به توصیه و تایید افراد موفق و ثروتمند و راهنمایانی که برای موفقیت مالی افراد معمولی برنامهریزی میکنند؛ مسیر کامیابی و موفقیت مالی نیازمند یک روش منسجم و عملی است تا افراد بتوانند با رعایت آن، در مسیر ثروتمندتر شدن قدم بردارند. جورج سیموئل کلاسون روانشناس اهل آمریکا؛ آموزههای پربازده و ماندگار مردمان ثروتمند در طول تاریخ را در کتاب ثروتمندترین مرد بابل گردآوری کرده است.آموزههایی که میتوانند همچون یک نقشهی گنج عمل کنند و خوانندگان کتاب به سمت دستیابی به اهداف و موفقیتهای مالی هدایت کنند.
کتاب ثروتمندترین مرد بابل (The Richest Man in Babylon) اثر جورج سیموئل کلاسون، در سال 1927 منتشر شد. این کتاب در ابتدا به صورت جزواتی در زمینهی مدیریت مالی و موفقیت نوشته شده بود که جورج سیموئل کلاسون آنها را گردآوری کرد و در قالب یک کتاب عرضه کرد.
کتاب ثروتمندترین مرد بابل دربارهی شهر قدیمی بابل است که در روزگار قدیم ثروتمندترین شهر جهان بود و شهرت و آوازهی ثروت آن در سراسر دنیا میپیچید. جورج سیموئل کلاسون حکایتهای کاربردی و ماندگاری را که محدود زمان قدیم نیست در کتاب ثروتمندترین مرد بابل بیان میکند تا خواننده با استفاده از تکنیکهای ذکر شده به پیشرفت مالی دست یابد.
کتاب ثروتمندترین مرد بابل با راهکارهای ساده و عملی به افرادی که در پسانداز کردن، کسبوکار و قرضهایشان مشکل دارند، کمک میکند. در واقع کتاب یک برنامه مدون و قابل اجرا است که هر فرد با هر سطح درآمد میتواند از آموزههای آن استفاده کند و به موفقیت اقتصادی که آرزویش را دارد، برسد.
در بخشی از کتاب ثروتمندترین مرد بابل میخوانیم
جوانان تجربهای ندارند از اینرو، نمیتوانند درک کنند که قرض بیثمر مثل چاه عمیقی فرد را به سرعت به پایین میکشد و برای مدتی فرد بیهوده دست و پا میزند. افسوس و پشیمانی جلوی روشنایی خورشید را میگیرد و روز را چون شب، تیره و تار میکند و شبهای آن غمانگیز و اندوهبار است؛ اما من با قرض کردن طلا مخالفتی ندارم. من این کار را تشویق میکنم. فقط توصیهام این است که برای یک هدف معقول قرض گرفته شود. من اولین موفقیت واقعی خودم را به عنوان یک تاجر با طلای قرض شده کسب کردم؛ اما وامدهنده در یک چنین موردی چه باید بکند؟ جوانی که کاملا ناامید است و کاری انجام نمیدهد...او مایوس است و هیچ تلاشی برای بازگرداندن وام انجام نمیدهد. قلبم گواهی میدهد که عاقبت پدر این جوان از زمین و گلهی خود محروم میشود.
ردان جرئت کرد و گفت: تو نکات زیادی گفتی که من از آن استفاده کردم اما من جواب سئوالم را نگرفتم. من پنجاه سکهی طلایم را به شوهر خواهرم قرض بدهم یا نه؟ آنها تنها خویشاوندان من هستند.
خواهرت زن اصیلی است که من برای او احترام زیادی قائل هستم و اما در مورد شوهر خواهرت او باید بیاید از من پانصد سکه قرض بخواهد و بعد من باید از او بپرسم برای چه کاری میخواهد استفاده کند و اگر پاسخ دهد که میخواهد تاجر شود؛ تاجری مثل خودم و در کار جواهرات و اسباب و اثاثیه قیمتی معامله کند؛ من میگویم از تجارت چه میدانید؟
آیا میدانی که از کجا میتوانی جنسی را با قیمت پایین خرید کنی؟ آیا میدانی در کجا با قیمتی خوب میتوانی آن را به فروش برسانی؟ آیا او به این سئوالات جواب مثبت خواهد داد؟
ردان به اطمینان جواب داد: نه او نمیتواند. او بیشتر در ساختن نیزه یک وقتهایی هم در خرید کارگاه به من کمک میکند. پس من باید به او بگویم که این اصلا تصمیم عاقلانهای نیست. یک تاجر باید اول راهورسم تجارت را یاد بگیرد.
بلند پروازیها، هر چند هم که ارزشمند باشند، عملی نیستند و به آنها وام طلا داده نخواهد شد؛ اما فرض کنیم که او میگفت: بله من با تاجرهای زیادی کار کردهام، من میدانم که چطور باید به ازمیر سفر کرد و چگونه با قیمت پایین قالیچههای دستبافت خانمهای خانهدار را خرید کنم.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 305.۴۷ کیلوبایت |
مدت زمان | ۰۵:۳۰:۴۳ |
نویسنده | جورج سمیوئل کلاسون |
مترجم | ژیلا ناظریان |
راوی | آرمان غفاریان |
ناشر | هورمزد |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۳/۱۱/۱۵ |
قیمت ارزی | 4 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |