری را نیز به زبان ترکی بازگرداندهاست. ارسلان فصیحی هماکنون سرویراستار انتشارات ققنوس است. از آثار ترجمه شده توسط این مترجم میتوان به ملت عشق، گرد ستاره، بعد از عشق، سلول 72، قلعه سفید، باب اسرار، مگه تو مملکت شما خر نیست و ... اشاره کرد.
دربارهی نویسنده کتاب جودت بیک و پسران، اورهان پاموک
اورهان پاموک در 7 ژوئن سال 1952 در ترکیه چشم به جهان گشود. او در خانواده اعیانی بزرگ شدهاست. دوران تحصیل مدرسه را در دانشکده رابرت آمریکاییها به پایان رسانده است. پس از آن به ادامه تحصیل در رشته معماری دانشگاه استانبول پرداخت. اما به دلیل عدم علاقه در نیمه راه این رشته را رها کرد. سپس به دنبال علاقه خود یعنی روزنامهنگاری رفت. پاموک فارغ التحصیل رشته روزنامهنگاری از دانشگاه استانبول است. او اولین نویسنده ترک است که موفق به دریافت جایزه نوبل در سال 2006 شدهاست. اولین کتاب این نویسنده به نام «جودت بیک و پسران» در سال 1982 منتشر شد. این کتاب در همان سال برنده جایزه ملی اورهان کمال شد. پس از این کتاب آثار بسیاری از این نویسنده به چاپ رسید. از آثار منتشر شده توسط پاموک میتوان به خانه خاموش، قلعه سفید، کتاب سیاه، موزه معصومیت و ... اشاره کرد. آثار این نویسنده ترک زبان به 56 زبان ترجمه شدهاست. پاموک تاکنون برنده سه جایزه مهم نوبل، جایزه صلح کتابفروشان آلمان در سال 2005 و جایزه آیدین دوغان در سال 2015 شدهاست.
بخشی از کتاب جودت بیک و پسران
آنکارا
مختار بیک یکهو عصبانی از جایش بلند شد. در راهروهای وزارت خانه با آن سقف بلندش شروع کرد به قدم زدن، زیر لب گفت:« قول داده بود، اما نیم ساعته اینجا منتظریم. هوا تاریک شده. اون تو دارن درمورد چی دیگه صحبت میکنن.» توی صورت رفیق نگاه کرده بود و پرسیده بود، انگار او جوابش را میداند. خجالت زده نگاهش را از چشم رفیق دزدید.
_ «خب میگفتن به موقع دیگه میاومدیم.» یکدفعه برگشت و با عزمی جزم درب اتاق منشی وزیر را باز کرد و غرولند کنان گفت:« پسرم من مختارم، وکیل مانیسا توی مجلس، نکنه یه اشتباهی پیش اومده.» جواب منشی را که شنید اخمهایش درهم رفت. بعد با عصبانیتی بفهمی نفهمی ساختگی گفت:« اگر اون از هیات تجاری آلمان باشه، منم از هیات ملی ترکیهام.» حرکتی کرد که انگار میخواهد در بزند، اما منصرف شد. کوبه را آرام رها کرد. دوباره بنای قدم زدن در راهرو را گذاشت. بعد آمد و کنار رفیق نشست. گفت:« داری میبینی که، آنکارا یعنی این.» جلوی اتاق وزیر کشاورزی منتظر نشسته بودند. وکیل مجلس که طرحها و پیشنهادهای رفیق را شنیده بود، که با عمر یه آنکارا آمده بود. تصمیم گرفته بود به این دوست نزدیک داماد آیندهاش کمک کند. گفته بود ترتیب ملاقات رفیق را با یکی از وزیرها حتی شاید با عصمت پاشا میدهد. اما فرصتی برای این کار نصیبش نشد. دوستهای وزیرش یا سرشان خیلی شلوغ بود، یا در آنکارا نبودند. از آنجا که آتاتورک سخت بیمار بود، همه چیز بهم ریخته بود و همه انگار منتظر بودند ببینند چه میشود.
نظرات کاربران درباره کتاب صوتی جودت بیک و پسران