کتاب صوتی خرافات سودآور توماس سانچز بلاجیو آوای چیروک

کتاب خرافات سودآور و داستان‌های دیگر، پانزده داستان دارد که 11 داستان آن اثر فرناندو سورنتینو، نویسنده‌ی مشهور آرژانتینی و برنده‌ی جوایز متعدد است. چهار داستان دیگر اثر چهار نویسنده‌ی دیگر آرژانتینی است. داستان اول با نام توفان اثر سیلویا ایپاراگویر، داستان پسر جوانی است که تازه به خدمت نیروی دریایی درآمده است و در یکی از اولین عملیات‌هایش، در جزیره‌ای بی‌سکنه، به تنهایی رها می‌شود. جزیره، پیش‌تر، فقط یک زندان داشته که زندانیانش شورش و فرار کرده‌اند و نیروی دریایی برای جمع‌آوری آن‌ها آمده است. حالا، در میان توفانی سهمگین، نوولوی جوان و بی‌تجربه، تنها می‌ماند و امیدش هر لحظه برای ادامه‌ی زندگی رنگ می‌بازد. اما فرشته‌ی نجات، یک زندانی شورشی از راه سر می‌رسد و او را از تنهایی در می‌آورد.

معرفی کتاب صوتی خرافات سودآور

کتاب صوتی «خرافات سودآور» نوشتهٔ سیلویا ایپاراگویر، توماس سانچزبلاجیو، دیه گو وگیو، سامانتا شوبلین و فرناندو سورنتینو و ترجمهٔ فروزان صاعدی از انتشارات قصه باران با صدای بهمن وخشور، یوسف عارف، نیره هندی، آتوسا حسینی و سیمین‌دخت اسدالهی توسط موسسه آوای چیروک تولید و منتشر شده است.

درباره کتاب صوتی خرافات سودآور

کتاب خرافات سودآور نوشته‌ٔ جمعی از نویسندگان آرژانتینی معاصر است که شامل پانزده داستان کوتاه است.

تمامی این نویسندگان دورانی را به تدریس داستان‌نویسی خلاق مشغول بوده‌اند. این مجموعه، منبع خوبی برای آشنایی با داستان‌نویسان و ادبیات امروز آمریکای لاتین به‌ویژه کشور آرژانتین است. «فرناندو سورنتینو» یکی از نویسندگان این مجموعه است که داستان‌های بیشتری در این مجموعه دارد. بسیاری سورنتینو را پیرو سبک «گوتیک» و نویسندگانی چون «کافکا» و «آلن پو» می‌دانند. چاشنی طنز تلخ در بسیاری از اثار او دیده می‌شود.

کتاب خرافات سودآور و داستان‌های دیگر، پانزده داستان دارد که 11 داستان آن اثر فرناندو سورنتینو، نویسنده‌ی مشهور آرژانتینی و برنده‌ی جوایز متعدد است. چهار داستان دیگر اثر چهار نویسنده‌ی دیگر آرژانتینی است. داستان اول با نام توفان اثر سیلویا ایپاراگویر، داستان پسر جوانی است که تازه به خدمت نیروی دریایی درآمده است و در یکی از اولین عملیات‌هایش، در جزیره‌ای بی‌سکنه، به تنهایی رها می‌شود. جزیره، پیش‌تر، فقط یک زندان داشته که زندانیانش شورش و فرار کرده‌اند و نیروی دریایی برای جمع‌آوری آن‌ها آمده است. حالا، در میان توفانی سهمگین، نوولوی جوان و بی‌تجربه، تنها می‌ماند و امیدش هر لحظه برای ادامه‌ی زندگی رنگ می‌بازد. اما فرشته‌ی نجات، یک زندانی شورشی از راه سر می‌رسد و او را از تنهایی در می‌آورد.

شنیدن کتاب صوتی «خرافات سودآور» را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب را به دوستداران ادبیات آرژانتین و علاقه‌مندان به قالب داستان کوتاه پیشنهاد می‌کنیم.

در بخشی از کتاب صوتی «خرافات سودآور» می‌شنویم:

آن کریسمسی که بابانوئل آمد تا شب را در خانه‌ام بگذراند، آخرین باری بود که همه با هم بودیم. بعد از آن شب، مامان و بابا بالاخره دست از دعوا کردن برداشتند، گرچه فکر نمی‌کنم بابانوئل ربطی به آن داشته باشد. بابا ماشینش را چند ماه قبل فروخته بود، چون کارش را از دست داده بود و اگرچه مامان قبول نمی‌کرد، اما گفت که امسال داشتن یک درخت کریسمس خوب مهم است. برای همین به هر صورت آن درخت را خرید.

در یک جعبۀ مقوایی صاف و بلند گذاشته شده بود و یک برگۀ دستورالعمل داشت که نحوۀ قرار دادن آن را در سه بخش و نحوۀ باز کردن شاخه‌های آن را ‌طوری که طبیعی به نظر برسد توضیح می‌داد. وقتی سرهم شد، حتی از بابا هم بزرگ‌تر‌ بود. عظیم بود و فکر می‌کنم به همین هم دلیل بود که بابانوئل شب را در خانۀ ما گذراند. من یک ماشین کنترل‌ازراه‌دور خواسته بودم. فرقی نمی‌کرد چه ماشینی، هرکدام که می‌شد از دور کنترلش کرد. همۀ پسرهای دیگر از آن‌ها داشتند و وقتی در زمین بازی بودیم، بچه‌هایی که ماشین‌های کنترل‌ازراه‌دور داشتند، با ماشین‌های معمولی مثل ماشین من تصادف می‌کردند. همین شد که نامه‌ای به بابانوئل نوشتم و بابا من را به ادارۀ پست برد تا آن را پست کنم.

او به مرد پشت پیشخان گفت: «برای ارسال به بابانوئل.» و پاکت را به او داد.

مرد پشت باجه حتی سلام هم نکرد. افراد زیادی آن جا بودند و می‌شد گفت که لابد از این‌همه کار خسته بوده است. کریسمس باید بدترین فصل برای آن‌ها باشد.

نامه را گرفت، نگاهی به آن کرد و گفت: «کدپستی نداره.»

بابا چشمکی زد و گفت: «اما این برای بابانوئله.» سعی می‌کرد ارتباط دوستانه‌ و راحتی با او برقرار کند.