شگفت زده خواهید شد! این تنها چیزی است که در مورد این کتاب میتوان گفت. «مغزی که خود را تغییر میدهد» از آن دسته کتابهایی است که تمام افراد، فارغ از سنوسال یا علایق شخصی باید آن را بخوانند. در این اثر مطالب شگفتانگیزی دربارهی مغز و دنیای مرموز جمعیت چندین میلیاردی نورونهایی که در آن در حال فعالیت هستند، خواهید آموخت. این اطلاعات جدید میتواند دگرگونیهای عمیقی در چرخهی زندگی و حیاتتان ایجاد کند. کتاب مغزی که خود را تغییر میدهد اثر «نورمن دویج» است و انتشارات هورمزد آن را در سال 94 با ترجمهی «گیتی قاسمزاده» منتشر کرده است.
فصل اول، زنی که پیدرپی میافتد: چریل زنی است که دائما حس میکند در حال افتادن است و چون احساس میکند که دارد میافتد، واقعا میافتد. او توسط مردی شفا پیدا میکند که کاشف خاصیت پلاستیسیتی در حواس انسان است.
فصل دوم، کسی که مغز بهتری برای خود ساخت: باربارا دچار عدم تقارن ذهن بود. با وجود این او جزو معدود دانشمندانی است که توانسته با وجود آسیب مغزی، روی مغز مطالعات گسترده و عمیقی انجام دهد و نام خود را در تاریخ پزشکی ثبت کند.
فصل سوم، طراحی دوبارهای برای مغز: دانشمندی که مغز را تغییر داد تا عملکرد حافظه و ادراک را بهتر کند، سرعت تفکر را افزایش دهد و مشکلات یادگیری را درمان کند.
فصل چهارم، ذائقهی جنسی و عشق: آن چه نوروپلاستیسیتی دربارهی جذابیتهای جنسی و عشق به ما میآموزد.
فصل پنجم، رستاخیزهای نیمه شب: قربانیان سکته مغزی یاد میگیرند که دوباره صحبت و حرکت کنند.
فصل ششم، چگونه مغزی که قفل کرده را باز کنیم: استفاده از پلاستیسیتی برای پایان دادن به نگرانیها، وسواسهای فکری، وسواسهای عملی و دیگر عادات بد.
فصل هفتم، درد: سندرم عضو خیالی اختلالی است که برخی افراد پس از این که بخشی از بدنشان را از دست میدهند، به آن دچار میشوند.
فصل هشتم، قوهی خیال: چگونه تفکر همه چیز را به نفع خود تغییر میدهد.
فصل نهم، تبدیل ارواح مردگان به اجدادی دوستداشتنی: روانکاوی ابزاری برای درمانهای نوروپلاستیکی است.
فصل دهم، جوانسازی: سلول بنیادی در سیستم عصبی کشف و ارتباط آن با چگونگی حفظ مغز مشخص میشود.
فصل یازدهم، فراتر از اعضای بدن: میشله زنی است که فقط نیمکرهی راست مغزش را دارد. او به ما نشان میدهد تغییرات پلاستیک مغز میتواند تا چه اندازه وسیع باشد.
این کتاب در زمینهی کشفی انقلابی است دربارهی این که مغز انسان میتواند خودش را تغییر دهد. این کشف بر اساس داستانهای دانشمندان، پزشکان و بیمارانی شکل گرفته که به کمک یکدیگر این تحول حیرتانگیز را دریافتهاند. آنها بدون استفاده از دارو و تیغ جراحی از توانایی ناشناختهای در مغز استفاده کردهاند تا بتوانند سیستم آسیبدیدهی آن را بهبود دهند. بعضی از آنان بیمارانی بودهاند که مشکلات در ظاهر غیرقابل درمان مغزی داشتهاند، بعضیهای دیگر بدون این که مشکل خاصی داشته باشند، تنها به دنبال این بودهاند که با بالا رفتن سن، عملکرد مغزشان را بهبود دهند.
در این اثر، داستان واقعی زندگی افرادی است که این کتاب داستان واقعی آدمهایی است که نویسنده خود با آنها روبهرو شده و شاهد روند درمان یا بهبود آنها بوده است؛ کسانی که توانستهاند با کمک معجزهی پلاستیسیتی، بیماریهای فلج کنندهای مانند سکتههای مغزی را با سیمپیچی دوبارهی ذهن خود، مداوا کنند. خاصیت پلاستیک مغز، پیامآور انقلابی عظیم در حوزهی علم پزشکی و حتی روانشناسی ذهنی است. این که وقتی قسمتی از مغز میمیرد و باعث ایجاد اختلالهای گوناگون در بدن میشود، قابلیت این را دارد که با تمرینهای پیاپی، به کمک سلولها و نورونهای همسایه، خود را بازسازی کند، یا نورونهای همسایه قسمتی از مسئولیتهای همسایههای درگذشته را پیرفته و کمک کنند تا اعضای مختل شده، کارایی خود را به دست آورند، چیزهایی است که توانسته دنیای پزشکی را متحول کند. به جز چند موردی که در کتاب ذکر شده و همین طور کودکان و خانوادههایشان، نام افرادی که در این کتاب آمده و در نتیجهی استفاده از نوروپلاستیسیتی وضعیتشان تغییر پیدا کرده، واقعی است.
نورمن دویج نویسنده، مقالهنویس و شاعری اهل تورنتوی کاناداست. او دارای درجهی دکترای حرفهای و روانشناس، روانکاو و محق دانشکدهی آموزش و تحقیق در روانکاوی در دانشگاه کلمبیای نیویورک و بخش روانکاوی دانشگاه تورنتو است. دویج چهار بار جایزهی طلایی نشریهی نشنال کانادا را دریافت کرده است.
آگاهی عمومی بر این اساس بود که بعد از سپری شدن دوران کودکی، تغییر در مغز صرفاً زمانی به وقوع میپیوندد که مغز فرایند طولانی زوال خود را آغاز میکند؛ یعنی زمانی که سلولهای مغزی نمیتوانند به صورت مطلوب رشد کنند و یا زمانی که آسیب میبینند و یا میمیرند و دیگر امکانی برای جایگزینی ندارند. بر این اساس اگر قسمتی از مغز دچار آسیب میشد، مغز نمیتوانست ساختار خود را تغییر دهد و راهی جدید برای به کار انداختن آن قسمت بیابد. حکم تئوری مغزِ بدونِ تغییر این بود که افرادی که با محدودیتهای فکری و یا مغزی به دنیا میآیند و یا متحمل ضایعات مغزی میشوند، در تمام طول عمر خود از این محدودیت و آسیب رنج خواهند برد. به دانشمندانی که دچار این تردید میشدند که شاید از طریق فعالیت و تمرینات فکری بتوان ذهن سالم را ارتقاء داد و یا این که آن را در همان حد حفظ کرد، گفته میشد که وقت خود را با این ایدهها تلف نکنند. نوعی نیهیلیسم در زمینه عصب شناختی در پیش گرفته شده بود؛ به معنای این که درمان برای بسیاری از مشکلات مغزی کارایی ندارد و یا حتی دارای ضمانتی نیست. این اندیشه در فرهنگ ما پروبال گرفته بود و حتی بر دیدگاه کلی ما نسبت به طبیعت انسانی سایه انداخته بود. ازآنجا که مغز نمیتوانست تغییر کند، طبیعت انسان که از آن نشات میگیرد نیز لزوماً ثابت و غیر قابل تغییر به نظر میرسید.
این اعتقاد که مغز نمیتواند تغییر کند از سه عامل نشات میگرفت: این حقیقت که بیماران دچار آسیبهای مغزی به ندرت به طور کامل درمان میشدند، عدم توانایی ما در مشاهده فعالیتهای میکروسکوپی زنده مغز و این ایده که ریشه آن به زمان شروع علوم مدرن برمیگشت و اظهار میکرد که مغز شبیه به یک ماشین عظیم کار میکند. ماشینی که کارهای خارق العاده بسیاری انجام میدهد، اما رشد نمیکند و تغییر نمییابد.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 3.۰۳ مگابایت |
تعداد صفحات | 459 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۵:۱۸:۰۰ |
نویسنده | نورمن دویج |
مترجم | گیتی قاسم زاده |
ناشر | هورمزد |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | The brain that changes itself: stories of personal triumph from the frontiers of brain science. |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۵/۱۰/۲۷ |
قیمت ارزی | 3 دلار |
قیمت چاپی | 22,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
اگر فقط قراره یک کتاب علمی تو زندگیتون بخونید،من این کتابو پیشنهاد میکنم.کتاب راجب علم نوظهوری به نام نوروپلاستیسیتی صحبت میکنه؛برخلاف چند دهه پیش،که همه بر این باور بودن که مغز ماهیت ثابت و تغییر ناپذیری داره(بدین معنی که اگر کسی با کم هوشی،عقب ماندگی ویا هر ضایعه ی مغزی دیگه بدنیا بیاد،تا آخر عمر به همون شکل باقی میمونه)،این علم ثابت میکنه که مغز میتونه خودشو تغییر بده،به این صورت که وظایف بخش آسیب دیدش رو به بخش دیگه ی خودش واگذار میکنه(که البته با تمرینات ذهنی زیاد و خاصی میسر میشه).کتاب توضیحات علمی رو با زبان ساده و در قابل هر بخش بیان میکنه(هر بخش به یکی از افرادی میپردازه که تونستن "مغز خودشون رو تغییر بدن"،مثلا فصل دوم راجب زن عقب مانده ایست که موفق میشه خودش کمبود های مغزیش رو از بین میبره) و علی رغم تخصصی بودن،اصلا حوصله سربر نیست.خیلی جذابه از دست ندین.
معرفی کتاب سحرانگیز "مغزی که خود را تغییر می دهد." - از آن دست کتابهایی که آرزو می کنید هیچ گاه تمام نشوند!!! کتاب به صورت یک داستانواره شروع به بررسی مشکلات ناشی از آسیب های مغزی در زندگی افراد مختلف می کند و در ادامه با بررسی علمی علل این مشکلات در مغز ما، راه حل های بدیع علمی که از پس سالیان طولانی مطالعه و تحقیقات علمی بدست آمده را ارائه می نماید. اگر در مهارت های خاصی دچار مشکل هستید، مثلا در حفظ اسامی، یا در محاسبات ریاضی و یا در هر امر بدیهی و ساده و یا پیچیده ای، در این کتاب میاموزید که برای مغز ما هیچ چیز غیر ممکن است. از - عادات بد روحی تا - کج رفتاری های بدون اختیار - از عدم کنترل افکار جنسی تا - تزلزل در کنترل تمرکز - ازغوطه ور شدن در توهمات و رنج ناشی از ترس های گوناگون ذهنی تا - عدم کنترل بر عادت ها رفتارهای آسیب رسان همگی مشکلاتی هستند که مغز ما مسوولیت آنها را بر عهده دارد. اگر بتوانیم مغز را بشناسیم و انرا در تسخیر خود درآوریم، می توانیم این مشکلات را حل کنیم و زندگی خود را بهینه نماییم. این کتاب بهترین آموزگار در این راه می باشد. لذت بازنوازی خاطرات افراد بیمار و راه درمان بیماری هایشان، از جنین تا افراد مسن، در کنار فهم علل ساده نقاط ضعف و قدرت تان همراه با درک عمیق تر خلقت و پدیده انسان و ابر پدیده مغز را با توصیه اکید به مطالعه این کتاب به خدمتتان تقدیم می کنم.
کاش کتاب هایی در حوزهی شناخت مغز و تواناییهای ذهنی بیشتر ترجمه و چاپ بشود، بنده خودم چندتا کتاب در حال ترجمه در این حوزه دارم، که به امید خدا، به زودی نشر پیدا خواهد کرد. شک نکنید که برای پیشرفت و تحول ابتدا باید خودتان و توانی های بی نهایتی که دارید رو بشناسید و برایتان آشکار شود تا به خودتون ایمان بیاورید. سر منشاء همهی تحولات هم از مغز و ذهن انسان شروع میشود.
یک کتاب عالی در زمینه انعطافپذیری مغر در این کتاب متوجه میشیم که مغز ما چطوری کار میکنه و چطوری تغییر میکنه اگر از امروز تصمیم گرفتیم که یک رفتار در خودمون بسازیم و یا اینکه یک رفتار یا عادت رو ترک کنیم، چه کارهایی باید انجام بدیم قطعا با یادگیری این موضوع (مسیر عصبی) مسیر زندگی و دیدگاهتون به روند یادگیری تغییر خواهد کرد. میتونید قبلش کلمه مسیر عصبی رو در گوگل سرچ کنید تونی بوزان، پدر حافظه دنیا میگه: تا ندونی مغزت چطوری کار میکنه، چطوری میخوای چیزی رو بهش یاد بدی؟ این کتاب جمله تونی بوزان رو برامون محقق کرده...
چیز جالبی که میشه تو این کتاب دید اثبات علمی نظریات روانشناسی وچیز ی که بهش قانون جذب گفته میشه رو با توضیح جدیدی که از ماهیت مغز می ده رو کاملاً توجیه می کنه از اونجایی که بر طبق این نظریه مغز خاصیت پلاستیسیتی داره و انعطاف پذیری زیادی می تونه در ساختار خودش ایجاد کنه (نه صرفاً در کودکی) وقتی انسان یک چیز رو می خواد و برای اون تلاش می کنه ماهیت سلول های عصبی مغز در جهت اون هدف تغییر می کنن و مغز به گونه ی جدیدی می تونه سیمکشی بشه
کتاب واقعا با ارزشی هست؛ هم نویسنده مطالب رو خیلی خوب بیان کرده و هم مترجم خیلی خوب عمل کرده. حرف اصلی کتاب اینه که مغز این قابلیت رو داره که با تمرین و تکرار از نو سیم پیچی بشه و عملکرد ما رو در اون چیزی که مرتبط با ذهن هست ارتقاء بده. فقط به نظرم رسید فصل اول و دوم یه کم حوصله سر بر بودن، بیشتر به این خاطر که مقدمه بود و آماده کردن مخاطب؛ پس اگر مثل من حوصلتون سر رفت تا پایان فصل دو صبر کنید، نتیجهاش رو میبینید.
یکی از کتاب هایی که همیشه دوس داشتم مثلشو بخونم و همیشه فکر میکردم باید برم خیلی در زمینش تحقیق کنم ولی همش یجا جمع شده خیلی عالیه و برای دوستانی که به صحت محتوای کتاب شک دارند به ادرس زیر برند و بخونند زندگی نامه خانم اسمیت رو که در فصل ۲ این کتاب اومده https://en.m.wikipedia.org/wiki/Barbara_Arrowsmith_Young
فوق العاده !!! فوق العاده .. نمیتونم کتاب رو زمین بزارم.. برای کسایی که از خودشون و توانایی هاشون ناراضی ان هم میتونه بسیار مفید باشه.. فقط باید نکاتش رو با قلبتون دریافت کنید.. و برای کسایی که به علوم اعصاب، نوروساینس، روانشناسی علاقه مندن میتونه کتاب فوق العاده ای باشه ..
کتابهای دیوید ایگلمن و دنیل سیگل و دانیل گلمن هم در این زمینه خواندنی و مفید هستند. توصیه میکنم کسانی که به این حوزه علاقمند هستند مستند مغز دیوید ایگلمن را حتماً ببینند. کتاب چشم ذهن از دن سیگل هم خواندنی و راحت المطالعه است. کتابهای گلمن هم که معرف حضور هستند.
این کتاب در حوزه تاریخ پزشکی دسته بندی میشود نه موفقیت. این کتاب فقط نظریه مکانیکی مغز را رد میکند نظریه ای که هنوز هم طرفداران زیادی دارد کتابی از سرگذشت تاریخی بیمارانی که به دلیل اصل جایگزینی نرونی بهبود پیدا کرده اند